برچسب: داستان‌نویس

14 ساعت قبل - 39 بازدید

«ماگه رحمانی»، فرزند «عبدالرحمن» مستشار وزارت امورخارجه و از جوانان تجدد پسند دوره امانی ، عضو جنبش مشروط‌خواهان دوم بود. وی مدت ۱۴ سال را در زندان‌های «نادرشاه» و خاندان وی سپری کرد و در زندان‌های زنان برای آموزش زنان تلاش‌های بسیاری انجام داد. عبدالرحمن رحمانی در اواخر سال ۱۹۲۱میلادی بخاطر فراگیری دانش به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شد. وی در آنجا زبان روسی را فراگرفته و با خانمی روسی به نام «ایرینا» ازدواج کرد. ثمره‌ی این ازدواج تولد ماگه در سال ۱۹۲۴ میلادی است. هنوز ۳ ماه ازتولد ماگه نگذشته بود که با پدر و مادر به افغانستان برگشت. وی در سال‌های بعد در موسسات مختلف فرهنگی و آموزشی کار کرده و زندگی پر فراز و نشیبیی را پشت سر گذاشته است. ماگه ۴ سال کارمند دفتر سازمان ملل متحد در کابل بود. در آنجا با «رابرت بروس انگلیسی» آشنا شد و با وی در سال ۱۹۶۱ در هند ازدواج کرد. چون همسر این بانو، کارمند سازمان ملل متحد بود، همراه وی به «غزه»، «دمشق»، «قبرس» و «فرانسه» مسافرت کرده‌است. ماگه رحمانی از پدری افغانستانی و مادری روس در مسکو متولد شد و در خردسالی به افغانستان آورده شد. سپس به دلیل دیپلمات شدن پدرش به کشورهای مختلف اروپایی سفر کرد و در خارج از کشور رشد کرد و تحصیلاتش را در مسکو آغاز کرد. پدرش در دوران نادرشاه به افغانستان بازگشت ولی زندانی شد. ماگه و مادرش نیز در سال ۱۹۳۸ میلادی به افغانستان برگشتند و او برای یادگرفتن زبان فارسی به مکتب مستورات رفت. مکتب مستورات در حقیقت یک شفاخانه‌ی زنانه بود که برای دختران نیز مکتبی داشت. ماگه در سال ۱۹۴۴ میلادی به عنوان معلم زبان فرانسوی و ریاضی در مکتب ملالی مقرر شد. در سال ۱۹۴۹ میلادی وارد دانشکده‌ای که برای دختران باز شده بود، شد و تحصیل‌اش را ادامه داد؛ اما پس از مدتی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش خانه‌نشین شد. بعدها مدتی به عنوان مترجم زبان روسی در شهرداری کابل کار کرد و بعد از آن در یکی از دفترهای سازمان ملل متحد به عنوان مترجم کار کرد و با مردی انگلیسی آشنا شد و در سال ۱۹۶۰ م. برای این که بتواند با او ازدواج کند، کشور را ترک کرد و دیگر هیچ‌گاه بازنگشت و سال‌ها در لندن زندگی کرد و در سال ۱۹۹۸ میلادی زندگی‌نامه‌ی خود را نوشت. نوشته‌های او بیشتر در مجلۀ آریانا در سال‌های ۱۳۲۸ شمسی به بعد منتشر شده است. و تذکره‌ی بانوان شاعر پارسی‌گوی را با نام پرده‌نشینان سخن‌گو در سال ۱۳۳۱ شمسی منتشر کرد. از ماگه داستان‌واره‌هایی در همان سال‌ها منتشر شده است که به همین دلیل او را به عنوان نخستین بانوی داستان‌نویس افغانستان مطرح می‌کند. ماگه، نخستین بانویی است که در اواخر دهه‌ی بیست خورشیدی وارد عرصه‌ی مطبوعات و سیاست شد. او با مقاله‌های اجتماعی _ سیاسی‌اش به عنوان نخستین زن فعال در عرصه‌ی سیاست و مطبوعات افغانستان مشهور است. نهضت زنان روشنفکر در همین سال‌ها آغاز شد که ماگه رحمانی از پیشتازان این نهضت به‌شمار می‌رفت. این نهضت جدای از جنبه‌ی سیاسی _ اجتماعی‌اش که فعالیتی در راستای حضور هرچه بیشتر زنان در امور سیاسی _ اجتماعی و دفاع از آزادی زنان بود، بر ادبیات معاصر افغانستان نیز اثر گذاشت و به پویایی و بالندگی آن کمک کرد. داستان‌های ماگه رحمانی، به نام‌های دوست بدبختم، از خاطرات چند سال پیش، چاره چیست؟