برچسب: استفاده

2 روز قبل - 130 بازدید

چند روز پیش، وقتی مشغول انجام کارهای خانه بودم، آی‌پد همسرم را به کوچک‌ترین فرزندم دادم تا سرگرم شود. اما بعد از مدتی ناگهان احساس ناراحتی کردم. نمی‌دانستم چقدر وقت با آن گذرانده بود یا چه چیزی را نگاه می‌کرد. به همین دلیل به او گفتم وقتش تمام شده است. ناگهان بسیار خشمگین شد. لگد زد، داد کشید، به آن چنگ زد و سعی کرد با تمام قدرتش، که برای یک کودک زیر پنج سال قابل توجه بود، من را عقب بزند. باید اعتراف کنم، یکی از بدترین لحظاتم به عنوان والد بود و واکنش شدیدش مرا آزار داد. شبکه‌ی خبری فارسی بی‌بی‌سی با نشر مطلبی نوشته است، مشهور بود که استیو جابز، مدیرعامل وقت اپل در زمان عرضه آی‌پد، اجازه نمی‌داد فرزندانش از آن استفاده کنند. بیل گیتس هم گفته است که دسترسی فرزندانش به فناوری را محدود کرده بود. مدت‌زمان استفاده از صفحه ‌نمایش با خبرهای بد گره خورده است. آن را عامل افزایش افسردگی در جوانان، مشکلات رفتاری و کم‌خوابی می‌دانند. سوزان گرینفیلد، عصب‌شناس مشهور پا را فراتر گذاشته و گفته است که استفاده از اینترنت و بازی‌های کامپیوتری می‌تواند به مغز نوجوانان آسیب بزند. او در سال ۲۰۱۳ میلادی اثرات منفی استفاده طولانی از صفحه ‌نمایش را با روزهای نخست تغییرات اقلیمی مقایسه کرد: تغییری قابل توجه که مردم آن را جدی نمی‌گیرند. اکنون افراد بیشتری آن را جدی گرفته‌اند. اما هشدارها درباره جنبه‌های تاریک ماجرا شاید بازتابی از همه واقعیت نباشد. سرمقاله‌ای در «ژورنال پزشکی بریتانیا» ادعاهای بارونس گرینفیلد درباره مغز را «مبتنی بر ارزیابی علمی منصفانه از شواهد» نمی‌داند و آن را «برای والدین و عموم مردم گمراه‌کننده» خوانده است. اکنون گروه دیگری از دانشمندان بریتانیایی می‌گویند که شواهد علمی قطعی درباره پیامدهای منفی استفاده از صفحه ‌نمایش وجود ندارد. پس آیا درباره نگرانی‌هایمان برای کودکان و محدود کردن دسترسی آن‌ها به تبلت و گوشی هوشمند اشتباه می‌کردیم؟ آیا واقعا به آن بدی است که به نظر می‌رسد؟ همچنین پیت اچلز، استاد روان‌شناسی در دانشگاه باث اسپا در بریتانیا، از جمله پژوهشگرانی است که معتقدند شواهد کافی در این زمینه وجود ندارد. او صدها مطالعه را درباره مدت استفاده از صفحه ‌نمایش و سلامت روان، به همراه داده‌های گسترده‌ای درباره عادات دیجیتالی جوانان تجزیه و تحلیل کرده است. او در کتاب «کشف حقیقت: علم واقعی درباره مدت استفاده از صفحه‌نمایش»، استدلال می‌کند که علم پشت تیترهای جنجالی، ترکیبی از نتایج متناقض و در بسیاری موارد دارای ایراد است. او می‌نویسد: «اساسا شواهد علمی محکمی برای پشتیبانی از روایت‌ها درباره نتایج وحشتناک استفاده از صفحه‌نمایش وجود ندارد.» پژوهشی که انجمن روان‌شناسی آمریکا در سال ۲۰۲۱ منتشر کرد، داستان مشابهی را روایت می‌کرد. ۱۴ مولف از دانشگاه‌های مختلف جهان، ۳۳ مطالعه منتشرشده بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ را تحلیل کردند. آن‌ها