
کودکان برای رشد سالم جسمی، روانی و اجتماعی، بیش از هر چیز به عشق و محبت نیاز دارند. محبت برای روح کودک، درست مانند آفتاب و آب برای یک نهال است؛ عنصری حیاتی که رشد او را تضمین میکند. ابراز محبت، صرفاً یک رفتار احساسی یا لحظهای نیست، بلکه یکی از اساسیترین نیازهای روانشناختی اوست که اگر تأمین نشود، میتواند پیامدهای طولانیمدت و جبرانناپذیری بهدنبال داشته باشد. محبت والدین، پایهایترین شکل امنیت عاطفی را در کودک ایجاد میکند. این احساس امنیت، پیشنیاز رشد اعتمادبهنفس، تابآوری، جرئت برای کشف دنیای اطراف، توانایی شکلگیری روابط سالم در آینده و حتی موفقیتهای تحصیلی است. کودکانی که در محیطی سرشار از محبت و توجه سالم رشد میکنند، کمتر دچار اضطراب، افسردگی، پرخاشگری یا مشکلات رفتاری میشوند. محبت؛ زبان فهمپذیر کودک برخلاف بزرگسالان که محبت را در قالب کلمات یا رفتارهای خاص درک میکنند، کودکان به محبت بهعنوان زبان اصلی ارتباط با والدین خود نگاه میکنند. زبان آنها، زبان منطق و کلام نیست، بلکه زبان قلب و احساس است. آنها هنوز واژههای پیچیده را نمیفهمند، اما در آغوش کشیده شدن، نوازش، لبخند، تماس چشمی و شنیده شدن را کاملاً درمییابند. این رفتارها برای کودک، نشانهی پذیرش، ارزشمندی و عشق بیقید و شرط است. زمانی که والدین با کودک بازی میکنند، با او گفتگو میکنند یا به نگرانیهایش گوش میدهند، در واقع این پیام را به او منتقل میکنند: «تو مهم هستی، برایم اهمیت داری و من دوستت دارم.» این پیامهای عاطفی، سنگ بنای شخصیت کودک را میسازند و به او کمک میکنند تا حس دوستداشتنی بودن را درونی کرده و برای خود ارزش ذاتی قائل شود. اثرات روانی محبت بر کودک کودکی که محبت کافی دریافت میکند، به احتمال بیشتری عزتنفس سالمی خواهد داشت و یک قطبنمای درونی برای ارزشگذاری به خود پیدا میکند. چنین کودکی خود را فردی ارزشمند، توانا و دوستداشتنی میبیند. در مقابل، کودکانی که از محبت کافی محروماند، ممکن است در بزرگسالی با احساس ناامنی، ترس از طرد شدن، وابستگی ناسالم یا نیاز افراطی به تأیید دیگران دستوپنجه نرم کنند. تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که در سالهای اولیهی زندگی رابطهای گرم و صمیمانه با والدین داشتهاند، در آینده از مهارتهای اجتماعی بالاتر و سالمتری برخوردارند، کمتر دچار مشکلات سلامت روان میشوند و در برابر چالشهای زندگی و ناملایمات، مقاومتر و منعطفتر عمل میکنند. ابراز محبت تنها محدود به کلمات نیست بسیاری از والدین ممکن است تصور کنند محبت کردن، صرفاً به بیان چند کلمه خلاصه میشود، در حالی که محبت واقعی در عمل و رفتار روزمره نمود پیدا میکند. گوش دادن فعال، در آغوش گرفتن، بازی کردن، اختصاص دادن وقت بدون عوامل حواسپرتکننده، تحسین تلاش و پشتکار (نه فقط نتیجه نهایی) و پرسیدن نظر کودک در تصمیمات سادهی خانوادگی، همگی از راههای مؤثر ابراز محبت هستند. همچنین، ابراز محبت گاهی به معنای درک کردن کودک در زمان اشتباهاتش است. این یعنی احساسات او را بدون قضاوت بپذیریم و از او حمایت کنیم، حتی زمانی که با هیجانات دشواری مانند ترس یا خشم مواجه است. یک اصل مهم در اینجا، ایجاد تمایز بین رفتار کودک و شخصیت اوست. ما رفتار نامطلوب را اصلاح میکنیم، اما هرگز شخصیت کودک را سرزنش یا طرد نمیکنیم. محبت بیقید و شرط در برابر محبت مشروط یکی از آسیبزنندهترین رفتارها که مانند سمی پنهان عمل میکند، محبت مشروط است؛ یعنی دوست داشتن کودک، تنها به زمانهایی محدود شود که مطابق میل والدین رفتار میکند. این نوع محبت به کودک این پیام خطرناک را میدهد که ارزشمندیاش ذاتی نیست، بلکه امتیازی است که باید در ازای رفتارهای خوشایند و کسب رضایت دیگران به دست آورد. در مقابل، محبت بیقید و شرط یعنی والدین، کودک را همانطور که هست، با تمام ضعفها، اشتباهات و احساسات ناخوشایندش دوست دارند. چنین محبتی نهتنها احساس امنیت ایجاد میکند، بلکه به کودک خودشفقتی (Self-compassion) را میآموزد؛ یعنی یاد میگیرد که خود را با تمام نقصهایش دوست داشته باشد، در دام کمالگرایی بیهوده نیفتد و در نتیجه، همین دیدگاه سالم و مهربانانه را نسبت به دیگران نیز پیدا کند. موانع ابراز محبت گاهی والدین بهدلیل سبک فرزندپروری سختگیرانهای که خود تجربه کردهاند، یا باورهای فرهنگی نادرستی که ابراز محبت را نشانهی ضعف یا لوس شدن فرزند میدانند، از نشان دادن عشق خود به کودک خودداری میکنند. گاهی نیز مشغلههای روزمره، فشارهای سنگین اقتصادی و اجتماعی یا فشارهای روانی باعث میشود والدین فراموش کنند که محبت، غذای روزانهی روان کودک است. در چنین شرایطی، لازم است والدین آگاهانه برای ابراز محبت وقت بگذارند؛ حتی اگر این محبت، شامل چند لحظه تماس چشمی، یک آغوش ساده یا گوش دادن به صحبتهای کودک با تمام وجود باشد. در نهایت، اگر والدین احساس میکنند در ابراز احساسات یا سبک فرزندپروری خود با مشکلی جدی روبهرو هستند، کمک گرفتن از مشاوران کودک و خانواده نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانهی عشق و مسئولیتپذیری است. این متخصصان میتوانند با ارائهی راهکارهای عملی و بدون قضاوت، مسیر بهبود رابطه را به شما نشان دهند. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»