نویسنده: مهدی مظفری
امروز سوم جمادی الثانی مصادف است با رحلت دخت رسول خدا حضرت زهرا(س). دختر پیغمبر مکرم دنیای بدون پدر را دوست نداشت و از زیست در جامعهیی که آموزههای حضرت خاتم(ص) را به فراموشی میسپرد، بیزار بود. لذا حضرت فاطمه خیلی علاقمند بود هر چه زودتر به ملاقات حضرتش برود. چنانچه وقتی که رسول مکرم به گوش ایشان نجوا کرد که تو اولین نفر از اهلبیتم هستی که مرا در آن جهان ملاقات میکنی، خوشحال شدند و تبسم کردند.
اینگونه روزها به مناسبت یک اتفاق عظیم یا به یادبود و یادواره شخصیتهای بزرگ دینی و فرهنگی به اسم همان حادثۀ عظیم و شخصیت برجسته مسمی میشود. ایام ۱۳ جمادیالاول الی ۳ جمادیالثانی هـ.قکه به یادبود دخت گرامی رسول خدا به «ایام فاطمیه» نامگذاری شده است، در این دو دهه خیلی مناسب و شایسته است این دخت عزیز رسول گرامی را بشناسیم و از فکرت و بصیرت ایشان درباره مسایل آگاهی یابیم.
درباره زیست حضرت زهرا در خانه پدر و پس از آن در خانه شوهر(حضرت علی) و شرح کردار و گفتار ایشان سخن بسیار است. اما یک جملۀ قصار از این دردانه رسول خدا به یاد دارم که توضیح آن خالی از لطف نخواهد بود.
حضرت فاطمه زهرا(س) میفرماید: «حُبِّبَ إلیَّ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تَلاوَةِ کِتابِ اللهِ، النَّظَرُ إلی وَجهِ رسولالله، وَالاِنفاقُ فی سَبیلِ اللهِ»؛
از دنیای شما سه چیز در نظر من دوست داشتنی است:
نگاه به سیمای پدرم، پیغمبر اکرم(ص)؛
انفاق در راه خدا؛
و تلاوت قرآن کریم.
اگر این سخن حضرت زهرا را سرسرکی، بیتأمل و یا با تأمل اندک بخوانیم، شاید آنرا بیبار و بیمعنی بیابیم. اما خوانش آن با ژرفنگری و تدبر عمیق، ما را به منظور و معنی سخن مذکور حضرت خواهد رساند. آنگاه خواهیم فهمید که این گفتار ایشان یک گفتار کلیشهیی نیست بلکه سخنیست پر از بار و معانی.
در واقع دخت گرامی رسول مکرم(ص) -به قول آقای یوسف صانعی- در این گفته گهربارش به سه چیز یا سه نمونه یا سه باب از انسانیت و کمال میپردازد. در ادامه به این سه مورد از شاخصههای انسانیت که محبوب حضرت زهرا نیز هست، میپردازیم.
۱. نگاه به پدر: حضرت زهرا میگوید من در این دنیا تا که زندهام پدرم حضرت محمد(ص) را دوست میدارم و هیچوقت محبت پدر از دلم بیرون نخواهد رفت. دخت پیغمبر اکرم در این جمله محبت به خویشان را یاداور میشود و میخواهد بگوید که از شرایط انسانیت است که خانواده و خویشان را دوست داشته باشیم و صله رحم را تا که زنده هستیم حفظ کنیم. مبادا چیزی غیر از مرگ ارتباط ما را با خویشانمان قطع کند.
۲. انفاق: دومین چیز مورد علاقه زهرای اطهر(س) از این دنیا، انفاق است. ممکن است بعضیها از این قسمت گفتار ایشان تصور کنند که دخت پیغمبر(ص) صدقه دادن و کمک کردن به دیگران را دوست میدارد. البته این معنی ظاهری و یک مصداق از این جمله حضرت فاطمه(س) است. اما به گفتۀ متخصصان علم دین و دینشناسان راستین بهمثل یوسف صانعی، زنها چون نفقهخور همسر هستند، زهرا(س) در این قسمت سخنش میخواهد میگوید دوست دارم که زنها چنان وضع مالیشان خوب شود که مستقلا نانبده باشند، نه نانخور. دختر رسول خدا میخواهد با این جمله از کلامش به ما بفهماند که شما خیال نکنید که دین محمد(اسلام) میخواهد زنها همیشه وابسته باشند و همیشه چشم به نفقه شوهر داشته باشند. بلکه دین اسلام میخواهد زنان امتش تلاشگر باشند و سعی کنند که از مصرفگرایی محض بیرون بیایند و سرمایهیی بیافروزند و کارآفرین شوند. چنانکه همسر نخست رسول مکرم حضرت خدیجه(س) اینگونه بود؛ سرمایهدار بود و کارآفرین.
۳. تلاوت قرآن: این سومین مورد از چیزهایی است که حضرت فاطمه(س) دوست دارد. زهرا در این قسمت کلامش از قرآن کریم یاد میکند و میگوید تلاوت آنرا دوست میدارم. در واقع حضرت زهرا دوست میدارد كه زنها، به ظاهر و باطن قرآن عالمه بشوند، ایشان دوست میدارد زنها باسواد بشوند و با قرآن آشنا بشوند، علم به قرآن؛ یعنی علم به همه چیز. قرآن برای هدایت و انسانسازی نازل شده و كار مهمّ آن انسانسازی است. فاطمه زهرا(س) میخواهد بفهماند من قرآن خواندن را دوست میدارم؛ یعنی عالم به دین و جهان پیرامونم بشوم، خیال نكنید چون زن هستم باید بیسواد باشم!.
شرح مؤجز از کلام مذکور حضرت زهرا این است که ایشان دوست دارند زنان امت محمد(ص) بامحبت و خوشرفتار و نرمخو باشند و همیشه تلاش کنند که از وابستگی بیرون بیایند و مانند مادرشان حضرت خدیجه(س) ثروتمند شوند و زمینۀ کار و معیشت برای دیگران را فراهم نمایند. همچنین حضرت زهرا دوست میدارد که بانوان تحصیل علم کنند و متخصص آن علمی شوند که دوست دارند.
نگاهی به وضع امروزی زنان مسلمان در برخی کشورهای اسلامی نشان میدهد که تصمیمگیران و قانونگذاران این کشورها از گفتارهای اصیل و پرعمق شخصیتها و بزرگان دین چون حضرت زهرا(س) استفاده نکردند، بل در برخی موارد درباره بانوان مسلمان برعکس آنچه که معارف اسلامی میگوید، تصمیم گرفتند و عمل نمودند. شخصیتی عظمی اسلامی چون دخت پیغمبر گرامی(ص) دوست دارد زنان مسلمان باسواد و کارآفرین شوند. امّا در کشور اسلامی افغانستان خلاف آن عمل شده است. از زمان تشکیل «امارت اسلامی افغانستان» دو سال و سه ماه میگذرد؛ در تمام این مدت باب مکتب و دانشگاه به روی بانوان افغان بسته مانده است. این تصمیم آن چیزی نیست که پیامبر خدا(ص) و دخترش زهرا اطهر(س) از آن خشنود باشند. خداوند رسولانش را فرستاد تا انسانها (چه مرد و چه زن) را از جهل و تاریکی به دانش و نور رهنمون کنند. کسانی که میخواهد مسیر رسولالله را مشی کنند، لازم است که زمینۀ تحصیل علم را برای عموم قشر جامعه اعم از مرد و زن فراهم نمایند. اینگونه است که ایمان مردم رشد میکند؛ ایمانی که برگرفته از درک و آگاهی است.