مشهورترین شاعر زن ایران را پروین اعتصامی میدانند. روز تولد پروین اعتصامی بیست و پنجم اسفند ماه است که در تقویم رسمی کشورایران ثبت شده و جشنواره ادبی نیز هر ساله در این روز به نام پروین برگزار میشود.
«رخشنده اعتصامی» متخلص به پروین در چند دهه عمر خود، اشعاری زیبا و ماندگار برجای گذاشت. پدر او، یوسف نام داشته که از مترجمان و شاعران خلاق زمان خود به شمار میرفت.
ذوق و استعداد شاعری پروین با همراهی پدرش شکوفا شد. پروین اعتصامی زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدر خود، یوسف اعتصامی آموخت و از7 سالگی در زمینه سرودن شعر شروع به فعالیت کرد. بسیاری از شعرهای پروین اعتصامی که در دوران کودکی و نوجوانی سروده بود، پس از مرگش مشهور شد. پروین اعتصامی، در زبان و ادبیات فارسی نقشی پررنگ دارد و دلیل مشهور شدن او و اشعارش، بیان آنها به زبان ساده و استعداد و خلاقیت او در سرودن اشعار است. از اشعار پروین میتوان به عنوان اشعاری زنانه یاد کرد که تا کنون هیچ زنی نتوانسته به زیبایی شعرهای او، بسراید.
جالب است بدانید هنگامی که پروین اعتصامی تخلص پروین را برای خود انتخاب کرد، نام خود را نیز در شناسنامه به نام پروین تغییر داد. تا پیش از انتخاب تخلص پروین، نام پروین در بین نامهای دختران ایرانی وجود نداشت. به همین دلیل، ملک الشعرای بهار از پروین به عنوان شاعری سنت شکن یاد میکند.
پس از منتشر شدن نخستین اشعار پروین، بسیاری میگفتند که این شعرها را یک مرد سروده است. بزرگان فرهنگ و ادب فارسی همچون سعید نفیسی از ویژگیهای شخصیتی پروین یاد میکنند. سعید نفیسی، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بیان میکند که «پروین شخصیتی آرام و باوقار داشت و هیچ زمانی او را بی حوصله ندیدم، پروین اهل خودستایی نبود». خانه پروین اعتصامی در شهر تبریز قرار دارد و پس از درگذشت او، به موزه تبدیل شده است. در موزه پروین، تعدادی از کتابهای او نگهداری میشود.
چاپ اول دیوان که آراسته به دیباچه پر مغز شاعر و استاد سخن شناس ملک الشعرای بهار و حاوی نتیجه بررسی و تحقیق او در تعیین ارزش ادبی و ویژگیهای سخن پروین بود شامل بیش از یکصد و پنجاه قصیده و مثنوی در زمان شاعر و با قطعه ای در مقدمه از خود او تنظیم شدهبود. پروین با اعتقاد راسخ به تأثیر پدر بزرگوارش در پرورش طبعش، دیوان خود را به او تقدیم میکند.
قریحه سرشار و استعداد خارق العاده پروین در شعر همواره موجب حیرت فضلا و دانشمندانی بود که با پدرش معاشرت داشتند، به همین جهت برخی بر این گمان بودند که آن اشعار از او نیست.
در تیر ماه سال 1303 شمسی برابر با ماه 1924 میلادی دوره مکتب دخترانه آمریکایی را که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره میشد با موفقیت به پایان برد و در جشن فراغت از تحصیل خطابه ای با عنوان” زن و تاریخ” ایراد کرد.
او در این خطابه از ظلم مرد به شریک زندگی خویش که سهیم غم و شادی اوست سخن میگفت. خانم میس شولر، رییس مکتب آمریکایی دختران خاطرات خود را از تحصیل و تدریس پروین در آن مدرسه چنین بیان میکند.
“پروین، اگر چه در همان اوان تحصیل در مدرسه آمریکایی نیز معلومات فراوان داشت، اما تواضع ذاتیش به حدی بود که به فرا گرفتن مطلب و موضوع تازه ای که در دسترس خود می یافت شوق وافر اظهار مینمود.”
خانم سرور مهکامه محصص از دوستان نزدیک پروین که گویا بیش از دوازده سال با هم مراوده و مکاتبه داشتند او را پاک طینت، پاک عقیده، پاک دامن، خوشخو، خوشرفتار، در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار توصیف میکند.
