
نویسنده: مهدی مظفری در شمارههای گذشته این سلسله مقاله، به روشهای مستقیم تبلیغ دین برای کودکان پرداختیم. در این شماره، نوبت به روشهای غیرمستقیم میرسد. روشهای مستقیم، همچون آموزش احکام و خواندن دعا، پیامرسانی دینی با قصهخوانی، تلقین و...، فواید و ضرورتهای خود را دارند. اما در کنار این روشها، روشهای غیرمستقیم نیز نقشی کلیدی در نهادینه کردن باورهای دینی در کودکان ایفا میکنند. روشهای غیرمستقیم، به جای القای مستقیم آموزهها، بذر ایمان را در باغ ذهن کودک میکارند و به او اجازه میدهند تا با فطرت پاک خود، به تدریج به درک مفاهیم عمیق دینی نائل آید. در این شماره و چند شماره بعد، به برخی از این روشهای غیرمستقیم خواهیم پرداخت. تشویق و تنبیه: دو روی سکه تربیت تشویق در لغت به معنای "به شوق آوردن" است و در تربیت، روشی برای برانگیختن و شکوفایی استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق به کار میرود. این روش، پاسخ به نیازهای طبیعی و روانی کودک است و به او روحیه، اعتماد به نفس و انگیزه میدهد تا با پشتکار به تلاش خود ادامه دهد. تنبیه در مقابل، نوعی ایمنسازی در برابر خطا و اشتباه و جلوگیری از سقوط در ورطه تباهی است. هدف از تنبیه، "بیدار کردن، آگاه کردن، هشیار ساختن و ادب کردن" است و نه صرفاً مجازات و تنبیه بدنی. تنبیه زمانی به کار میآید که روشهای دیگر در تربیت کودکان کارساز نباشد و باید به عنوان بازدارندهای از کارهای بد و وادار کنندهای به کارهای خوب عمل کند. انسان دارای دو جنبه پیشرو و ایستا است. جنبه پیشرو، نیروی محرکه او برای تکامل و ترقی است، در حالی که جنبه ایستا تمایل دارد در هر جایی که هست بماند و به انجام کارهای تکراری بپردازد. در مواجهه با جنبه ایستا، اندرز و نصیحت به تنهایی کافی نیست و باید از روشهای دیگری نیز استفاده کرد. یکی از راههای مقابله با جنبه ایستا، چشاندن عواقب ایستادن به فرد است. همانطور که یک بیمار با مصرف مداوم یک دارو به آن اعتیاد پیدا میکند و به جای درمان، به آن وابسته میشود، تنبیه و تشویق نیز اگر به طور مداوم و بدون وقفه استفاده شوند، اثر خود را از دست میدهند. مثالی از این موضوع، کودکی است که قصد پریدن از یک ساختمان چند طبقه را دارد. هر قدر به او نصیحت شود، او خطرات این کار را درک نمیکند. اما اگر از جایی با ارتفاع کم بپرد و به زمین بخورد، درد ناشی از آن به او میفهماند که پریدن از ارتفاع خطرناک است و از تکرار آن خودداری میکند. سخنان مبلغ نیز باید مانند قرآن، انسانها را به انجام اعمال نیکو ترغیب و از ارتکاب اعمال زشت برحذر دارد. او باید با بشارت پاداش به انسانهای پاک و صالح و ترساندن از عذاب الهی برای انسانهای بدکار، آنها را به مسیر درست هدایت کند. همانطور که در قرآن کریم آمده است: «کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و نماز به پا داشتند و زکات دادند، پاداش ایشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنان است و نه غمگین میشوند.» نکات مهم پیرامون تشویق و تنبیه کودکان تشویق: از روش تشویق باید به موقع و بلافاصله کار گرفت. زمانی که کودک رفتار مطلوبی را از خود نشان میدهد، بلافاصله