دریافتند که استفاده از صفحه‌نمایش، از جمله گوشی هوشمند، شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های ویدیویی، نقش اندکی در نگرانی‌های مربوط به سلامت روان ایفا می‌کند. و با آن که برخی مطالعات نشان داده‌اند نور آبی - مانند نوری که از صفحه‌نمایش‌ها ساطع می‌شود - خوابیدن را به دلیل سرکوب کردن هورمون ملاتونین دشوارتر می‌کند، مرور نظام‌مند ۱۱ مطالعه جهانی در سال ۲۰۲۴ هیچ شواهد قاطعی نیافت که نشان دهد نور صفحه‌ در یک ساعت پیش از خواب، واقعا خواب را مختل می‌کند. مشکلات با علم پروفسور اچلز اشاره می‌کند که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این است که بیشتر داده‌های مربوط به مدت استفاده از صفحه ‌نمایش به شدت به «خود گزارش‌دهی» متکی است. به بیان دیگر، پژوهشگران فقط از جوانان می‌پرسند که فکر می‌کنند چقدر وقت با صفحه ‌نمایش گذرانده‌اند، و چه احساسی داشته‌اند. او همچنین استدلال می‌کند که میلیون‌ها راه مختلف برای تفسیر این حجم عظیم از داده‌ها وجود دارد. او می‌گوید: «باید در بررسی همبستگی‌ داده‌ها دقت کنیم.» پروفسور اچلز به نمونه‌ای اشاره می‌کند که در آن افزایش آماری معنی‌داری، هم در فروش بستنی و هم در بروز علائم سرطان پوست در تابستان دیده شد. هر دو به هوای گرم ربط دارند، اما به یکدیگر نه. بستنی باعث سرطان پوست نمی‌شود. پروفسور اچلز همچنین به یک پروژه تحقیقاتی اشاره می‌کند که از مشاهده‌های یک پزشک عمومی الهام گرفته بود. پزشک عمومی متوجه دو چیز شده بود: اول، افزایش گفت‌وگو با نوجوانان درباره افسردگی و اضطراب و دوم، استفاده زیاد آن‌ها از تلفن همراه در اتاق‌های انتظار. او توضیح می‌دهد: «ما با پزشک همکاری کردیم و گفتیم بیایید این را آزمایش کنیم. می‌توانیم از داده‌ها برای درک این رابطه استفاده کنیم.» هرچند میان این دو همبستگی وجود داشت، اما یک عامل مهم دیگر نیز وجود داشت: میزان زمانی که افراد افسرده یا مضطرب، تنها می‌گذراندند. در نهایت این مطالعه نشان داد که تنهایی عامل اصلی مشکلات روانی آن‌ها بوده، نه صرفا استفاده از صفحه ‌نمایش. صرف زمان برای خواندن محتوای منفی یا نشاط‌آور؟ سپس موضوع مهم‌تری مطرح می‌شود: جزئیات مربوط به ماهیت زمان صرف‌شده پای صفحه‌نمایش اغلب نادیده گرفته می‌شود. پروفسور اچلز می‌گوید اصطلاح «زمان استفاده از صفحه» بیش از حد کلی و مبهم است. آیا این زمان تجربه‌ای انگیزه‌بخش بوده؟ مفید یا آموزنده بوده؟ یا صرف مرور بی‌پایان اخبار منفی شده؟ آیا نوجوان تنها بوده یا با دوستانش به صورت آنلاین در ارتباط بوده است؟ هر یک از این عوامل، تجربه‌ای کاملا متفاوت رقم می‌زند. در یک مطالعه، پژوهشگران آمریکایی و بریتانیایی ۱۱ هزار و ۵۰۰ اسکن مغزی از کودکان ۹ تا ۱۲ ساله را، همراه با ارزیابی‌های سلامت و گزارش شخصی آن‌ها از استفاده از صفحه ‌نمایش بررسی کردند. در حالی که الگوهای استفاده از صفحه ‌نمایش با تغییر در نحوه اتصال نواحی مختلف مغز مرتبط بود، این مطالعه هیچ شواهدی پیدا نکرد که استفاده از صفحه ‌نمایش به وضعیت نامطلوب روانی یا مشکلات شناختی مرتبط باشد، حتی در میان کسانی که روزانه ساعت‌های زیادی از صفحه ‌نمایش استفاده می‌کردند. این مطالعه که بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ انجام شد، تحت نظارت پروفسور اندرو پشبیلسکی از دانشگاه آکسفورد بود که تاثیر بازی‌های ویدیویی و شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان را بررسی کرده است. مطالعات او، که پژوهشگران دیگر هم آن را ارزیابی کرده‌اند، نشان می‌دهد هر دو می‌توانند در واقع به بهبود سلامت روان کمک کنند، نه اینکه به آن آسیب بزنند. پروفسور اچلز می‌گوید: «اگر واقعا فکر کنید که صفحه ‌نمایش وضعیت مغز را بدتر می‌کند، باید چنین نشانه‌ای را در یک مجموعه داده بزرگ ببینید. اما نمی‌بینید... بنابراین این ایده که صفحه ‌نمایش‌ها مغز را به طور مداوم یا پایدار تغییر می‌دهند، به نظر درست نمی‌آید.» این دیدگاه را پروفسور کریس چیمبرز، رئیس بخش تحریک مغز در دانشگاه کاردیف نیز تایید می‌کند. از او در کتاب پروفسور اچلز نقل شده که می‌گوید: «اگر افتی وجود داشت، واضح بود. به راحتی می‌شود به ۱۵ سال گذشته پژوهش‌ها نگاه کرد... اگر نظام شناختی ما تا این حد نسبت به تغییرات محیطی شکننده بود، ما دیگر وجود نداشتیم و خیلی وقت پیش منقرض شده بودیم.» «فرمولی فاجعه‌بار برای سلامت روان» نه پروفسور پشبیلسکی و نه پروفسور اچلز خطر جدی برخی آسیب‌های آنلاین مانند سوءاستفاده جنسی یا مواجهه با محتوای مضر یا بی‌پرده را انکار نمی‌کنند. اما هر دو هشدار می‌دهند که بحث‌های کنونی دربارهٔ زمان استفاده از صفحه‌نمایش ممکن است باعث شود استفاده از آن پنهانی‌تر شود و کمتر در معرض گفت‌وگوی باز قرار گیرد. پروفسور پشبیلسکی درباره استدلال‌هایی که خواهان محدود کردن یا حتی ممنوعیت دستگاه‌ها هستند، ابراز نگرانی می‌کند و معتقد است هرچه نظارت بر استفاده از صفحه ‌نمایش سخت‌گیرانه‌تر باشد، آن را بیشتر به «میوه ممنوعه» تبدیل می‌کند. بسیاری با او مخالفند. گروه کارزار «کودکی بدون تلفن هوشمند» در بریتانیا می‌گوید تاکنون ۱۵۰ هزار نفر پیمان این گروه را برای ممنوعیت تلفن‌های هوشمند برای کودکان زیر ۱۴ سال و به تاخیر انداختن دسترسی به شبکه‌های اجتماعی تا ۱۶ سالگی امضا کرده‌اند. جین تونج، استاد روان‌شناسی در دانشگاه ایالتی سن‌دیگو می‌گوید، هنگامی که او تحقیق در مورد افزایش نرخ افسردگی در میان نوجوانان آمریکایی را آغاز کرد، به دنبال این نبود که ثابت کند شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های هوشمند «وحشتناک» هستند. اما در نهایت به این نتیجه رسید که تنها وجه مشترک در میان تمامی نوجوانان، تلفن هوشمند است. امروز او معتقد است که دیگر در لزوم جدا کردن کودکان از صفحه‌نمایش‌ها تردیدی وجود ندارد و از والدین می‌خواهد که کودکان را تا حد امکان از تلفن‌های هوشمند دور نگه دارند. او می‌گوید: «مغز [کودکان] در ۱۶ سالگی رشد یافته‌تر و بالغ‌تر است و محیط اجتماعی در مدرسه و بین گروه‌های دوستانه در ۱۶ سالگی بسیار باثبات‌تر از ۱۲ سالگی است.» او با اینکه می‌پذیرد داده‌هایی که درباره استفاده جوانان از صفحه‌نمایش جمع‌آوری شده عمدتا گزارش‌های داوطلبانه هستند، استدلال می‌کند که این مسئله اعتبار شواهد را کم نمی‌کند. مطالعه‌ای در دانمارک که در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، شامل ۱۸۱ کودک از ۸۹ خانواده بود. به مدت دو هفته، نیمی از آن‌ها به استفاده سه ساعته در هفته از صفحه‌نمایش محدود شدند و از آن‌ها خواسته شد که تبلت‌ها و تلفن‌های هوشمندشان را تحویل دهند. نتیجه‌گیری این بود که کاهش مصرف صفحه‌نمایش «تاثیر مثبتی بر علائم روان‌شناختی کودکان و نوجوانان داشت» و «رفتار اجتماعی مثبت» را افزایش داد. البته در همین پژوهش نیز بر لزوم تحقیقات بیشتر تاکید شده است. و در مطالعه‌ای در بریتانیا از شرکت‌کنندگان خواسته شد در یک دفترچه، مدت زمان استفاده از صفحه‌نمایش خود را ثبت کنند. در این پژوهش مشخص شد که استفاده بیشتر از شبکه‌های اجتماعی با احساس بیشتر افسردگی در دختران ارتباط دارد. پروفسور تونج می‌گوید: «اگر این فرمول را در نظر بگیرید: زمان بیشتر آنلاین، معمولا به تنهایی در مقابل صفحه‌نمایش، زمان کمتر برای خواب، و زمان کمتر برای سپری کردن با دوستان در دنیای واقعی منجر می‌شود. این فرمولی وحشتناک برای سلامت روان است.» او می‌افزاید: «اصلا نمی‌فهمم چرا گفتن چنین حرفی، جنجالی است.» «قضاوت در میان والدین» با پروفسور اچلز از طریق تماس تصویری صحبت می‌کنم. یکی از فرزندانش و سگ او گاه‌به‌گاه وارد و خارج می‌شوند. از او می‌پرسم آیا واقعا صفحه‌نمایش در حال سیم‌کشی مجدد مغز کودکان است و او با خنده پاسخ می‌دهد که همه چیز مغز را تغییر می‌دهد و انسان‌ها از این راه، چیزهای جدید یاد می‌گیرند. اما در عین حال او کاملا نسبت به ترس‌های والدین درباره آسیب‌های احتمالی همدلی نشان می‌دهد. نبود راهنمایی‌های روشن و این که این موضوع آکنده از تعصب و قضاوت است، به والدین کمکی نمی‌کند. جنی رادسکی، متخصص اطفال در دانشگاه میشیگان، در یک سخنرانی در بنیاد خیریه دانا، این وضعیت را چنین خلاصه کرد: «گفت‌وگو میان والدین، روزبه‌روز با قضاوت تندتری روبه‌رو می‌شود.» او گفت: «بخش زیادی از آنچه مردم درباره‌اش صحبت می‌کنند، بیشتر از آنکه به ما کمک کند بفهمیم پژوهش‌ها چه می‌گویند، فقط حس گناه والدین را تقویت می‌کند. و این واقعا مسئله مهمی است.» وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، عصبانیت فرزند کوچک‌ترم بر سر آی‌پد در آن لحظه برایم نگران‌کننده بود. اما حالا که فکر می‌کنم، نمایش‌های مشابهی را در موقعیت‌های غیرمرتبط با صفحه‌نمایش نیز تجربه کرده‌ام: مثلا وقتی با برادرانش قایم‌باشک بازی می‌کرد و نمی‌خواست برای خواب آماده شود. زمان استفاده از صفحه‌نمایش، در گفت‌وگوهای من با والدین دیگر نیز زیاد مطرح می‌شود. برخی از ما سخت‌گیرتریم. راهنمایی‌های رسمی در