نویسنده: گوهرشاد

2 سال قبل - 267 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در افغانستان می‌گوید که دولت جاپان با همکاری آژانس همکاری بین‌المللی جاپان (جایکا)، ۱۰ میلیون دالر را به بخش آموزش کشور کمک کرده است. یونیسف امروز (جمعه، ۱۶ سرطان) با نشر اعلامیه‌ای نوشته است که با این مقدار کمک دولت جاپان، بیش از ۷۱ هزار کودک در افغانستان می‌توانند آموزش‌شان را ادامه دهند. این نهاد تاکید کرد که ۶۰ درصد دختران و ۴۶ درصد پسران در حال حاضر به آموزش دسترسی ندارند. در اعلامیه آمده است: «حتی زمانی که کودکان در مکاتب ثبت نام می‌کنند، همیشه در حال یادگیری نیستند، زیرا سال‌ها جنگ، همراه با زیرساخت‌های ضعیف، برخی مکاتب را برای کودکان ناامن کرده است.» براساس آمارهای صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در افغانستان، بسیاری از مکاتب دولتی در کشور فاقد صنف‌های درس کافی، استادان واجد شرایط، وسائل مکاتب و امکانات مراقبت‌های صحی هستند. همچنین یونیسف به نقل از تاکاشی اوکادا، سفیر جاپان در افغانستان نوشته است که هر کودکی سزاوار یک صنف درس امن و مجهز است، جایی که بتواند روی درس‌های خود تمرکز کند و به کیفیت آموزش آموزگاران خود اعتماد کند. در حالی دولت جاپان ۱۰ دالر را برای آموزش افغانستان کمک می‌کند که بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر را از آموزش باز ماند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 290 بازدید

مراسم عروسی دسته‌جمعی ۵۰ زوج جوان از سوی یک نهاد خیریه در شهرک المهدی-جبرئیل از مربوطات ناحیه سیزدهم شهرداری شهر هرات برگزار شده است. برگزارکنندگان این مراسم عروسی دسته‌‌جمعی می‌گویند که تمام هزینه‌های آن حدود یک‌و‌نیم میلیون افغانی برآورد شده که از سوی یک نهاد خیریه پرداخت شده است. آنان از دیگر نهادهای خیریه می‌خواهند که در برگزاری مراسم‌های بعدی با این نهاد همکاری کنند. مهدی غلامی، یکی از دامان این مراسم به رسانه گوهرشاد گفت که برگزاری عروسی‌های دسته‌جمعی با توجه به وضعیت اقتصادی مردم، به نفع جوانان است. آقای غلامی از نهادهای خیریه خواست که از برگزاری چنین برنامه‌هایی حمایت کنند. او از جوانان نیز خواست که در مراسم‌ عروسی‌شان مصارف گزاف نکنند و به عروسی‌های دسته‌جمعی اشتراک کنند. وی تاکید کرد که با وجود شرایط فعلی، عروسی‌های دسته‌جمعی بهترین روش، برگزاری عروسی‌های سالم است. این در حالی است که در سال‌های اخیر در ولایت‌های مختلف کشور عروسی‌های دسته‌جمعی با حمایت نهادهای خیریه برگزار شده است. به‌دلیل فقر، بیکاری و هزینه‌های گزاف، بسیاری از جوانان توانایی پرداخت هزینه‌های برگزاری مراسم عروسی را ندارند و به عروسی‌های دسته جمعی اشتراک می‌کنند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 219 بازدید

با وضع محدودیت بر کار و آموزش زنان و دختران، محمدصادق عاکف مهاجر، سخنگوی وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی درباره‌ی دلایل منع فعالیت آرایشگاه‌های زنانه گفت که هزینه‌ی این آرایشگاه‌ها اسراف بود و همچنان کاشت مو و برداشت ابروی زنان برای زینت در تضاد صریح با شریعت اسلامی می‌باشد. آقای مهاجر امروز (پنج‌شنبه، ۱۵ سرطان) در یک پیام ویدیویی گفت که به آرایشگاه‌های زنانه دستور داده شده است که پس از ماه آینده فعالیت نمی‌توانند. او علاوه کرد که از نظر شریعت این جایز نیست که موهای یک انسان برای زینت به انسان دیگر پیوند شود. وی تاکید کرد: «در آرایشگاه، های زنانه به زن‌ها موهای اضافی پیوند می‌شود. در آن‌جا ابروی زن‌ها برداشته می‌شود که این در تضاد صریح با شریعت است.» او در بخشی از صحبت‌هایش مدعی است: «زنی که موی زن دیگر را بر می‌دارد و همچنین زنی که موی خودش را برمی‌دارد، در حدیث لعنت شده‌اند.» همچنین وی تاکید کرد که در آرایشگاه‌های زنانه منکرات وجود داشت و زنی که آراسته می‌شد، وضویش باطل بود. آقای مهاجر می‌گوید در وضعیت بد اقتصادی، هزینه‌ی آرایشگاه‌ها اسراف است.در حالی سخنگوی وزارت امر به معروف هزینه‌های آرایشگاه‌ها اسراف عنوان می‌کند که براساس آمارهای موجود حدود ۶۰ هزار زن با این دستور بی‌کار خواهند شد. حکومت سرپرست پیش از این نیز بر آرایشگاه‌های زنانه محدودیت و مقررات وضع کرده بودند. از جمله گفته بودند که زنان و دختران پیش از آرایش وضو بگیرند و حجاب اسلامی را رعایت کنند. در کنار بستن آرایشگاه‌های زنانه، بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر را از آموزش باز ماند. همچنین در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 273 بازدید

