گذراندن زندگی در کنار مرد و یا زنی که از جهتهای متفاوت هم کفو آدم باشد، قطعا لذتبخش است. اگر شما تاکنون لذت آنچنانی از زندگی مشترکتان نبردهاید، لزوما به این معنی نیست که حتما همسر شما گزینهی اشتباهی برای شما بوده و دیگر قرار نیست رنگ خوشبختی را ببینید.
گاه نیاز است از چشم انداز دیگری به زندگی نگاه کنید، بخواهید که مشکلات حل شوند، بخواهید که میتوانید در کنار همسرتان، داشتههایتان را نجات دهید. بخواهید بسازید و آنقدر در پی جایگزین جدید نباشید و تا با مشکلی مواجه شدید، نروید سراغ میانبرها. حل برخی چالشها نیازمند زمان است و اگر عجولانه تصمیم بگیرید، ممکن آن را بدتر سازید.
اشتباه زن و مرد در زندگی مشترک نه تنها به آزرده شدن خود او منجر میشود، بلکه میتواند آسیبها و عواقب جدی نیز برای دیگر افراد خانواده به دنبال داشته باشد. بسیاری از جداییها و تبعات آن که به فرزندان نیز سرایت میکند، ناشی از بروز اشتباهاتی در زندگی مشترک است که افراد حتی ناخواسته مرتکب آن میشوند. در این میان برخی اشتباهات رایج زوجها در زندگی مشترک، صدمات جبرانناپذیری به کانون خانواده وارد کرده و در مواردی منجر به سردی روابط، خیانت و یا جدایی و طلاق عاطفی میشود.
باید بدانیم که بروز اشتباه در زندگی مشترک اجتنابناپذیر است. اما در مواردی با زیاد شدن این اشتباهات، زندگی زناشویی و خانواده دچار آسیب میشود.
در سلسله مقالات «اشتباهات زوجها در زندگی مشترک» به عمدهترین چالشهایی پرداختیم که زن و مرد خواسته یا ناخواسته آن را مرتکب میشوند و زندگی مشترک خود را با بن بست مواجه میسازند. برای پیشگیری از بروز چنین حالتی بهتر است این مشکلات را مطالعه کنید. اما در این مطلب به شماری از راهکارها میپردازیم.
- در نظر بگیرید که هردوی شما درست میگویید. غرق شدن در مفاهیم سیاه و سفید، درست و غلط، برد و باخت آسان است. به جای این تفکر مقایسهای، چیزی به نام تفکر متفکرانه را فرابگیرید. «بله اما» را به «بله و» تغییر دهید چراکه موقعیت شریک زندگی شما را نفی نمیکند. به محض اینکه قبول کنید که هر دو درست میگویید، راهحلهای خلاقانه را بروز میدهید: «چه کار متفاوتی را میتوانیم انجام دهیم؟
- به چالش پیش آمده عمیقتر نگاه کنید. از خود بپرسید: «این بحث واقعاً در مورد چیست؟» اگر هر دوی شما احساسات شدیدی را تجربه میکنید، باید مساله مهمی باشد و حتما به دوران کودکی شما برمیگردد. بنابراین، به یکدیگر بگویید که کدام آسیبهای گذشته دوباره فعال شده است و برای درمان آنها اقدام کنید.
- مدت بیشتری در چالش باقی بمانید. طبیعی است که بخواهیم تا آنجا که ممکن است هرچه سریعتر از درگیری به وجود آمده خارج شویم، اما این کار زمان میبرد. بنابراین، خودتان را تحت فشار نگذارید. معمولاً ممکن است بحث و چالش شما، چند روز طول بکشد. بنابراین، بیاموزید که با عدم قطعیت، احساس راحتی بیشتری کنید و توافق کنید که به گفتگو ادامه دهید.
- نسبت به یکدیگر انتقادپذیر باشید. به جای نشان دادن نمای بیرونی زره پوش و ظاهر سفت و سخت خود، در مورد چیزی که برایتان مشکل است صحبت کنید. به یاد داشته باشید که از عبارات «من» استفاده کنید. به عنوان مثال: «من احساس اضطراب میکنم.» به جای «تو باعث میشوی من احساس اضطراب کنم.