حال حاضر ناسازگارند. نه آکادمی پزشکی اطفال آمریکا و نه کالج سلطنتی پزشکی کودکان و سلامت کودک بریتانیا، هیچ محدودیت زمانی خاصی برای کودکان توصیه نمی‌کنند. در همین حال، سازمان بهداشت جهانی پیشنهاد می‌کند که کودکان زیر یک سال اصلا از صفحه‌ نمایش استفاده نکنند و استفاده روزانه کودکان زیر چهار سال نیز بیش از یک ساعت نباشد (هرچند در توضیحات این توصیه، هدف اصلی آن اولویت دادن به فعالیت بدنی ذکر شده است). اما مسئله بزرگ‌تر این است که دانش علمی کافی برای ارائه توصیه‌ای قاطع وجود ندارد و همین موضوع، با وجود فشار اجتماعی شدید برای محدود کردن دسترسی کودکان، جامعه علمی را دچار اختلاف کرده است. در نبود راهنماهای مشخص، آیا ما در حال ایجاد شرایط ناعادلانه‌ای برای کودکانی نیستیم؟ کودکانی که تا بزرگسالی مهارت‌های فناوری را آموخته‌اند، در برابر آن‌هایی که از این مهارت‌ها بی‌بهره‌اند و در نتیجه، آسیب‌پذیرتر به حساب می‌آیند؟ در هر صورت، این مسئله مهم است. اگر واقعا صفحه‌نمایش‌ها به کودکان آسیب می‌زنند، ممکن است سال‌ها طول بکشد تا علم این موضوع را اثبات کند. یا اگر در نهایت مشخص شود که این‌طور نیست، ما انرژی و منابع را هدر داده‌ایم و در این میان تلاش کرده‌ایم کودکان را از چیزی دور نگه داریم که می‌تواند بسیار مفید هم باشد. و در این میان، در حالی‌که صفحه‌نمایش‌ها تبدیل به عینک‌های هوشمند می‌شوند، شبکه‌های اجتماعی پیرامون جوامع کوچک‌تر سازمان‌دهی مجدد می‌شوند، و مردم برای انجام تکالیف یا حتی مشاوره روان‌شناختی از چت‌بات‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، چه اجازه بدهیم کودکان از فناوری‌های جدید استفاده کنند چه نه، این فناوری‌هایی که هم‌اکنون وارد زندگی‌مان شده‌اند، به سرعت در حال تکامل‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 287 بازدید

با گسترش روزافزون دنیای دیجیتال و نفوذ ابزارهای تکنولوژیک به زندگی روزمره، تربیت فرزندان در این فضا به یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و وظایف والدین تبدیل شده است. کودکان و نوجوانان امروز به دلیل دسترسی آسان به اینترنت، گوشی‌های هوشمند، تبلت‌ها و دیگر ابزارهای دیجیتال، بیش از هر زمان دیگری در معرض محتواهای متنوع و تجربیات آنلاین قرار دارند. والدین در این میان وظیفه دارند که با آموزش سواد دیجیتال به فرزندان خود، آن‌ها را برای زندگی در این دنیای جدید آماده کنند. سواد دیجیتال نه‌تنها به معنای یادگیری کار با ابزارهای تکنولوژیک است، بلکه شامل توانایی تفکر انتقادی، ارزیابی صحیح اطلاعات و محافظت از خود در برابر خطرات موجود در فضای مجازی نیز می‌شود. کودکان و نوجوانان به طور طبیعی به تکنولوژی علاقه‌مند هستند و در بسیاری از مواقع سریع‌تر از بزرگسالان با آن سازگار می‌شوند. با این حال، این سرعت یادگیری به معنای توانایی مدیریت درست از این ابزارها نیست. به همین دلیل، والدین باید نقش فعالی در هدایت فرزندانشان در این مسیر داشته