زهرا صور اسرافیل، شاعر معاصر زبان و ادبیات فارسی و خالق اثر شعری «اسرافیل در بند» است که در سال ۱۳۹۶ خورشیدی در افغانستان و و اثر دیگر وی «مجموعه روایتهای زنان افغانستان از خروج اضطراریشان پس از حاکمیت طالبان» به زبان آلمانی اقبال چاپ یافته است. وی از سرایشگران سنتشکن و نوآوری در اشعار است که هدفمندانه و متعهدانه میسراید. صور اسرافیل شاعری است که آگاهانه به روایت زنانه از پدیدههای اجتماعی پرداخته و در کتاب اسرافیل در بند در تلاش است که به شکل جدیدی دست یافته و با ایدئولوژی زمان خودش همگام باشد.
زهرا متولد ولایت کابل، کشور افغانستان بوده و دورهی تعلیم (دوره بلکوریا) خویش را در کشور ایران به پایان رسانیده و سپس در رشتهي حقوق اسلامی به میز تحصیلی نشسته و دوره ستاژ حقوقی را در دانشگاه کابل به پایان رسانیده است. صور اسرافیل همزمان با دروس دانشگاه، عضو انجمن ادبی هرات و دیگر انجمنهای ادبی شده و چندین سال را در افغانستان به عنوان وکیل مدافع و مشاور حقوقی کار نموده و تجربه همکاری با رسانههای نوشتاری و شنیداری افغانستان را نیز دارد. زهرا از دوران کودکی تا کنون مهاجرتهای گوناگونی را تجربه نموده که از سال ۱۳۹۴ خورشیدی به اینسو باشندهی آلمان است.
زهرا صور اسرافیل از شاعران زن ِ نسل جوان افغانستان است. او از نسل کودکانی است که به اجبار جنگ و حضور حکومت فعلی در دورهی قبل همراه با خانوادهاش مدتی را به ایران مهاجرت کرده است. همچنین فعالیت این بانوی فعال حقوقی و شاعر برای بانوان افغانستان همیشه قابل تامل بوده که وی با تأسیسنمودن کمپاین « من و بارداری»، تجربههای متفاوت زنان را از دوران بارداری آنان در قالب روایت، بیان نموده و همچنین با راهاندازی کمپاین «نامم کجاست؟» برای تثبیت هویت زنان زحمات بیشائیهی را متقبل شده است.
زهرا صور اسرافیل در مصاحبهای نحوه آشناییاش را با شعر اینگونه توضیح داده است که به واسطه تسلط مادرش به دوبیتیها و شعر کلاسیک با شعر آشنا شده و در گیرودار مهاجرت و روزهای سخت پس از آن در کتابخانه منطقه ۲۰ تهران با مجموعهای از کتابهای شعر آشنا شده است. او خود را تحت تاثیر شاعران زن ایرانی از جمله پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی میداند.
وی در مصاحبهاش گفته است: «فکر میکنم زنانهنویسی در شعر بهجایی رسیده است که حتا مخالفان این جریان را به وجود شعر زنانه متقاعد کرده باشد. من به شعر زنانه باورمندم، زیرا شعر شاعران زن حتی در عاشقانهترین حالت نیز آمیخته با نوعی اعتراض است، این اعتراض از سنت و اجتماعی برمیآید که هنوز میخواهد زن را در محدودیت نگه دارد.»
زن امروز در شعرهایش تنها از معشوق، درد جدایی و یا شوق وصال حرف نمیزند، بلکه زنان شاعر امروز دغدغههای بزرگتر شان را وارد شعر میکنند. حتی اعتراضشان به سیاست در شعر برخاسته از دیدگاه یک زن است. به عنوان مثال بخشی از یک شعر مهتاب ساحل که به خوبی نشاندهنده زنانهنویسی در شعر امروز افغانستان است در ذیل ذکر مینگاریم.