رخشنده اعتصامی، در نوزدهم اسفند ماه سال 1313 شمسی با پسرعموی پدر خود «فضل الله اعتصامی گرکانی» ازدواج کرد و به کرمانشاه رفت. فضل الله اعتصامی گرکانی، فردی نظامی و رییس شهربانی شهر کرمانشاه بود. زندگی پروین و فضل الله اعتصامی گرکانی تنها دو ماه دوام داشت. پروین به دلیل روحیه لطیف خود نتوانست با روحیه نظامی همسر خود کنار بیاید. سرانجام در روز چهاردهم مرداد سال 1314شمسی پروین و همسر او از یکدیگر جدا شدند. پروین پس از جدایی هیچ چیزی درباره علت ناموفق بودن ازدواج خود به کسی نگفت. چند ماه پس از جدایی پروین از همسرش، دیوان شعر او با رضایت پدرش «اعتصام الملک» منتشر شد. دیوان شعر پروین در سال 1314 به چاپ رسید. این دیوان شعر، شامل شش هزار و 500 بیت غزل، قصیده، قطعه و مثنوی است. پروین، دیوان شعر خود را تا پیش از سی سالگی سروده بود. دیوان شعر او پس از چاپ مورد توجه و تحسین اقشار مختلف مردم و بزرگان علم و ادب قرار گرفت.
از آثار به جا مانده از پروین اعتصامی، میتوان به دیوان اشعار زیبای او اشاره کرد. دیوان او شامل 238قطعه و اشعاری زیبا که در قالبهای قصیده، غزل و مثنوی است. غزلهای سروده شده توسط پروین اعتصامی به زیبایی اشعار عاشقانه حافظ است. دیوان شعر پروین با حمایت پدر او اعتصام الملک در سال 1314خورشیدی به چاپ رسید. اغلب اشعار پروین اعتصامی که در دیوان او وجود دارند، سالها قبل در مجلههای بهار، منتخبات آثار هشترودی و امثال و حکم دهخدا به چاپ میرسیدند. آن زمان که پروین به عنوان یک زن ایرانی دیوان شعر خود را به چاپ رساند، جامعه ادبی و فرهنگی ایران در دست مردان جامعه بود. از عوامل زیبایی دیوان پروین، میتوان به بیان روان، اندیشه وسیع و خلاقانه، دیدگاهی زنانه و عاطفی و لحن انتقادی اجتماعی اشاره کرد.
پروین با چاپ دیوان خود موفق به کسب نشان درجه سه علمی از طرف وزارت معارف و اوقاف کشور شد. او از پیروان تلفیق دو سبک شاعران خراسان و عراق بوده است. اشعار اخلاقی و پندآموز پروین به سبک خراسانی و همانند اشعار دیوان ناصر خسرو قبادیانی است، اما اشعار مناظرات داستانی پروین به سبک اشعار عراقی سروده شده است. یکی از معروف ترین آثار پروین اعتصامی، شعر «بنفشه مژده نوروز میدهد ما را» می باشد.
پروین اعتصامی علاوه بر روحیه لطیف شعری، روحیه مقابله با استبداد داشت. رضاشاه به پروین پیشنهاد تدریس به ملکه و فرزندان او را داد، اما پروین این پیشنهاد را نپذیرفت. روحیه ایستادگی در مقابل استبداد به پروین اجازه حضور در دربار رضاشاه را نمیداد.
پس از چاپ دیوان شعر پروین، او در سال 1315 به عنوان کتابخانه دار، در دانشگاه خوارزمی امروزی مشغول به کار شد. پروین پس از گذشت 9 ماه از فعالیت در کتابخانه، دست کشید. کتابهایی که پروین از آنها نگهداری میکرده به دانشگاه تهران منتقل شدهاند. نقل شده که در پشت جلد برخی از کتابها اظهارنظرهایی ثبت کرده است.
در دی ماه سال 1316 اعتصام الملک پدر پروین درگذشت. پروین اعتصامی در فروردین ماه سال 1320 خورشیدی به بیماری حصبه مبتلا و در خانه بستری شد. در همین روزها، برادرش در پی انتشار دیوان دوم اشعار پروین بود. هر روز که از ابتلای او به بیماری حصبه میگذشت، وضعیت سلامتی او بدتر میشد. پروین در 34 سالگی در تاریخ 15فروردین سال 1320 خورشیدی، در اثر همین بیماری درگذشت.
پیکر پروین پس از فوتش از تهران به شهر قم متنقل و در کنار آرامگاه پدرش در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد. شرایط حکومتی آن زمان مانع برگزاری مراسم یادبود رسمی برای این شاعر مشهور شد.
نمونه ای شیرینی از پروین:
اينکه خاک سيهش بالين است
اختر چرخ ادب پروين است
گر چه جز تلخي از ايام نديد
هر چه خواهي سخنش شيرين است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و ياسين است
دوستان به که ز وي ياد کنند
دل بي دوست دلي غمگين است
خاک در ديده بسي جان فرساست
سنگ بر سينه بسي سنگين است
بيند اين بستر و عبرت گيرد
هر که را چشم حقيقت بين است
هر که باشي و زهر جا برسي
آخرين منزل هستي اين است
آدمي هر چه توانگر باشد
چو بدين نقطه رسد مسکين است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسليم و ادب تمکين است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره ديرين است
خرم آن کس که در اين محنت گاه
خاطري را سبب تسکين است
نویسنده: قدسیه امینی