نویسنده: مهدی مظفری
از سال ۲۰۲۱م که نظام در افغانستان تغییر کرد، اقلیتهای مذهبی این کشور در معرض تهدیدات جدی و حملات هدفمند ددمنشانه قرار گرفتهاند. این گروههای مذهبی، بهویژه شیعیان و صوفیان، بهصورت مستمر قربانی خشونت و ترور شدهاند. حکومت سرپرست که مسئولیت تأمین امنیت تمامی شهروندان افغانستان را بر عهده دارد، تاکنون در این زمینه ناکام بوده و نتوانسته است از وقوع چنین حوادث دلخراشی جلوگیری کند.
در تازهترین نمونه از این خشونتها، یک حمله تروریستی خونین در زیارتگاه «سید پادشاه آقا سادات» در ولسوالی نهرین ولایت بغلان رخ داد. مهاجمی مسلح با استفاده از سلاحی مجهز به صداخفهکن، به جمع عابدان بیدفاعی که بر روی جانماز نشسته بودند، آتش گشود و ده نفر از پیروان صوفی را به شهادت رساند. ویدئوهای منتشر شده از این حادثه دلخراش، بهوضوح نشان میدهد که این افراد در حال عبادت و نیایش بودند که هدف این حمله وحشیانه قرار گرفتند.
عوامل و ریشههای حملات تروریستی علیه شیعیان و صوفیان
بسیاری از حملات تروریستی و ددمنشانه علیه اقلیتهای مذهبی که اغلب توسط گروههای تروریستی و افراطی چون داعش صورت میگیرد، ریشه در تفاسیر تندروانه و افراطی از اسلام دارد که در آن، هرگونه تفاوت عقیدتی و مذهبی بهعنوان انحراف تلقی شده و با خشونت پاسخ داده میشود. صوفیان به دلیل باورها و عقایدی که بهزعم گروههای افراطی از اسلام منحرف است، همواره هدف حملات قرار گرفتهاند.
حملات متعدد گروههای تکفیری در افغانستان نشان میدهد که این گروهها، شیعیان و صوفیان را بیشتر مورد هدف عملیات ددمنشانه و وحشیانه خود قرار دادهاند. سازمان ملل متحد در گزارشهای خود بارها به افزایش خشونت علیه این اقلیتها در افغانستان اشاره کرده است. بهعنوانمثال، در گزارش سال ۲۰۲۳ این سازمان آمده است که دستکم چهار حمله بزرگ علیه صوفیان در افغانستان رخداده که در نتیجه آن دهها نفر کشته و زخمی شدهاند. از جمله این حملات میتوان به حمله به مسجد «صاحب خلیفه» در کابل و مسجد «مولوی سکندر صوفی» در کندز اشاره کرد که هر دو در سال ۲۰۲۲ و با تلفات جانی سنگین رخ دادند.
انفجار انتحاری در مسجد امامزمان شهر پلخمری در سال گذشته که در جریان برگزاری نمازجمعه رخ داد و منجر به کشته و زخمیشدن دهها نفر شیعی شد، تنها یکی از نمونههای بارز این حملات علیه شیعیان افغانستان است.
ناکامی دولت در تأمین امنیت اقلیتهای مذهبی
درحالیکه انتظار میرفت حکومت سرپرست بهعنوان حاکمان جدید افغانستان، امنیت تمامی شهروندان بهویژه اقلیتهای مذهبی را تأمین کنند، اما نهتنها در این امر ناکام بودهاند، بلکه تلاش کردهاند تا آزادیهای مذهبی این گروهها را نیز محدود کنند. منابع محلی در بغلان گزارش میدهند که حاکمان فعلی علاوه بر محدودکردن برگزاری مراسم مذهبی شیعیان، به صوفیان نیز هشدار دادهاند که از برگزاری حلقه ذکر خودداری کنند.
ناکامی حکومت فعلی در تأمین امنیت شیعیان و صوفیان، نشان میدهد که شبکههای تروریستی در افغانستان بهخوبی سازماندهی شده و توانایی انجام عملیات پیچیده را دارند. باید گفت ادامه این روند نهتنها امنیت افغانستان را به خطر میاندازد، بلکه میتواند به بیثباتی منطقه نیز دامن بزند. برای مقابله با این تهدید، جامعه جهانی باید فشار بیشتری بر حاکمان فعلی افغانستان وارد کند تا به تعهدات خود در زمینه مبارزه با تروریسم عمل کند. همچنین، حمایت از جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر در افغانستان میتواند نقش مهمی در ارتقای آگاهی عمومی در مورد خطرات افراطگرایی و تروریسم داشته باشد.