مادرم دختر ماهی دارد
آسمان شال نگیندار من است
آینه با همهی آیینش
یکدهن خنده بدهکار من است
بغض دارد دل من، میترکد
نکند طعم غذا شور شود
هیچ میدانی چه حسی دارد
زن آزاده که مجبور شود؟
زن آزاده که مجبور شودـ
تن به مردی که نخواهد بدهد
تن به مردی که جواب لبخند
گاه اگر داد به ابجد بدهد
زن آزاده که خود میفهمد:
زندگی یکسره شیدایی نیست
آرزوهای فراوان دارد
زن فقط سکس و پسرزایی نیست
غم بیکاری شوهر بخورد
غم بیماری مادر بخورد
غم غمهای برادر بخورد
مثل سیگار پدر در بخورد
تیغها در هوس طعم لبش
دوستان دشنه به کف در عقبش
قرصها کم نتوانند تبش
ماه هم رفته از ایوان شبش
زن سیگاری هرزه لقبش
جای آغوش نوازشگر عشق
تکیه بر دوش مترسک بزند
از سر عاطفه مادریاش
شانه بر گیس عروسک بزند
ناگهان حوصلهاش سر برود
دست در دست جنون بگذارد
بشکند غیرت افغانی را
پای از خانه برون بگذارد
تهمت اهل گذر منتظرش
گرگها در پس در منتظرش
راه تاریک و سفر منتظرش
جاده در جاده خطر منتظرش
چون کسی نیست دگر منتظرش
میرود گور خودش را بکند
پشت این شعر که ناتکمیل است
کِز کند کنجی و خوابش ببرد
آشپزخانه دگر تعطیل است
دید بسیار شد این قصه پوچ
خواست بر صورتش آبی بزند
پیرهن از گل پیچک به تن و
رُژِ پررنگ گلابی بزند
باد را شانه کند موهایم
دو پرنده بپرد از یخنم
مثل پروانه برقصم نفسی
ریشه از آنچه گذشته بکنم.
مهتاب_ساحل
در این شعر زنانهنویسی به خوبی هویداست و زمانی که مخاطب مرد، این شعر را میخواند آگاهی از احوال زن درون شعر پیدا میکند و زمانیکه زنان این شعر را میخوانند، حس همذاتپنداری پیدا میکنند. در اینجا شعر زنانه دقیقاً کاری را میکند که رسالتش است و روان یک زن و مرد در مواجهه با شعری به این خوبی دو حس متفاوت از هم را پیدا میکند.
مجموعه شعر زهرا صور اسرافیل با نام «اسرافیل در بند» شامل ۶۸ شعر نو به چاپ رسیده است که او در این اشعار به وضوح دغدغههای زنانهاش را در قالب کلمات و بندهای شعری عنوان میکند. در شعر او جسارت پرداختن به مضامینی سخت و تلخ همچون سنگسار، تابوهای جنسیتی و تاثیرات جنگ بر زندگی مردمان افغانستان وجود دارد.
به اعتقاد منتقدان مجموعه شعر « اسرافیل در بند» با انتخاب نامی کنایهآمیز و تبحر شاعرانه زهرا صور اسرافیل یکی از مجموعه شعرهای خواندنی معاصر افغانستان است.
«پهلوی چپ»
تمام دردهایم
از پهلوی چپ تو برمیخیزد
برای همین درد در من پستان کرده است
برای تو حوریان در مذکرترین نقطهی جهان
ایستادهاند
تا سرهای بریده را بردارند
کلیدهای بهشت از شما
با دردهای پستان کردهام
میخزم در لابهلای کلمات
میخواهم در تاریخ
رسم زنی باشم
که موهایش را سنگسار کردهاند
اندامش را
زنانگیهایش را
متأسفم «رفیق»
به کودکیهایی که بوی خون
بوی تابوت
بوی باروت میدهد
تنم را بو بکشید
کافور میریزید از من
میترسم از فردا
سرم را ببرند
آزاد شود فکرهایی که در هم میریزد
نظم مذکر جهان را
نسلهای زیادی است
سری را به دوش میکشم
که خدا فکرهایی را
کابوسهایی را
در آن زندانی کرده است
نویسنده: محمدرضا رامز