برچسب: خودشیفتگی

11 ساعت قبل - 43 بازدید

افراد مبتلا به خودشیفتگی در رفتار خود الگوی فراگیر بزرگ‌منشی را بروز می‌دهند و گاه فقط در خیال موفقیت و قدرت به سر می‌برند، اما در زیر این پوسته‌ی  ظاهری افراد خودشیفته خود را دوست ندارند که اعتقاد داریم به این معنی است که آنان از دوست‌داشتن واقعی دیگران ناتوان هستند. احساس شرم بر افراد خودشیفته تسلط دارد، همیشه نیاز به تحسین شدن دارند و با استفاده از مکانیسم‌های مقابله‌ای کاملاً به‌صورت سوءاستفاده‌گرانه برای محافظت از نفس شکننده‌ی خود تلاش می‌کنند. گروه‌های اصلی افراد خودشیفته کدام‌اند؟ محققان چهار گروه اصلی از خودشیفتگی را شناسایی کرده‌اند که هر گروه در تلاش برای حفظ احساس درونی واقعی و شکننده‌ی خود رفتارهای متفاوتی را بروز می‌دهند. درون این گروه‌ها 6 گروه فرعی دیگر نیز وجود دارد که مشخص می‌کنند این ویژگی‌های از نظر دیگران چگونه‌اند. هم چنین باید در نظر داشته باشیم که این گروه‌ها مفاهیم کلی هستند و همه‌ی افراد خودشیفته به طور کامل در یک گروه مشخص قرار نخواهند گرفت. مانند هر چیزی در زندگی در این مورد نیز حالتی خاکستری وجود دارد و ممکن است فردی خودشیفته در بیش از یک گروه از انواع خودشیفتگی قرار بگیرد. دسته‌ی کلاسیک: افرادی که در دسته‌ی خودشیفتگی کلاسیک قرار می‌گیرند، همان خودشیفتگان معمولی هستند که بیشتر مردم هنگام شنیدن واژه‌ی خودشیفته متصور می‌شوند، همچنین از آنها به‌عنوان خودشیفتگان با عملکرد بالا خودنما و بزرگ‌منش یاد می‌شود. آنها رفتارهایی را برای جلب‌توجه از خود نشان می‌دهند، دستاوردهای خود را بزرگ‌نمایی می‌کنند، احساس می‌کنند لایق برخوردهای ویژه‌ای هستند و از دیگران انتظار دارند در مقابلشان تعظیم کنند. برای افراد خودشیفته‌ی کلاسیک واقعاً کسی جز خودشان اهمیتی ندارد و اگر موضوع مکالمه درباره‌ی آنان و ویژگی‌هایشان نباشد خیلی زود حوصله‌شان از سر خواهد رفت. آنان تلاش می‌کنند خود را قانع کنند که از دیگران برتراند ولی به طرز عجیبی محتاج این هستند که در بین سایرین احساس مهم بودن کنند. دسته‌ی آسیب‌پذیر: دومین گروه اصلی از انواع اصلی خودشیفتگی  خودشیفتگان آسیب‌پذیر هستند که به نام‌های خودشیفته‌ی شکننده، جبرانی و گنجه‌ای نیز شناخته می‌شوند. افراد مبتلا به این نوع خودشیفتگی نیز مانند گروه کلاسیک نسبت به اغلب افرادی که ملاقات می‌کنند احساس برتری دارند؛ ولی درون‌گراتر هستند و از قرار گرفتن در مرکز توجه می‌گریزند. آنها به‌جای اینکه از دیگران بخواهند با آنان برخورد ویژه‌ای داشته باشند ترجیح می‌دهند خود را به افراد خاصی منسوب کنند. افراد خودشیفته‌ی آسیب‌پذیر معمولاً به دنبال جلب ترحم دیگران هستند یا گاهی با سخاوتمندی بیش از اندازه، چاپلوسی می‌کنند و به دیگران می‌چسبند، فقط  برای اینکه توجه و تحسین مورد نیاز خود را دریافت کنند تا احساس ارزشمندی خود را افزایش دهند. دسته‌ی اجتماعی: سومین گروه اصلی از خودشیفتگی خودشیفتگان اجتماعی هستند. تشخیص این گروه در نگاه اول سخت‌تر است؛ زیرا آنها بر بالا بردن جایگاه خود از طریق حفظ تعهد به دیگران، داشتن اهداف اجتماعی و توانایی فوق‌العاده‌ی  خود در گوش‌دادن به دیگران و برقراری ارتباط با آنها تمرکز می‌کنند. آنها معمولاً به خیریه‌ها کمک می‌کنند یا در مورد اینکه برای خودشان خیلی کم ‌پول خرج می‌کنند مبالغه می‌کنند و به طور داوطلبانه وقت خود را برای کمک به دیگران صرف می‌کنند. ممکن است آنها در مورد مأموریت خود در زندگی با آب‌وتاب بسیار صحبت کنند  و یا خودشان را نسبت به اهدافی که قرار است دنیا را تغییر بدهد متعهد بدانند. با این که افراد مبتلا به خودشیفتگی اجتماعی در ظاهر فروتن به نظر می‌رسند؛ ولی اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنید متوجه خواهید شد به‌شدت در مورد خیریه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند احساس مالکیت دارند و بیشتر از این که بخواهند در راه رسیدن به آن هدف اجتماعی فعالیت کنند این دغدغه را دارند که به سبب مشارکتشان  دیگران دستی به شانه‌شان بزنند. واقعیت این امر این است که آنها فقط به این دلیل در اجتماعات مشارکت می‌کنند که تأیید شوند و کمبود عزت‌نفسشان جبران شود. دسته‌ی بدخیم: در انواع خودشیفتگی چهارمین و آخرین گروه اصلی خودشیفتگان بدخیم یا سمی هستند. در خودشیفتگی بدخیم افراد به‌شدت سوءاستفاده‌گر هستند و دیگران را  استثمار می‌کنند (معمولاً برای کسب لذت) و به بروز ویژگی‌هایی مانند شکاک بودن و صفات ضداجتماعی گرایش دارند که این موارد در انواع کلاسیک، اجتماعی و آسیب‌پذیر وجود نداشتند. آنها در رسیدن به اولویت خود که کنترل دیگران و حکم‌فرمایی بر آنان است می‌توانند کاملاً بی‌رحم باشند این نوع افراد خودشیفته فریبکار و پرخاشگر نیز هستند و بدتر از همه این است که هرگز نسبت به رفتارهای خود احساس پشیمانی نمی‌کنند. هر کدام از این ویژگی‌ها را ممکن است در افراد مختلف در اطرافتان دیده باشید که این به‌تنهایی و با تشخیص افراد غیرمتخصص نمی‌تواند دلیل بر ابتلا به اختلال نارسیسیسم یا خودشیفتگی باشد. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب