پیدا کردن فردی که بتواند اکثرا شما را بفهمد و درک درستی از نیازها، خواستهها و رفتارهای شما داشته باشد، قطعا آسان نیست. خصوصا در دنیای مدرن امروزی که علاوه بر چالشهای گذشته، بشر با چالشهای مدرن نیز دست و پنجه نرم میکند. حقیقت این است که حتی زوجهایی که با شناخت نسبی و پس از تجربه احساسات وارد زندگی مشترک میشوند و افتخار عاشقی و متعاقب آن ازدواج برمبنای شناخت را دارند نیز با مشکلاتی مواجه میشوند، حال چگونه میتوان تصور کرد که زندگی مشترک ایجاد شده به سبک سنتی دچار چالش نشود؟ حقیقت ماجرا این است تا زمانی که شما مجرد هستید، فعالیتهای شما صرفا زندگی شخصی شما و یا گاها خانواده را متاثر میسازد اما زندگیمشترک یک سری وظایف اخلاقی و رفتاری بر عهده زوجها میگذارد که با انجامدادن آنها زندگی هر دو؛ زن و مرد و همینطور خانوادههایشان متاثر میشود. زندگی مشترک و عشق و احساسات زوجین در حقیقت همان کودک نوپایی است که مثل هر کودکی نیاز به مراقبت و توجه دارد. اگر مراقب آن نباشید به راحتی نابود میشود و زندگی شما را به خطر میاندازد. ما یاد نگرفتهایم در مورد رفتار با همسرمان آموزش ببینیم. بنابراین، اشتباه کردن اجتنابناپذیر است. از سویی، ایجاد یک رابطه قوی و زندگی مشترک عالی کار یک روزه نیست. وقتی دو نفر وارد یک رابطه میشوند هر کدام طرز فکر و فرهنگ خود را دارند و متفاوت از یکدیگر تربیت شده اند. پس احتمال بروز خطا از هر کدام از زوجین وجود دارد. باید بدانید که زندگی بدون اشتباه وجود ندارد. زنان و مردان نیز چه در زندگی فردی و چه در زندگی مشترک اشتباهاتی انجام می دهند. یکی از دلایلی که ما مرتکب اشتباه میشویم این است که انسان هر روز در حال کشف و تجربه چیزهای جدید است. اشتباهاتی که افراد در مورد زندگی مشترک انجام میدهند، معمولا بین تمام زوجها مشترک است. در این مطلب به رایجترین اشتباهاتی میپردازیم که زوجها در رابطه با همسرشان مرتکب میشوند و با ارتکاب آنها، پایههای زندگی مشترک را سست میکنند. این اشتباهات را بشناسید و از آنها اجتناب کنید. اجازه ندهید زندگی مشترک شما فرصت تجربه روزهای آرام و عاشقانه را از دست بدهد و جز تلخی و عدم تفاهم چیزی حاصلتان نشود. انتظارات را واضح بیان نمیکنید: زوجین باید از همان ابتدای ازدواج انتظارات خود درباره مسائل مختلف زندگی را به طور واضح بیان کنند. جمله رایج «عزیزم هر چه تو بگویی» در ابتدای ازدواج برای زوجها سم است. شما باید تمام انتظاراتی که از همسرتان دارید را واضح و روشن بیان کنید و دربارهی آنها با همسرتان حرف بزنید. تقسیم کارهای خانه، خرج و مخارج، تربیت فرزندان و سایر کارهای مشترک باید بین دو نفر واضح باشد تا جلوی اختلافات بعدی گرفته شود. شما لازم است با هم حرف بزنید. اگر توقعی از همسرتان دارید آن را در مراحل اول به طور واضح و بدون عصبانیت بیان کنید حتی اگر فکر میکنید انتظارتان غیر منطقی است، درباره آن با همسرتان حرف بزنید و اجازه دهید او شما را قانع کند. اگر در زمانی قرار دارید که چند سال از زندگی مشترک شما گذشته، اشتباه نکنید و نگویید که از ما گذشته است و خیلی وقت است ما زندگی مشترکمان را شروع کرده ایم. پای حرفهای همدیگر بنشینید و از خواستهها، اهداف، طرحهای زندگی و حتی چالشها صحبت کنید. همسرتان را نمیشناسید: به همسرتان فکر کرده و رفتارهایش را بررسی کنید و درباره آنها به نتیجه برسید. اگر باهوش باشید بعد از مدتی میتوانید بفهمید هرکدام از رفتارهای او چه معنایی دارد. اگر انتقادهایش را در قالب شوخی بیان میکند، اگر وقتی بیحوصله است حرف نمیزند، اگر دوست دارد وقتهایی تنها باشد، شما باید در جریان آن باشید. زنها و مردها مثل هم فکر و عمل نمیکنند. شما باید از روی نگاه کردن همسرتان بفهمید چه مشکلی دارد. اگر رفتار او را نمیپسندید، میتوانید در یک شرایط متعادل دربارهی آن صحبت کنید. بعضی از رفتارهای مردها ممکن است برای زنها آزاردهنده باشد و باید در مورد آن صحبت شود. شناخت زنان و مردان و عالمی که در آن زندگی میکنند، کار آسانی نیست. کتابهای زیادی در بازار وجود دارد که میتوانید به آنها رجوع کنید. اگر باز هم به مشکل برخوردید، میتوانید از مشاوران ازدواج کمک بگیرید. این مسائل اصلا کماهمیت نیستند. بهتر است آنها را حل نشده رها نکنید. محبتکردن را فراموش کردهاید: بعضی از زوجها مخصوصا بعد از بچهدار شدن توجهی که ابتدای ازدواج به همسر خود داشتند را فراموش میکنند. آنها فراموش میکنند باید با الفاظ محبتآمیز، تماس چشمی، در آغوش گرفتن و نشانههای دیگر توجه و محبت به همسرشان را ابراز کنند. گفتن جملات ساده محبتآمیز مثل «موافقم»، «چه نظر خوبی» و جملاتی مثل این میتواند اعتماد به نفس را به همسرتان برگرداند. محبت از جمله چیزهایی است که باید مدام یادآوری شود. اینکه شما اول ازدواج به همسر خود ابراز محبت کردهاید دلیل نمیشود دیگر آن را یادآوری نکنید. مردها برخلاف چیزی که تصور میشود، نیاز به محبت، مراقبت و توجه دارند و بدون آن احساس خوشبختی نخواهند کرد. خودتان را فدا میکنید: زوجها به ویژه زنان معمولا به راحتی از چیزهایی که در زندگی میخواهند میگذرند. آنها آمادگی این را دارند که نقش یک آدم وابسته به شوهر را بازی کنند و زندگیشان را وقف سرویس دادن و حمایت از همسرشان کنند. در حالی که زن باید یک شریک کامل و برابر در ازدواج باشد. زنها عادت کردهاند از همسرشان تبعیت کنند و به جای خواست خودشان، به خواست همسرشان تن دهند. همین موضوع به مرور آنها را از زندگی ناراضی خواهند کرد. درون این زنها بعد از مدتی پر از خشم ناگفته از همسر میشود. آنها فکر میکنند همسرشان زندگی آنها را کنترل میکند. درحالیکه آنها خودشان آن شرایط را ایجاد کردهاند. از گوشهای که برای خود درست کردهاید بیرون بیایید. شما باید حقوق مساوی برای خود و همسرتان در زندگی در نظر بگیرید. در زمینههای مختلف مثل کارهای خانه، وظیفه پدر و مادری و حتی برنامهریزی برای تفریحات، درست به اندازه همسرتان صاحبنظر باشید و در این تصمیمات با هم شریک شوید. در زندگی برای پیشرفت خودتان انرژی بگذارید و برنامههای شخصی تدارک ببینید. این کار باعث میشود کمتر از همسرتان ناراضی باشید و با او درگیر شوید. مطمئن باشید او هم از پیشرفت شما خوشحال خواهد بود.
برچسب: زندگی مشترک
زندگی مشترک از ازدواج زن و مردی تشکیل میشود که یا عاشقانه و یا هم سنتی مسیر مشترکی را انتخاب کرده اند. لزوما اینکه شما عاشقانه ازدواج کرده اید، نباید این توقع را ایجاد کند که در زندگی مشترک هرگز به بن بست نمیخورید و مشکلات، اختلاف نظرها و موارد دیگر را تجربه نمیکنید. قطعا در تمام زندگیهای مشترک، صرف نظر از اینکه چگونه شروع شده باشد، مشکلات وجود دارد. این مشکلات بعد از آمدن بچهها یا سایر تغییرات عمده در زندگی، میتواند بیشتر شود و حتی لحظاتی را رقم بزند که شما را عمیقا برنجاند و یا از همسرتان به کلی ناامید سازد. حق باشماست! هیچ کس به ما آموزش نمیدهد و یا نداده است که چگونه یک ازدواج و روابط زناشویی شاد و سالم داشته باشیم. فقط در بعضی از فیلمهایی که در دوران رشد دیدهایم، به ما یک نگاه اجمالی از اینکه عشق واقعی باید چگونه باشد، داده است. اینکه اگر با مشکلات مواجه شدیم چگونه از پس آن برآییم، بسیار اندک به آن پرداخته شده است. حقیقت مسیر زندگی مشترک این است که ابتدا درک کنید شما تنها نیستید. حتی موفقترین زوجها در زندگی مشترکشان با مشکل مواجه میشوند. نکتهی مهم اما این است که درصدی زیادی از زوجها میتوانند به طور موثر از آن چالش عبور کنند و برخی دیگر عبور نمیتوانند و زندگی را به کام همدیگر زهر میکنند و یا مسیر جدایی (طلاق) را در پیش میگیرند. صرف نظر ازینکه شما کدام مسیر را تاکنون طی نمودهاید و کجای زندگی دقیقا ایستاده هستید، در این مطلب به مشکلات رایجی میپردازیم که در زندگی مشترک، زوجها با آن مواجه هستند. [caption id="attachment_14363" align="aligncenter" width="723"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] تقسیم کار: تحقیقات نشان میدهد که حتی زمانی که هر دو، زن و شوهر در خارج از خانه کار میکنند، معمولاً زن است که بیشتر کارهای خانه را انجام میدهد. بدیهی است که این باعث ایجاد استرس بیشتر برای او میشود. عدم تعادل در تقسیم کار میتواند باعث مشکلات زیادی شود. یکی خرج میکند. دیگری پسانداز میکند. بنابراین، اگر در یک ازدواج یک خرج کننده و یک پس انداز کننده با هم داشته باشیم، خواهیم دید که چگونه این مسئله به یک مشکل تبدیل میشود. ممکن است رشد و سرمایهگذاری پول برای یک نفر مهم باشد و دیگری نمیتواند اهمیتی به آن بدهد. دعوا بر سر پول و نحوه خرج کردن آن یکی از رایجترین مشکلات ازدواج است. کودکان ممکن است استرسزا باشند. کودکانی که گریه میکنند و یا بد خواب میشوند، عصبانیتهای عصبی و نوجوانان سرکش، چندان سرگرمکننده نیستند؛ صرف نظر از اینکه چقدر بچههایتان را دوست دارید. این میتواند استرس زیادی را برای یک زوج ایجاد کند. حتی شیوههای متفاوت فرزندپروری مانند نحوه تنبیه کودک میتواند باعث ایجاد شکاف در یک زوج متاهل شود. اگر یک نفر دارای شخصیتی درونگرا و دیگری برونگرا باشد، ممکن است تنش دائمی در مورد اینکه چند وقت یکبار معاشرت کند، وجود داشته باشد. برونگرا ممکن است احساس کند که درونگرا هرگز نمیخواهد با او به مهمانی برود. اما درونگرا ممکن است احساس طرد شدن کند. زیرا فرد برونگرا همیشه میخواهد با افرادی غیر از همسرش معاشرت کند. این تنها یک جنبه از تفاوتهای شخصیتی است که میتواند مشکلاتی در ازدواج ایجاد کند. شاید یکی از زوچها در خانوادهای بزرگ شده باشد که در هنگام عصبانیت بر سر یکدیگر فریاد میزدند. در حالی که زوچ دیگر در خانوادهای بزرگ شده است که خشم خود را به درون خود میریختند. داشتن سبکهای مختلف دعوا یا ارتباط در هنگام درگیری میتواند مانع بزرگی برای داشتن یک ازدواج شاد و سالم باشد. [caption id="attachment_14365" align="aligncenter" width="720"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] آدمها نیازهای جنسی متفاوتی دارند، هم از نظر فراوانی و هم از نظر نوع. برخی از افراد علاقمند به رابطه جنسی زیاد هستند، در حالی که برخی دیگر میتوانند بقیه عمر را بدون آن سپری کند. صرفنظر از اینکه شما چه میخواهید، اکثر زوجها با سازگاری جنسی خود مشکل دارند. بسیاری از افراد به طور طبیعی بیاعتماد هستند و متاسفانه بسیاری از افراد نیز وسوسه میشوند که به همسر خود خیانت کنند. بنابراین، چه کسی واقعاً خیانت کند یا نه، ممکن است حسادت در رابطه وجود داشته باشد. خیانت فقط به موضوع جنسی محدود نمیشود. خیانت عاطفی این روزها به دلیل فناوری، مانند تلفنها و برنامههای دوستیابی، بیداد میکند. آنها پنهان کردن کاری که کسی انجام میدهد و با چه کسی صحبت میکند را بسیار آسان میکنند. روابط زمانی که جدید هستند، همیشه هیجانانگیز هستند. همه احساس میکنند روی ابر راه میروند زیرا بسیار عاشق هستند. اما با گذشت زمان، تازگی و شیفتگی ازبین میرود. همانطور که این اتفاق میافتد، بسیاری از زوجها دچار رکود میشوند. رابطه آنها دچار رکود میشود و به نظر میرسد خسته کننده شود. تلاش برای زنده نگه داشتن عشق و ادامه انجام کارهای هیجانانگیز با هم نیاز به تلاش دارد. قدرت میتواند به اشکال مختلف باشد، از قدرت مالی گرفته تا قدرت والدین. اگر یکی از زوجها بیشتر از دیگری درآمد داشته باشد (یا شاید یکی از زوجها خانهنشین باشد)، در مورد اینکه چه کسی پول آورده است، عدم تعادل ایجاد میکند. این عدم تعادل یک مشکل رایج ازدواج است. چه کسی قدرت تصمیمگیری بیشتری دارد؟ خیلی اوقات، مساوی نیست. بنابراین، قطعاً باعث ایجاد مشکلاتی میشود زیرا یکی از زوجها ممکن است به مرور زمان احساس ناتوانی کند. سوء استفاده نیز به اشکال مختلفی ظاهر میشود. آزار جسمی همان چیزی است که اکثر مردم با شنیدن کلمه آزار به آن فکر میکنند. اما آزار روانی و عاطفی نیز برای افراد و زوجین به طور کلی بسیار مضر است: خشونت نامرئی در روابط که مردم را نابود میکند. وقتی یک یا هر دو نفر با استفاده از زبان وحشتناک هنگام صحبت کردن به یکدیگر احترام نمیگذارند، این میتواند در کوتاهترین زمان یک ازدواج را از هم بپاشاند. پرنده و ماهی ممکن است یکدیگر را دوست داشته باشند، اما کجا زندگی خواهند کرد. به عبارت دیگر، وقتی دو نفر دیدگاههای متفاوتی نسبت به جهان دارند، درک یکدیگر را دشوار میکند. این ممکن است منجر به مشکلاتی در ازدواج شود. [caption id="attachment_14366" align="aligncenter" width="725"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] هیچ کس کامل نیست. همیشه چیزی در مورد همه افراد دنیا وجود خواهد داشت که شما را آزار میدهد. اما وقتی مردم این را درک نمیکنند، سعی میکنند یکدیگر را تغییر دهند. آنها فکر میکنند وقتی ازدواج کنند، میتوانند نظر همسرخود را تغییر دهند. اما این هرگز کار نمیکند! شما نمیتوانید مردم را تغییر دهید. بنابراین، شما فقط باید یاد بگیرید که همدیگر را همانطور که هستید بپذیرید. در غیر این صورت، با تمام نارضایتیهایی که برای تغییر یک فرد انجام میشود، یکدیگر را بدبخت خواهید کرد. علاوه بر این، این امکانپذیر نیست. همه ما این ایده را داریم که میخواهیم دیگران چگونه رفتار کنند. به عنوان مثال، شاید شما فکر کنید که وقتی کسی ازدواج کرده است، باید هر روز رابطه جنسی داشته باشد. اما بیشتر زوجها از کار، بچهها، کارهای روزمره و غیره خسته هستند. بنابراین، این اتفاق نمیافتد. شاید فکر میکنید همسرتان باید همیشه غذای خوشمزه و لذیذ درست کند، درست مثل مادرتان. قرار دادن انتظارات غیرواقعی از همسرتان فقط شما را ناامید و عصبانی میکند. بنابر این، بهتر است قبل اینکه از همسرتان انتظار چیزی را داشته باشید، یک بار خود را جای او قرار دهید که آیا او در شرایطی است که بتواند انتظارات شما را برآورده کند؟ درک کردن بخش بزرگی از زندگی مشترک است.
نویسنده: مهدی مظفری از باورهای اشتباهی که در مورد زنان وجود دارد، یکی این است که گویا کار زن فقط خانهداری است و او باید تنها اموری را یاد بگیرد و پیش ببرد که به موفقیتش در خانهداری کمک میکند، و کارهای دیگری مانند علمآموزی، اندیشهورزی، امور فرهنگی و ورود به عرصه فعالیتهای اجتماعی، صرفا شایسته مرد است. چنین فکر و ذهنیتی درباره زنان و دختران در شماری از جوامع به ویژه در جامعه سنتی افغانستان وجود دارد. اما حقیقت امر این است که این تفکر، خلاف اندیشه و آموزههای اسلامی است. هنگامی که کتاب قرآن کریم را مطالعه میکنیم، میبینیم که قرآن از علم به عنوان ارزش عام انسانی سخن میگوید: «هل يستوى الذين يعلمون والذين لا يعلمون؛ آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟» مقصود این آیه، این است که علم بزرگترین ارزشی است که انسان را امتیاز میبخشد. چه این انسان مرد باشد چه زن. اگر صیغه جمع مذکر آمده است از باب تغلیب است که در زبان عربی رایج است. با اینکه همه ارزشها نسبت به زن و مرد جایگاهی برابر دارند، اما جامعه تنها به ارزش خانهداری، بچهداری و... تأکید میکنند و به همین اندازه اکتفا میکنند که زن باید مادری کند و بس. حال آنکه به آگاه و دانا بودن مادر که بتواند آگاهانه نسل جدیدی را تقدیم آیندگان کند، توجهی نمیشود. شریعت اسلام، زن را مکلف و ملزم به خانهداری نکرده است! فقیهان و عالمان دین میگویند که زن اگر در عقد ازدواج شرط نکرده باشد، مکلف به انجام کارهای منزل نیست و مرد نیز به لحاظ قانونی و شرعی مجاز نیست که زن را به انجام کارهای خانه مجبور کند. بلکه زن بین انجام دادن و ندادن کارهای منزل آزاد است. حتی به فتوای فقیهان و عالمان دین، زن میتواند در مقابل کارهایی که در منزل انجام میدهد، مطالبه مزد کند. اسلام، زن و حقوق آن را محترم شمرده است و او را یک شخصیت مستقل همانند مرد میداند. بنابراین، مرد حق ندارد او را به کار در مزرعه یا مغازه یا جاهای دیگر مجبور سازد یا هر کار دیگری را در خانه و خارج از خانه بر او تحمیل کند. تنها کار منزل نیست زیرا در قرآن کریم میخوانیم که اگر زن در برابر شیر دادن فرزند خویش که بیشترین دلبستگی را به او دارد از شوهرش تقاضای اجرت کند، بر او (شوهرش) واجب است که اجرتش را بپردازد. بنابراین، خانهداری برای زن وظیفهی الزامی نیست؛ بلکه کاری داوطلبانه و از روی احساس مشارکت در زندگی زناشویی محسوب میشود. خانهداری؛ نغمهای عاشقانه در سمفونی زندگی مشترک از منظر اسلام، خانه، آشیانهای گرم و امن است که در سایهی همدلی و تلاش زن و مرد ساخته میشود. در این میان، نقش زن در خانهداری، نغمهای عاشقانه در سمفونی زندگی مشترک است، نه یک وظیفهی الزامی. از نقطه نظر اسلام، خانهداری باید انتخابی عاشقانه و از روی میل و رغبت باشد، نه اجباری و ناخواسته. اسلام با قوانین اجتماعی و خانوادگی که وضع کرده است، میخواهد زن در سایهی عشق و تعهد به خانواده، با آغوش باز و قلبی سرشار از مهر، این مسئولیت را به عهده بگیرد و با صبر و حوصله، کانون گرم خانواده را حفظ کند و به فرزندانش مهر و محبت بیآموزد. خانهداری، فقط به نظافت و آشپزی محدود نمیشود. این هنر، شامل مدیریت صحیح امور خانه، تربیت فرزندان، حمایت شریک زندگی و ایجاد فضایی گرم و صمیمی برای خانواده است. [caption id="attachment_10755" align="aligncenter" width="667"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] خانهداری، نه یک وظیفه، بلکه یک عشق و تعهد مشترک است. زن و شوهر با مشارکت عاشقانه در این امر، نه تنها به یکدیگر کمک میکنند، بلکه زندگی مشترک خود را به تجربهای زیبا و خاطرهانگیز تبدیل میکنند. با اینکه اسلام خانه را تجلیگاه عشق و ایثار زن میداند و خانهداری را عرصهای برای خلاقیت و ظرافت زنانه و به این باور است که زن، با سلیقه و ابتکار خود خانه را به تابلویی زیبا و چشمنواز تبدیل میکند. با این وجود، خدای این دین و بنیانگذارش حضرت محمد (ص) هیچ یک از این زحمات زن را که کانون خانه و خانواده را گرم میکند، نادیده نگرفته، بلکه به تکتک زحماتش چون چیدمان هنرمندانهی وسایل، آراستن گلها و گیاهان، تربیت فرزندان، حمایت شریک زندگی و خلق فضایی گرم و دلنشین در خانه، برای زنان پاداش معنوی در نظر گرفته است. به طور نمونه: پیامبر خدا فرموده است: «هر زنی که در خانه شوهر خود، به قصد مرتّب کردن آن، چیزی را جا به جا کند، خداوند عزّوجلّ به او نظر [لطف] میکند و خدا به هر کس نظر [لطف] کند، عذابش نمیکند.» از طرف دیگر، اسلام مرد را تشویق میکند همیار همسرش در امور خانه شود. چنانچه پیامبر(ص) در جایی میفرماید مردانی که به همسرشان در امر خانهداری کمک میکنند، پاداش عبادت عابدان مخلص را میبرند. یاری رساندن به همسر در امور خانه، نه تنها وظیفهای انسانی و اسلامی است، بلکه مهر و صمیمیت را در روابط زوجین عمیقتر میکند. پس خانهداری، وظیفهی یکطرفه و مختص به زن نیست، بلکه همیاری و مشارکتی عاشقانه در ساختن زندگی مشترک است. در این مشارکت عاشقانه، زن و شوهر با همفکری و تعامل، وظایف را تقسیم میکنند، در سختیها و چالشها همپای هم میایستند و با صبر و شکیبایی، در کنار یکدیگر به رشد و تعالی خانواده کمک میکنند. خانهای که با عشق و همدلی ساخته میشود، سرشار از آرامش و صمیمیت خواهد بود. در این خانه، فرزندان در فضایی امن و عاطفی پرورش مییابند و عشق و محبت، ریشه در تمام ارکان آن میدواند.