باشند. آن‌ها باید نه تنها نحوه استفاده از ابزارهای دیجیتال را به فرزندان خود بیاموزند، بلکه آن‌ها را در درک و تحلیل محتواها و اطلاعات موجود در فضای مجازی یاری دهند. از این رو، نقش والدین در ایجاد آگاهی و هدایت فرزندان در استفاده مسئولانه و هوشمندانه از تکنولوژی بسیار حائز اهمیت است. اهمیت آموزش سواد دیجیتال: گامی به سوی آینده سواد دیجیتال در دنیای امروز به یکی از مهم‌ترین نیازهای هر فرد تبدیل شده است. با گسترش اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، کودکان و نوجوانان به‌طور مداوم با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه می‌شوند. برخی از این اطلاعات ممکن است سودمند و آموزشی باشند، اما بخش بزرگی از آن‌ها نیز می‌تواند مضر، نادرست یا حتی خطرناک باشد. آموزش سواد دیجیتال به کودکان و نوجوانان به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند به‌طور هوشمندانه از ابزارهای دیجیتال استفاده کنند و اطلاعات مفید را از اطلاعات نادرست و خطرناک تشخیص دهند. یکی از جنبه‌های مهم سواد دیجیتال، توانایی مقابله با مخاطرات اینترنت است. اینترنت مکانی است که در آن انواع خطرات مانند کلاهبرداری‌های آنلاین، محتواهای نامناسب و نقض حریم خصوصی وجود دارد. کودکان و نوجوانان که اغلب به‌صورت ناآگاهانه وارد این فضا می‌شوند، نیاز به آموزش‌های مناسبی دارند تا بتوانند از خود در برابر این تهدیدات محافظت کنند. والدین باید فرزندان خود را درباره این خطرات آگاه کنند و به آن‌ها بیاموزند که چگونه در مواجهه با چنین موقعیت‌هایی رفتار کنند. علاوه بر این، یکی دیگر از جنبه‌های مهم سواد دیجیتال، توانایی مصرف هوشمندانه محتوا است. کودکان و نوجوانان با دسترسی به اینترنت به راحتی می‌توانند به هر نوع محتوایی دسترسی پیدا کنند. برخی از این محتواها مناسب سن آن‌ها نیست و می‌تواند تأثیرات منفی بر روح و روان آن‌ها داشته باشد. والدین باید به فرزندان خود آموزش دهند که چگونه محتوای مناسب را انتخاب کنند و از محتواهای مخرب و نامناسب دوری کنند. نقش والدین در هدایت فرزندان در فضای مجازی والدین به عنوان نخستین معلمان فرزندان خود، نقشی اساسی در هدایت آن‌ها در فضای مجازی دارند. اولین قدم در این راه، ایجاد یک گفتگوی باز و شفاف با فرزندان است. والدین باید فضای مناسبی فراهم کنند تا فرزندان بتوانند به‌راحتی نگرانی‌ها و سوالات خود را مطرح کنند. این گفت‌وگو باید حول موضوعات مختلفی از جمله ایمنی در فضای مجازی، حفظ حریم خصوصی و رفتار مسئولانه در اینترنت باشد. ارتباط صمیمانه بین والدین و فرزندان به آن‌ها کمک می‌کند تا در مواجهه با مسائل و مشکلات فضای مجازی به والدین خود مراجعه کنند و از آن‌ها راهنمایی بگیرند. یکی دیگر از اقداماتی که والدین می‌توانند انجام دهند، تعیین محدودیت‌های زمانی و محتوایی برای استفاده از تکنولوژی است. استفاده مداوم و بی‌رویه از ابزارهای دیجیتال می‌تواند به مشکلات جسمی و روانی منجر شود. والدین باید