، حسرت زنده گی، معلمه‌ی تاریخ، آرزوهای بی‌نتیجه، حسن و خرد، باغ بابرشاه. ماگه با انتشار داستان‌گونه‌ی دوست بدبختم، در سال ۱۳۲۷ شمسی نام خود را به عنوان نخستین زن داستان‌نویس افغانستان مطرح کرد و پس از آن نیز داستان‌های کوتاه دیگری با محوریت زندگی زنان و تحصیل دختران نوشت و منتشر کرد. از داستان‌های کوتاه ماگه رحمانی می‌توان داستان‌های عاشقانه‌ی حسرت زند‌گی ، معلمه‌ی تاریخ، حسن و خرد و آرزوهای بی‌نتیجه  را نام برد. ماگه رحمانی در داستان‌واره‌هایش دیدی تربیتی دارد و درباره‌ی تعلیم و تربیت زنان و دختران می‌نویسد. راویان داستان‌واره‌هایش معمولاً در حاشیه‌ی زندگی دیگر شخصیت‌ها هستند؛ برای همین نوشته‌هایش انسجام ندارند و داستان در داستان می‌شوند. او پس از ترک افغانستان دیگر به فارسی چیزی ننوشت. کتاب ماگه و داستان‌هایش که به همت محمدحسین محمدی تألیف شده ‌است مجموعه‌ی هفت داستان کوتاه از داستان‌هایی است که ماگه رحمانی در سال‌های دهه‌ی بیست در مطبوعات به چاپ رسانده است. کتاب«چاره چیست؟» اثر ماگه داستان دختری زیبا و بااستعداد است که به ادامه‌ی تحصیل علاقه دارد، اما پدر و مادرش او را مجبور به ازدواج می‌کنند. دختر اصلاً راضی به ازدواج نیست و حس می‌کند که اختیار زندگی و حیاتش از او گرفته شده است. او هرچه که التماس و گریه‌ و زاری می‌کند پدر و مادرش از تصمیم خود منصرف نمی‌شوند چرا که فکر می‌کنند شوهر خیلی خوب و پولدار و مناسبی برای او یافته‌اند و این بهترین سرنوشتی است که یک دختر می‌تواند داشته باشد. به هر حال این ازدواج سر می‌گیرد، اما چون دختر راضی به ازدواج نبوده بنای ناسازگاری با شوهرش می‌گذارد و کم‌کم شوهر او را رها می‌کند و خیلی کم به دیدنش می‌آید. اما به هر حال دختر مجبور است که به سرنوشت خودش تن دهد و با ناامیدی به زندگی‌اش ادامه دهد. «پرده نشینان سخنگوی»، اثر «ماگه رحمانی»، که نخستین‌بار شش دهه پیش در کابل منتشر شده بود به تازگی در تهران تجدید چاپ و روانه بازار کتاب شد. در این کتاب گرده آورنده در مورد زندگی و آثار زنان شاعر پارسی‌گو از قرن هفتم تا سیزدهم، اطلاعات خوبی را جمع آوری کرده است. این کتاب در ۵ فصل نوشته شده که در فصل اول نویسنده نگاهی به ادبیات فارسی از ابتدای اسلام تا قرن ششم دارد و در بخش‌های دیگر این فصل شاعرانی چون «رابعه بلخی»، «مهستی گنجوی»، «سیده بیگم علوی» و «مطربه کاشغری» معرفی و برخی از آثار آنان نیز آمده است. این بانوی نویسنده اکنون ۸۹ سال سن دارد و مدت ۲۲سال است در انگلستان در شهر «پیتر باور» اقامت دارد. رحمانی ۳ آرزو را بری کشورش در کتاب خاطرات خود نگاشته است؛ اول صلح، دوم صلح و سوم صلح. "ماگه رحمانی" اولین داستان نویس زن افغانستانی است که تلاش‌های زیادی برای آموزش به زنان انجام داده است. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب