برچسب: مصنوعی

7 ماه قبل - 190 بازدید

در بخش اول این مقاله با موضوع سوءاستفاده روانی به چالش‌های موجود در یک رابطه‌ی عاطفی پرداختیم و حال در بخش دوم با موضوع بهره‌کشی عاطفی به شرح جزئیات مربوط به این موضوع می‌پردازیم؛ اینکه چگونه افراد با رفتار و افکارشان می‌توانند تبدیل به شخصیت‌هایی شوند که می‌توانند کاملا مصنوعی و غیر واقعی باشند و از این طریق به سلامت روابط آسیب بزنند. بسیاری از ما در طول زندگی‌مان ممکن است با مواردی از بهره‌کشی عاطفی روبرو و یا درگیر آن شویم؛ یک فرد که ما از اصطلاح " قربانی " درمورد او استفاده می‌کنیم از ما بهره‌کشی می‌کند و زمانی که دیگر احساس نیاز نداشته باشد و نیازهای عاطفی خود را برآورده کند ما را به حال خودمان رها کرده و یا در حالت تعلیق در یک برزخ رفتاری نگه می‌دارد. یکی از تئوری‌ها و یا نظریه‌های متداول در تفسیر ارتباط متقابل میان افراد، تئوری بازی‌ها و شخصیت‌های سه گانۀ ناجی، قربانی و فرد آزاردهنده است. این سه شخصیت می‌توانند به سرعت در بین افراد تغییر کنند و درصورتی که فرد متوجه وضعیت و موقعیت خود در رابطه شود، ممکن است سریعا بین ناجی، قربانی و فردآزاردهنده تغییر حالت دهد، در ادامه ما به توضیح و تفصیل این سه شخصیت می‌پردازیم تا متوجه شویم که این شخصیت‌ها کدام اند؟ شخصیت ناجی: ناجی یا نجات دهنده آن کسی هست که مدام تلاش دارد تا با توانایی‌ها و پتانسیل‌هایی که دارد مشکلات دیگران را حل کند اما کسانی که این نقش را بازی می‌کنند لزوما از توانایی‌های روانی و عاطفی بالایی برخودار نیستند بلکه ممکن است کاملا موضوع برعکس باشد و آن‌ها از ضعف‌های شخصیتی و روانی به شدت در حال رنج بردن باشند و از طریق حمل کردن این نقش سعی در پوشش دادن به این ضعف‌ها دارند. اینکه این دست از افراد ممکن است چه نوع پیش زمینه‌ی رفتاری و یا چه طرح‌واره‌های ذهنی داشته باشند مستقیما بر نوع و شدت عملکرد آن‌ها تاثیرگذار می‌باشد. برای مثال گاهی افراد به علت ترس از انزوا و تنها ماندن ممکن است به تدریج در نقش یک ناجی فرو بروند و این موضوع ریشه در احساس طرد شدگی آن فرد دارد. شخصیت آزاردهنده: شخصیت آزاردهنده کسی است که از کمک‌ها و همکاری‌هایی که انجام داده پشیمان است. حال این پشیمانی می‌تواند به دلایل گوناگون از جمله نرسیدن به نتیجه یا پایان مدنظر باشد و حالا برای جبران شرایط به دنبال آزار و اذیت شخص مقابل برآمده است در واقع می‌توان گفت شخصیت آزاردهنده همان شخصیت ناجی گذشته می‌باشد که حالا قربانی مدنظر او دیگر بر اساس خواسته‌های او عمل نمی‌کند و برای اینکه او کنترل شرایط را از دست ندهد، تغییر شخصیت داده و تبدیل به فرد آزاردهنده شده است. البته این موضوع قابل ذکر است که شخصیت قربانی در گذشته هم می‌تواند به شخصیت آزاردهنده تبدیل شود به این دلیل که دیگر نمی‌خواهد در وضعیت گذشته خود باقی بماند و سعی دارد کنترل رابطه را به دست بگیرد. این حالات نه تنها در روابط عاطفی بین دو نفر بلکه در روابط دوستانه نیز می‌توانند رخ دهند. شخصیت قربانی: شخصیت قربانی کسی است که خودش را ناامید، بازنده و تاثیرپذیر می‌شمارد ولی لزومی ندارد که او واقعا اینطور باشد و یا حتما دچار ضربه‌های روحی و یا تحت تاثیر اتفاقات ناگوار قرار گرفته باشد. همین که فرد احساس کند در زندگی خود چه در مسئله‌ی شغلی، عاطفی، اجتماعی و ... دچار شکستی شده است ممکن است در نقش یک قربانی قرار بگیرد، وضعیت به این صورت می‌باشد که قربانی نمی‌تواند شرایط را بپذیرد و یا با آن کنار بیاید بنابراین برای حل کشمکش درونی خود به دنبال یک ناجی می‌گردد و یا سعی می‌کند با احساس غم و اندوهی که فکر می‌کند دارد، طرف مقابلش را رنج دهد. افراد قربانی به دنبال ناجی‌هایی هستند که آن‌ها را نجات دهند و ازآنجایی که با توجه به شرح شخصیت ناجی آن‌ها نیز لزوما افرادی با پتانسیل مددرسانی واقعی نیستند و نمی‌توانند به افرادی مشابه به خودشان کمک کنند با تمرکز بر فرد مقابل سعی در ارضای نیازهای خودشان دارند و این کار را به صورت غیر مستقیم انجام می‌دهند. آن‌ها نیاز به قربانی‌هایی دارند که آن‌ها را دوست داشته باشد و احساس وابستگی و نیاز را از سمت او دریافت کند زیرا شخصیت ناجی بر این باور است که دیگران ضعیف و یا ناتوان هستند و به کمک و حضور او در کنارشان نیازمندند. راه حل پایان دادن به بهره‌کشی عاطفی چیست؟ بسیاری از افرادی که در نقش ناجی قرار می‌گیرند به جای اینکه یاد بگیرند تا در ابتدا نیازهای خودشان را برطرف کنند و مراقب خودشان باشند، وقت و انرژی‌شان را به شدت صرف نجات دیگران می‌کنند و بدون اینکه ازین موضوع آگاهی داشته باشند با تمرکز بر جهان بیرون و دیگران در تلاش برای التیام تعارضات درونی خودشان می‌باشند. به خاطر داشته باشید که شما نمی‌توانید در نقش یک نجات دهنده قرار بگیرید مگر آنکه باور کنید در درون‌تان یک قربانی دارید. با این وجود ممکن است به نظر برسد برخی افراد یا قربانی هستند و یا یک ناجی. در حالت افراطی آن افرادی هستند که مدام در حالت گرفتاری قراردارند و شدیدا نیازمند به کمک دیگران هستند یا به عبارت دیگر افرادی که زندگی‌شان بدون کمک به دیگران معنایی نمی یابد، که بیشتر ما اغلب در بین این دو حالت بصورت متعادل تری در حالت نوسان قرارداریم و اما اینکه راهکار برای حل همه‌ی این تعارضات چه چیزی می‌تواند باشد؟ در بخش سوم و مقاله‌ی بعدی ما به معرفی راهکارهایی جهت حل این موضوعات خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب