زهرا حسینزاده، یا به گفته همولایتیهایش «جواهر»، در ولسوالی لعل و سرجنگل از توابع ولایت غور در بیست و یکم دلو سال ۱۳۵۸ دیده به جهان گشود. یکساله بود که بهدلیل جنگ داخلی در افغانستان، همراه خانوادهاش مجبور به مهاجرت به ایران و زندگی در شهر مشهد گردید. وی در حال حاضر بهعنوان مهاجر در شهر مشهد سکونت دارد.
زهرا حسینزاده در رشته علوم تجربی دیپلم گرفت و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد فلسفه و کلام ادامه داد. از سال ۱۳۷۸ به طور جدی به ادبیات رو آورد و طبع خود را در قالبهای مختلف ادبی آزمود. حسینزاده بیش از دو دهه است که شعر مینویسد و ادبیات را راهی برای به اشتراک گذاشتن احساسات خود بهعنوان یک زن مهاجر انتخاب کرده است. او یکی از مدافعان حقوق زن و فعالان مدنی نیز به شمار میرود.
آثار ادبی زهرا حسینزاده در مطبوعات ایران و افغانستان و در کتابهای مختلف به چاپ رسیده است. وی در مقالات خود اغلب به موضوعات مربوط به حقوق زنان پرداخته است. تاکنون دو مجموعه از اشعار او تحت عنوانهای «نامهای از لالۀ کوهی» و «پلنگ در پرانتز» منتشر شده است. همچنین مجموعه شعر «جان پدر، کجاستی؟…» که یادمان شهدای واقعه تروریستی دانشگاه کابل است، با تلاش زهرا حسینزاده گردآوری و روانه بازار شده است.
گزیده اشعار سعادتملوک تابش نیز در کتاب «خانه بغض کوچکی است» به انتخاب او به چاپ رسیده است.
کتاب «دوپاره شمایل در پوست گوزن» عنوان جدیدترین اثر زهرا حسینزاده، از شاعران جوان افغانستان، است که در دست انتشار قرار دارد. در این مجموعه، گزیدهای از جدیدترین اشعار او در قالبهای مختلف غزل، رباعی، دوبیتی و سپید گردآوری و منتشر خواهد شد. اگرچه حسینزاده در این مجموعه سرودههایی در قالبهای مختلف ارائه کرده، اما عمده شهرت او در غزلسرایی است.
غزلیات حسینزاده عموماً با زبانی ساده و به دور از تکلف سروده شده و موضوعات متنوعی را شامل میشود، بهویژه در زمینههای آیینی و مهاجرت. او در اشعار مهاجرت، همچون دیگر شاعران افغان، به بیان مشکلات و رنجهایی میپردازد که هموطنانش طی سالهای طولانی بیپناهی در کشورهای مختلف تجربه کردهاند. در برخی بخشهای این اشعار، میتوان شاعر را به عنوان شخصیت اصلی دید که از زبان دیگری به روایت این دردها میپردازد.
از جمله این اشعار، میتوان به غزل زیر اشاره کرد:
«بیست سال است به دامان شما چنگ زده
در دوراهی جهان دخترک جنگزده
بیست سال است به دنبال خودم میگردم
آی همسایه! کمک کن، نفسم زنگ زده
نذرتان باد دو چشمی که «هزاره» است،
که شب قسمتش را به سیاهی خودش رنگ زده…»
یکی از بخشهای خواندنی کتاب جدید زهرا حسینزاده، شعرهای مقاومت و پایداری اوست که در قالب سپید سروده شدهاند. در این بخش، شاعر دردهای هموطنانش در افغانستان را به تصویر میکشد و بخشی از اشعارش به رزمندگانی اختصاص دارد که در راه آزادی و دفاع از میهن شهید شدهاند.
حسینزاده بیش از همه در غزلسرایی شناخته شده و عضو چند انجمن معتبر شاعران و نویسندگان در ایران از جمله مؤسسه «دُر دری» میباشد. او تاکنون در بیش از صد رقابت و جشنواره علمی، فرهنگی و هنری جوایز متعددی کسب کرده است.
محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر افغانستان، درباره زهرا حسینزاده چنین گفته است:
«ما، حسینزاده و همنسلان او را حاصل یک رنسانس کوچک ادبی میدانیم که در گلشهر مشهد رخ داده و به این منطقه مهاجرنشین هویتی ادبی و هنری بخشیده است. از خیزش شگفتانگیز جوانان ما در این جزیره رنج، بیش از این نمیگویم و تنها میتوانم بشارت دهم که کتابی به این زیبایی، تنها یکی از بارقههای این انفجار نور است. صبح دولت از این پس خواهد بود.»
