اختلال خودشیفتگی یا نارسیسیسم چیست؟ (۲)

13 ساعت قبل
زمان مطالعه 3 دقیقه

طوری که در قسمت اول این مقاله بیان شد درهر یک از گروه‌های خودشیفتگی، زیر گروه‌های نیز وجود دارند که مشخص می‌کنند این ویژگی‌ها از نظر دیگران چگونه‌اند؟ اولین گروه فرعی مشخص می‌کند که افراد خودشیفته از چه روش‌هایی برای رفع نیاز خود استفاده می‌کنند. آیا آنها در زیرگروه آشکار قرار می‌گیرند و از روش‌هایی استفاده می‌کنند که برای دیگران واضح و قابل تشخیص است یا در زیرگروه پنهان قرار می‌گیرند و از روش‌هایی استفاده می‌کنند که پنهان و مخفیانه‌ترند.

گروه فرعی 1 ( پنهان یا آشکار) :

می‌دانیم که خودشیفته‌ها دوست دارند به دیگران توهین کنند و آنها را آزار دهند، خودشیفته‌ی  آشکار این کار را به شیوه‌ای واضح و غیرقابل انکار انجام می‌دهد، درحالی‌که در خودشیفتگی پنهان، افراد به روش پرخاشگری منفعلانه عمل می‌کنند.

خودشیفته‌ی  پنهان می‌تواند به نحوی از دیگران سوءاستفاده کند که آنها متوجه این امر نشوند یا می‌تواند با استفاده از روش‌های خود آنچه را  که اتفاق افتاده انکار کند.

خودشیفتگان اجتماعی و کلاسیک همیشه آشکار و خودشیفتگان آسیب‌پذیر همیشه پنهان هستند، ولی در خودشیفتگی بدخیم افراد می‌توانند هر یک از دو حالت را داشته باشند.

گروه فرعی 2 ( جسمی یا فکری) :

دومین گروه فرعی خودشیفتگی توضیح می‌دهد که برای یک  خودشیفته چه چیزی درباره‌ی خودش یا دیگران ارزشمندتر است. هیچ خودشیفته‌ای دوست ندارد بهتر از همسر خود به نظر برسد؛ زیرا همسر فرد خودشیفته معمولاً وسیله‌ی پر زرق‌وبرقی است که فرد خودشیفته از آن برای بالا بردن جایگاه اجتماعی خود استفاده می‌کند.

این گروه فرعی شامل خودشیفته‌های جسمی یا فکری است. افرادی با خودشیفتگی جسمی کسانی هستند که با بدن و ظاهر بیرونی خود درگیری افراطی دارند و خودشیفته‌های فکری به حالت همه‌چیزدان ظاهر می‌شوند. آنها خود را باهوش‌ترین فرد حاضر در جمع می‌دانند و دوست دارند دیگران را با دستاوردهایشان تحت‌تأثیر قرار دهند. هر یک از افراد چهار گروه اصلی خودشیفتگی (کلاسیک، اجتماعی، آسیب‌پذیر، بدخیم) ممکن است جسمی یا فکری باشند.

گروه فرعی 3 ( وارونه یا سادیستی) :

آخرین گروه فرعی شامل 2 نوع خاص از خودشیفته‌ها میباشد؛ اولین مورد خودشیفتگان وارونه یا معکوس است که فقط درمورد خودشیفتگان آسیب پذیر و پنهان دیده میشود. افراد در این گروه فرعی به دیگران وابسته هستند و خود را به سایر خودشیفته‌ها وصل میکنندتا احساس خاص بودن داشته باشند. طرز فکر انها بر اساس قربانی بودن است و از مشکل رها شدگی در کودکی رنج میبرند.

دومین مورد از این زیر گروه افراد خودشیفته نوع سادیستی هستند. این گروه با افراد جامعه‌ستیز و مبتلا به امراض روانی قابل مقایسه هستند؛ زیرا از رنج دیگران لذت می‌برند. آنها تمسخر و آسیب رساندن به دیگران را دوست دارند و گاهی تمایلات جنسی نامتعارفی را نیز دارا هستند.

به‌صورت خلاصه موارد زیر می‌توانند از جمله دلایل ابتلا به خودشیفتگی باشند:

  • تربیت بدون حساسیت
  • مراقبت غیر قابل پیش‌بینی یا سهل انگارانه
  • انتقاد و سرزنش بیش از حد
  • سوءاستفاده
  • تروما یا آسیب شدید روانی
  • انتظارات بیش از حد
  • ستایش بیش از حد و نازپروردگی هنگامی که والدین بر استعداد خاصی در کودک یا ظاهر او به‌صورت افراطی متمرکز می‌شوند.

همچنین برخی گمان‌هایی وجود دارد که بیان می‌کند ممکن است ناهنجاری‌های ژنی بر ارتباط میان مغز و رفتارهای فرد تأثیر بگذارد.

خودشیفتگی چه علائم هشداردهنده‌ی دارد؟

  • همیشه مکالمه را به سمت خود می‌کشاند
  • به اغراق در مورد دستاوردها و توانایی‌های خود متمایل هستند
  • دوست دارند اسامی و نشانه‌ها را فراموش کنند
  • خیلی سطحی هستند و نمی‌توانند واقعاً انتقادپذیر باشند، چیزی بنام گفتگوی عمیق با خودشیفته‌ی  واقعی امکان‌پذیر نیست
  • به علت وجود نیاز اغراق‌آمیز به تأیید همیشه در پی شنیدن تعریف و تمجید از خود هستند
  • اگر از آنان انتقاد شود ممکن است رفتار خصمانه‌ای از خودشان نشان دهند
  • کمال‌گرا هستند
  • همیشه سعی می‌کنند یک یا چند پله از دیگران بالاتر قرار بگیرند؛ زیرا خودشان خود را برتر می‌دانند
  • ممکن است به سبب احساس حق‌به‌جانب بودن از قوانین پیروی نکنند
  • توانایی تفکر عمیق درباره‌ی خود را ندارند و نمی‌توانند مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیرند، دوست دارند برای هر چیزی مقصری پیدا کنند
  • به‌شدت کنترول‌گر هستند برای همین به قراری ارتباط خوب تمایل نشان نمی‌دهند و در کارهای تیمی مشارکت نیفکنند
  • به شکل واضحی فاقد احساس همدلی با دیگران هستند و به معنای واقعی با عبارت ” خود را به‌جای دیگران گذاشتن” ناآشنا هستند
  • ممکن است بسیار از دیگران انتقاد کنند
  • به‌عنوان بخشی از حق‌به‌جانب بودن فاقد حدومرز شخصی هستند
  • دوستان سطحی و دوستی‌های کوتاه‌مدت زیادی دارند؛ ولی از دوستی‌های بلندمدت و عمیق محروم هستند

به‌صورت کلی هرجایی که حضور پیدا کنند کوهی از ویرانه‌ها را به جا می‌گذارند. این ویرانه‌ها می‌توانند مجموعه‌ی از دوستی‌های خراب شده، روابط عاشقانه و صمیمانه کاملاً غلط یا تجارت عاشقانه باشند.

لینک کوتاه : https://gowharshadmedia.com/?p=20668
اشتراک گذاری

نظرت را بنویس!

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

نظرات
هنوز نظری وجود ندارد