محدودیت‌های مشخصی برای زمان استفاده از اینترنت و گوشی‌های هوشمند تعیین کنند و نظارت دقیقی بر محتوایی که فرزندان مشاهده می‌کنند، داشته باشند. این محدودیت‌ها باید با توجه به سن فرزند و نیازهای تحصیلی و تفریحی او تنظیم شوند تا بتوانند به سلامت و رفاه فرزندان کمک کنند. علاوه بر تعیین محدودیت‌ها، والدین باید فرزندان خود را درباره نحوه برخورد با تهدیدات آنلاین نیز آموزش دهند. کودکان باید بدانند که در صورت مواجهه با پیام‌های نادرست یا درخواست‌های نامطمئن چگونه رفتار کنند و به چه کسی اطلاع دهند. آن‌ها باید بیاموزند که اطلاعات شخصی خود را به اشتراک نگذارند و از تعامل با افرادی که نمی‌شناسند پرهیز کنند. آموزش این نکات به کودکان می‌تواند از آن‌ها در برابر بسیاری از خطرات فضای مجازی محافظت کند. ترویج استفاده مفید از ابزارهای دیجیتال یکی از مهم‌ترین جنبه‌های تربیت فرزندان دیجیتال، ترویج استفاده مفید و سازنده از تکنولوژی است. ابزارهای دیجیتال امکانات فوق‌العاده‌ای برای یادگیری و توسعه مهارت‌های خلاقانه فراهم می‌کنند. والدین می‌توانند با معرفی برنامه‌های آموزشی و اپلیکیشن‌های مناسب به فرزندان خود، آن‌ها را به سمت استفاده مثبت و مفید از تکنولوژی هدایت کنند. استفاده از بازی‌های آموزشی، نرم‌افزارهای یادگیری زبان و برنامه‌های تعاملی می‌تواند به کودکان کمک کند تا مهارت‌های تحصیلی و خلاقیت خود را تقویت کنند. همچنین، والدین باید از نرم‌افزارهای کنترل والدین برای نظارت بر فعالیت‌های آنلاین فرزندان خود استفاده کنند. این نرم‌افزارها به والدین امکان می‌دهند تا بر محتواهای مشاهده‌شده، زمان استفاده و فعالیت‌های فرزندشان در اینترنت نظارت داشته باشند و از دسترسی آن‌ها به محتواهای نامناسب جلوگیری کنند. اما در عین حال، این نظارت باید با احترام به حریم خصوصی فرزندان انجام شود تا اعتماد متقابل حفظ شود و فرزندان احساس نکنند که آزادی آن‌ها محدود شده است. در دنیای مدرن و دیجیتالی امروز، نقش والدین در تربیت فرزندان برای زندگی در فضای مجازی بسیار حیاتی است. آموزش سواد دیجیتال نه تنها به فرزندان کمک می‌کند تا از ابزارهای تکنولوژیک به شکل مؤثر و ایمن استفاده کنند، بلکه باعث می‌شود آن‌ها بتوانند با آگاهی و مسئولیت‌پذیری بیشتری در دنیای آنلاین حرکت کنند. ایجاد تعادل بین استفاده از تکنولوژی و زندگی واقعی، تربیت اخلاقی و مسئولانه در فضای مجازی و نظارت هوشمندانه، از جمله وظایف والدین در این عصر دیجیتال است. با ایجاد محیطی که در آن فرزندان بتوانند نگرانی‌ها و سوالات خود را در مورد فضای مجازی مطرح کنند و با توجه به نیازهای فیزیکی، روانی و اجتماعی آن‌ها، والدین می‌توانند فرزندان خود را به مصرف‌کنندگان هوشمند و آگاه در دنیای دیجیتال تبدیل کنند. هدف نهایی این است که فرزندان بتوانند از تکنولوژی به‌عنوان ابزاری مفید برای رشد و پیشرفت خود بهره ببرند و در عین حال از مخاطرات آن آگاه بوده و به شکل مسئولانه از آن استفاده کنند.

ادامه مطلب