- شباهتها را بیابید و روی آنها سرمایه گذاری کنید. یادآوری آنچه در مورد آن با یکدیگر توافق دارید، بسیار مفید است. به عنوان مثال: «هر دوی ما بهترینها را برای بچهها میخواهیم.» یا «هر دو احساس میکنیم از پا درآمدیم.» اگر به جای حمله کردن به عیوب شریک خود، به ویژگیهای بهتر او اشاره کنید، همکاری آسانتر خواهد بود.
- گذر کنید. به محض اینکه از اصرار بر راهحل خاص خود دست بردارید، به آرامی راه دیگری پدیدار میشود. اگر هنوز گیر کرده اید، ممکن است به این دلیل باشد که باید به مراحل قبلی بازگردید و بیشتر صحبت کرده و گوش کنید. وقتی هر دو احساس کنید که واقعا درک شده اید، آماده حرکت به جلو خواهید بود.
در دنیای امروز و به ویژه اکنون که در عصر اینترنت هستیم، زندگی کردن دغدغههای فراوانی دارد. برای مجردها زندگی دشوار است، حال اگر بخواهید فردی را پیدا کنید و زندگی مشترکی بسازید، قطعا این چالشها بیشتر خواهد بود. آن هم در روزگاری که اکثر آدمها گول ظاهر زندگی بقیه را میخورند و باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه میکنند.
حق دارید که شما نیز وسوسه دنیای مجازی امروزی شوید و بخواهید که بخشهایی از رابطه و زندگی مشترک خود را در این فضا به اشتراک بگذارید. اما اگر این اشتراک گذاری از حد و مرزش خارج شود، ممکن برای شما مشکلات جدیتری خلق کند زیرا شما با دستان خود به افراد اجازه میدهید وارد حریم خصوصی شما شوند.
آنگونه که روانشناسان میگویند زندگی مشترک هرچقدر مخفیتر و دور از چشم دیگران باشد، پایدارتر و از چشم دیگران محفوظتر خواهد ماند.
از سویی آنقدر خودتان را درگیر زندگی نسازید که به کلی خودتان را فراموش کنید. به ظاهر و سلامت خود رسیدگی کنید، برای انجام کارهایی که دوست دارید، وقت بگذارید و به اهداف خود برسید. همچنین لازم است با همسرتان ارتباط برقرار کنید. در مورد احساسات و نیازهای خود با همسرتان صحبت کنید و به حرفهای او نیز گوش دهید. بسیاری از مشکلات زوجها از آنجایی آغاز میشود که حرف زدن با همدیگر را توقف میدهند و در عوض گلایه و درد و دلهایشان را با دیگران به اشتراک میگذارند.
به یاد داشته باشید که قرار است روزی گوشهای بنشینید و به این فکر کنید که چگونه تاکنون زیسته اید؟ و مهمتر چقدر در زندگی با خود و دیگران در صلح بوده اید؟ چقدر شیرینی زندگی را فهمیدید؟ آیا آنگونه که باید از زندگی و به ویژه زندگی مشترک لذت و آرامش بدست آورده اید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، قطعا شما زندگی را برده اید اما اگر پاسخ منفی باشد، بهتر است تجدید نظری کرده و به زندگی از افق دیگری بنگرید. ممکن بگویید از شما گذشته است اما این را به یاد داشته باشید که یک روز زندگی با کیفیت بهتر از دهها سال زنده بوده است.
زندگی مشترک با تهدید، خط و نشان کشیدن برای همدیگر، ترساندن و رها کردن نه ساخته میشود و نه ادامه پیدا میکند. بهتر است مثل دو آدم بالغ و بزرگسال با همدیگر حرف بزنید و در مورد چالشهایتان صحبت کنید. واسطه کردن دیگران و بزرگان ممکن برای مدتی و برای چند باری موثر باشد اما نه برای هر دعوا و نه برای همیشه. زیرا هیچ کسی بهتر از شما دو تا از زندگی مشترکتان، از دردها و چالشهایتان آگاه نیست. بهتر است خودتان اقدام کنید و برای بهبود زندگیتان قدم بردارید.