دلایل ناکامی حکومت در تأمین امنیت
یکی از دلایل اصلی ناکامی حکومت در زمینه برقراری امنیت اقلیتهای مذهبی، «عدم پایبندی به تعهدات بینالمللی» است. حکومت سرپرست با امضای توافقنامه دوحه، تعهداتی را مبنی بر تأمین امنیت همه افغانها، از جمله اقلیتهای مذهبی، بر عهده گرفت. اما در عمل، این گروه به بسیاری از این تعهدات پایبند نبوده است. وجود گروههای افراطی مانند داعش خراسان نیز یکی دیگر از چالشهای جدی در تأمین امنیت افغانستان است. این گروهها با ایدئولوژیهای بهشدت افراطی خود، به طور مستقیم به اقلیتهای مذهبی حمله میکنند و امنیت را در کشور به خطر میاندازند.
از سوی دیگر، ضعف ساختاری و مدیریتی حاکمان فعلی، مانع بزرگی بر سر راه تأمین امنیت در کشور است. اربابان حکومت با چالشهای جدی در زمینه ایجاد یک حکومت کارآمد و پاسخگو روبرو هستند. نبود نیروهای امنیتی حرفهای، فساد اداری، و فقدان زیرساختهای لازم، همگی بر توانایی حاکمان فعلی در تأمین امنیت تأثیر گذاشته است. علاوه بر این، سیاستهای تبعیضآمیز دولت سرپرست علیه اقلیتهای مذهبی، بهویژه شیعیان و صوفیان، باعث افزایش تنشها و ناامنی شده است. اعمال محدودیتهایی مانند منع برگزاری مراسم مذهبی، تخریب اماکن مقدس، و تبعیض در دسترسی به خدمات عمومی، احساس ناامنی و بیاعتمادی را در میان اقلیتها افزایش داده است. این سیاستها نهتنها به ثبات و امنیت کشور کمک نمیکند، بلکه به گسترش نفرت و دشمنی نیز دامن میزند.
از دیگر چالشهای اصلی حکومت سرپرست در تأمین امنیت، عدم وجود یک ساختار حکومتی قوی و متمرکز است. حاکمان فعلی بهعنوان یک گروه شبهنظامی بهقدرترسیده است و تجربه کافی در اداره یک کشور پیچیده و چندفرهنگی را ندارد. این امر باعث شده است که تصمیمگیریهای این گروه اغلب بر اساس منافع کوتاهمدت و گروهی صورت گیرد و منافع کل کشور و بهویژه اقلیتها نادیده گرفته شود.
«پیامدهای» ناکامی حکومت در تأمین امنیت
ناکامی حکومت سرپرست در تأمین امنیت شهروندان افغانستان بهویژه اقلیتهای مذهبی، پیامدهای گسترده و مخربی بر این کشور داشته است. این پیامدها نهتنها بر امنیت و ثبات افغانستان تأثیر گذاشتهاند، بلکه به بحرانهای انسانی و اجتماعی نیز دامن زدهاند.
یکی از مهمترین پیامدهای این ناکامی، تشدید ناامنی و بیثباتی در افغانستان است. ادامه حملات تروریستی علیه اقلیتهای مذهبی، باعث ایجاد جوّی از ترس و وحشت در جامعه شده و قلیل اعتماد مردم به حکومت را از بین برده است. این ناامنی، سرمایهگذاریها را فراری داده، فعالیتهای اقتصادی را مختل کرده و مانع از بازسازی کشور شده است. همچنین، ادامه این وضعیت، میتواند به گسترش فعالیتهای گروههای تروریستی دیگر و افزایش تهدیدات امنیتی در منطقه منجر شود.
از دیگر پیامدهای مهم ناکامی حکومت در این زمینه، آوارهشدن هزاران نفر از مردم افغانستان است. حملات تروریستی، مردم را مجبور به ترک خانه و کاشانه خودکرده و باعث ایجاد یک بحران انسانی گسترده شده است. آوارگان داخلی با مشکلات عدیدهای از جمله فقدان سرپناه، غذا، آب آشامیدنی و خدمات بهداشتی روبرو هستند. این وضعیت، فشار زیادی بر منابع محدود کشور وارد کرده و به تشدید مشکلات اقتصادی و اجتماعی افغانستان دامن زده است.