او را تشویق کنید. این کار به او کمک میکند تا متوجه شود که چه رفتاری مورد تأیید شماست. از تشویقهای متنوع استفاده کنید. تشویق میتواند شامل تمجید کلامی، دادن هدیه، گذراندن وقت با کودک و یا هر چیز دیگری باشد که برای کودک ارزشمند باشد. تشویق را به طور خاص بیان کنید. به جای اینکه به طور کلی به کودک بگویید که "آفرین"، به طور خاص به رفتار او اشاره کنید و توضیح دهید که چرا آن رفتار را دوست دارید. از تشویقهای مادی به عنوان تنها ابزار تشویق استفاده نکنید. در حالی که هدیه دادن گاهی اوقات میتواند یک تشویق مؤثر باشد، اما نباید تنها راه تشویق کودک باشد. تمرکز خود را بر تشویقهای غیرمادی مانند تمجید و محبت قرار دهید. از تشویق بیش از حد خودداری کنید. اگر کودک را به طور مداوم و بدون دلیل تشویق کنید، ممکن است ارزش تشویق را از دست بدهد و دیگر اثر مثبتی بر او نداشته باشد. تنبیه: تأکید بر تنبیههای غیربدنی: اولویت مبلّغ دین باید بر ترویج تنبیههای غیربدنی مانند تذکر، محرومیت از امتیازات، و روشهای تشویقی باشد. تنبیه بدنی نه تنها از نظر شرعی در بسیاری از موارد نادرست است، بلکه آثار مخرب روحی و روانی برای کودک به همراه دارد. لحاظ سن و شرایط کودک: مبلّغ دین باید در تشویق تنبیه، سن و شرایط کودک را در نظر بگیرد. تنبیهی که برای یک کودک خردسال مناسب است، ممکن است برای کودکی بزرگتر یا کودکی با شرایط خاص، نامناسب باشد. هدف تنبیه: هدف از تنبیه باید اصلاح رفتار کودک و آموزش او باشد، نه انتقامجویی یا تخلیه خشم. مبلّغ دین باید این نکته را نخست خود در تبلیغ دین در نظر بگیرد و سپس به طور واضح برای دیگران(پدر و مادرها) بیان کند و بر لزوم صبر و حوصله در تربیت کودک تأکید کند. رعایت تناسب: تنبیه باید با شدت جرم متناسب باشد. مبلّغ دین باید از تنبیههای شدید و خشن خودداری کند. ارائه راهحلهای جایگزین: مبلّغ دین به جای اینکه صرفاً تنبیه را به عنوان تنها راه تربیت به کار گیرد، باید راهحلهای جایگزین و روشهای تربیتی مؤثر را نیز برای تربیت و تهذیب کودک در نظر داشته باشد. تأکید بر عشق و محبت: مبلّغ دین باید در کنار تشویق و تنبیه کودکان به آموزههای دین، از عشق و محبت به کودک نباید دریغ بورزد. تنبیه بدون عشق و محبت، نه تنها فایدهای ندارد، بلکه میتواند مضر نیز باشد. بهرهگیری از سیره تربیتی پیامبر: مبلّغ دین با تعمق به سیره تربیتی پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) و بزرگان دین، میتواند نحوه صحیح تنبیه و تربیت کودک را فرا بگیرد. پرهیز از افراط و تفریط: مبلّغ دین باید در تشویق و تنبیه، از افراط و تفریط پرهیز کند. نه باید آن را به عنوان تنها راه حل تربیتی بداند و نه باید آن را به طور کامل رد کند. توجه به فرهنگ و عرف جامعه: مبلّغ دین باید در تشویق و تنبیه کودکان، به فرهنگ و عرف جامعه نیز توجه کند. تنبیهی که در یک فرهنگ قابل قبول است، ممکن است در فرهنگ دیگر قابل قبول نباشد. ارائه مشاوره تخصصی: مبلّغ دین در صورت نیاز، باید از متخصصان امر مانند روانشناسان کودک و مشاوران تربیتی در به کار گیری دو روش تشویق و تنبیه در رسالت تبلیغ دین برای کودکان مشورت بگیرد.