زهرا حسین زاده برای کمک به جامعه مهاجر افغان در ایران، در حوزههای علمیه و مدارس خودگردان مهاجرین افغان بهعنوان معلم فعالیت کرده است. با توجه به دستاوردهای چشمگیرش در عرصه ادبیات و شعرنویسی در ایران، برخی از شاعران و نویسندگان ایرانی و افغان به بررسی و نقد شخصیت و آثار او پرداختهاند. همچنین، او بهعنوان داور در چندین رقابت ادبی نقشآفرینی کرده است.
در نشستی ادبی که با حضور تعدادی از شاعران ایرانی و مقام معظم رهبری ایران برگزار شد، زهرا حسینزاده شعری درباره رنج مهاجرین افغان دکلمه کرد. در واکنش به این شعر، آیتالله خامنهای از جنبش ادبی افغانستان تمجید و حمایت نمودند.
ایشان در مسئولیتهای مختلفی خدمت کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
– ریاست بنیاد رهبر شهید در مشهد در سالهای ۷۴ تا ۷۶
– مدیریت مدرسه فاطمهالزهرا (س) در سالهای ۷۵ تا ۷۶
– ریاست انجمن شاعران و نویسندگان جوان در دفتر هنر و ادبیات مقاومت افغانستان در سالهای ۷۸ تا ۸۲
– عضویت در موسسه «دُر دری» و تحریریه مجله خط سوم از سال ۸۲ تاکنون
– عضویت در تحریریه مجله حکایت و دیگر مجلات
حسینزاده در بیش از صد مسابقه و جشنواره علمی، فرهنگی و هنری رتبههای برتر کسب کرده است که برخی از آنها در حوزه ادبیات عبارتند از:
– مقام اول شعر در دومین جشنواره ادبی قند پارسی
– مقام سوم شعر در سومین جشنواره ادبی قند پارسی
– مقام دوم شعر در چهارمین جشنواره ادبی قند پارسی
– مقام اول شعر در پنجمین جشنواره ادبی قند پارسی
– مقام اول شعر در جشنواره فرهنگی – تبلیغی طوبی در اردیبهشت ۱۳۷۸
مقامها و تقدیرهای ایشان به شرح زیر است:
– مقام اول شعر در جشنواره فرهنگی – تبلیغی طوبی در اسفند ۱۳۸۸
– رتبه برتر شعر آزاد در چهارمین جشنواره شعر رضوی مشهد در آبان ۱۳۸۵
– رتبه برتر شعر آزاد در پنجمین جشنواره شعر رضوی مشهد در آبان ۱۳۸۶
– رتبه برتر شعر رضوی در ششمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۸۷
– رتبه برتر شعر رضوی در هفتمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۸۸
– رتبه برتر شعر رضوی در نهمین جشنواره شعر رضوی مشهد در ۱۳۹۰
– مقام اول شعر در نخستین کنگره سید جمال در دانشگاه بینالمللی امام خمینی
– مقام اول شعر در جشنواره هنر متعالی در ۱۳۸۸
– تقدیر شده در هفتمین کنگره شعر و داستان بندرعباس در آذر ۱۳۸۶
– تقدیر شده در هفتمین جشنواره شبهای شهریور
– برنده جشنواره شعر عاشورایی حوزه در اسفند ۱۳۸۴
– مقام دوم شعر در همایش دانشجویی ادبیات عاشورایی در ۱۳۹۰
– مقام دوم داستان در چهارمین جشنواره نشریات تجربی در پاییز ۱۳۸۳
– برگزیده در شب شعر کوثر در تیرماه ۱۳۸۷
– مقام دوم شعر در مسابقات بزرگ شمیم رحمت
– برنده خاطرهنویسی در اولین جشنواره سراسری اعتکاف در ۱۳۹۱
– تقدیر شده در جایزه صلح سیمرغ در ۱۳۹۱
متن شعر زهرا حسینزاده :
—
به چهار میخ ستم میکشد تو را بدنم
پرنده جان! نفست را رها کن از دهنم
دلت جدا نشد از من، اسیر هم شدهایم
برون شو از مژههایم اگر بهانه منم
پرنده جان! غم نان حل نمیشود، بنویس
دوشنبه دوم دی ماه پسته میشکنم
رگان عاقلیام را به تیغها بسپار
دوباره ساعت… باید به کوهها بزنم
عجب مسافر بنبست را خبرداری
ترک ترک شده این روزها سفال تنم
به هفت رود مقدس برو دعایم کن
گم است خانة بودا میان پیرهنم
درخت رابطهاش با بشر اساطیری است
هزار برگ سپیدار میشود کفنم
نویسنده: قدسیه امینی