علاوه بر این، حملات تروریستی علیه اقلیتهای مذهبی، به اختلافات قومی و مذهبی در افغانستان دامن زده و وحدت ملی را تضعیف کرده است. این حملات، احساسات ضدیت و نفرت را در میان گروههای مختلف قومی و مذهبی تقویت کرده و به ایجاد شکافهای عمیق در جامعه منجر شده است. این وضعیت، مانع از ایجاد یک دولت فراگیر و پاسخگو شده و به طولانیشدن بحران در افغانستان کمک کرده است.
ناامنی و بیثباتی ناشی از حملات تروریستی، بحران انسانی در افغانستان را نیز تشدید کرده است. نیاز به کمکهای بشردوستانه برای تأمین مواد غذایی، دارو، سرپناه و سایر نیازهای اولیه آوارگان و آسیبدیدگان از این حملات، بهشدت افزایش یافته است. همچنین، این بحران، دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی را با مشکل مواجه کرده و به نسل آینده افغانستان آسیب جدی وارد کرده است.
علاوه بر پیامدهای داخلی، ناکامی حکومت فعلی در تأمین امنیت اقلیتهای مذهبی، پیامدهای بینالمللی نیز داشته است. این وضعیت، تصویر منفی از افغانستان در جهان ایجاد کرده و حمایتهای بینالمللی از این کشور را کاهش داده است. همچنین، این وضعیت، به افزایش تنشها در منطقه و مداخله کشورهای خارجی در امور داخلی افغانستان منجر شده است.
راهکارهای مطمئن در تأمین امنیت اقلیتهای مذهبی
ناکامی حکومت سرپرست در تأمین امنیت اقلیتهای مذهبی در افغانستان، چالشهای جدی را پیشروی این کشور قرار داده است. برای برونرفت از این وضعیت، مجموعهای از راهکارها در سطح داخلی و بینالمللی ضروری است.
در سطح داخلی، حکومت باید در گام نخست به تعهدات خود مبنی بر تأمین امنیت همه شهروندان افغانستان بدون هیچگونه تبعیضی عمل کند. این امر مستلزم ایجاد یک محیط امن و باثبات برای همه گروههای قومی و مذهبی است. همچنین، دولت باید با تقویت ساختارهای حکومتی خود، ظرفیتهای مدیریتی و امنیتی خود را افزایش دهد. ایجاد نیروهای امنیتی حرفهای و آموزشدیده، مبارزه با فساد اداری و ایجاد یک سیستم قضایی عادلانه از جمله اقداماتی است که در این زمینه ضروری است. علاوه بر این، حاکمان فعلی باید با ترویج گفتمان تسامح و مدارا، به کاهش تنشهای قومی و مذهبی کمک کند. ایجاد فرصتهای برابر برای همه شهروندان، احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی از جمله مواردی است که میتواند به تقویت وحدت ملی کمک کند.
در سطح بینالمللی، جامعه جهانی باید از تلاشهایی برای تأمین امنیت و ثبات در افغانستان حمایت کند. ارائه کمکهای بشردوستانه، سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، و حمایت از برنامههای بازسازی و توسعه از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت افغانستان کمک کند. همچنین، جامعه جهانی باید از طریق دیپلماسی و گفتگو، حاکمان فعلی کشور را به سمت عمل به تعهدات بینالمللی خود سوق دهد و بر اهمیت احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی تأکید کند. همکاریهای منطقهای نیز در این زمینه بسیار مهم است. کشورهای همسایه افغانستان میتوانند با ایفای نقش سازنده در روند صلح و ثبات در این کشور، به کاهش خشونت و ناامنی کمک کنند.
یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله ناامنی کشور، تقویت همکاریهای منطقهای است. کشورهای همسایه افغانستان میتوانند با ایجاد یک مکانیزم مشترک برای مبارزه با تروریسم و افراطگری، به کاهش تهدیدات امنیتی در منطقه کمک کنند. همچنین، این کشورها میتوانند با حمایت از دولت افغانستان در زمینههای مختلف، به تقویت ثبات و امنیت در این کشور کمک کنند.
گفتگوهای فراگیر نیز از دیگر راهکارهای مهم برای حل بحران افغانستان است. ایجاد یک فضای گفتگو بین همه گروههای سیاسی و اجتماعی در افغانستان، میتواند به یافتن راهحلهای مشترک برای مشکلات این کشور کمک کند. همچنین، برگزاری کنفرانسهای بینالمللی با حضور نمایندگان کشورهای مختلف، سازمانهای بینالمللی و گروههای مدنی نیز به افزایش آگاهی جهانی نسبت به وضعیت افغانستان و بسیج کمکهای بینالمللی مؤثر است.