سازمان جهانی غذا با نشر گزارشی در مورد امنیت غذایی در سه ماه اول سال ۲۰۲۳ میلادی گفته است که از دست‌دادن شغل و مواجه‌شدن با کمبود غذا، همچنان بزرگ‌ترین نگرانی مردم در افغانستان است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۱۵ سرطان) در گزارشی گفته است که پنج درصد از خانواده‌ها گفته‌اند که نگران از دست‌دادن فرصت‌های شغلی و ۲۲ درصد دیگر گفته‌اند که نگران کمبود غذا هستند. در گزارش آمده است که در ماه اپریل سال جاری میلادی، ۵۱.۹ درصد خانواده‌ها نگران از دست‌دادن فرصت‌های شغلی و ۲۱.۸ درصد نگران کمبود غذا بودند. سازمان جهانی غذا تاکید کرد که نگرانی در مورد کمبود غذا بین خانواده‌های نیازمند در افغانستان، از ماه آگست سال ۲۰۲۱ میلادی دو برابر شده است. همچنین در بخشی گزارش در مورد تاثیر منفی ممنوعیت کار زنان اشاره شده و آمده است که دو سوم از خانواده‌هایی که به پرسش‌های این نهاد پاسخ داده‌اند، گفته‌اند که ممنوعیت کار زنان بر زندگی آن‌ها تاثیر منفی گذاشته یا حتی باعث از دست‌دادن منبع اصلی درآمد شان شده است. در این نظرسنجی سازمان جهانی غذا آمده است که پنج درصد از خانواده‌ها گفته‌اند که با ممنوعیت کار زنان، تمام را‌ه‌های معاش خود را از دست داده‌اند و ۳۶ درصد گفته‌اند از آن بسیار بد متاثر شدند. همچنین در ادامه آمده است که ۷۵ درصد از خانواده‌ها از ممنوعیت کار زنان آگاه هستند و ۹۵ درصد آن‌ها کمک‌های بشردوستانه را برای خانواده و امرار معاش‌شان بسیار مهم ارزیابی کردند. در حالی این گزارش نشر می‌شود که چندی قبل نیز سازمان جهانی غذا هشدار داده بود که به دلیل کمبود بودجه نمی‌تواند به تمام نیازمندان در افغانستان خدمات ارائه کند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 205 بازدید

سازمان ملل متحد با نشر گزارشی در مورد وضعیت کودکان و درگیری‌های مسلحانه در سال ۲۰۲۲ میلادی، از ثبت حدود یک هزار و ۸۰۰ تخلف شدید علیه کودکان در افغانستان خبر داده است. در این گزارش از وضعیت وخیم و دشوار کودکان در سراسر جهان هشدار داده است. سازمان ملل در این گزارش وضعیت کودکان را به شدت نگران‌کننده توصیف کرده و گفته است که بیشترین تعداد تخلفات شدید در جمهوری دموکراتیک کانگو، اسراییل و فلسطین، سومالیا، سوریه، اوکراین، افغانستان و یمن ثبت شده است. گزارش به نقل از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نوشته است: «سازمان ملل متحد یک هزار و ۷۹۷ تخلف شدید را علیه ۹۷۰ کودک که شامل ۷۸۳ پسر و ۱۸۷ دختر می‌شوند، ثبت کرده است.» در گزارش آمده است که حکومت فعلی در سال، ۶۹ پسر را به اتهام ارتباط با جبهه مقاومت ملی بازداشت کرده که از این میان ۲۹ نفر آزاد شدند و دو تن از پسران در بازداشت جان باختند. آقای گوترش گفته است که سال گذشته ۵۳ پسر و یک دختر جذب و در منازعه استفاده شده‌اند که از این میان ۳۲ نفرشان در نبرد دخیل بوده و ۲۲ تن دیگرشان نقش پشتیبانی داشته‌اند. سازمان ملل متحد کشتار و معلول‌کردن ۹۰۹ کودک به شمول ۷۳۲ پسر و ۱۷۷ دختر را تایید کرده است که از میان ۲۵۳ کودک کشته و ۶۵۶ تن معلول شدند. در گزارش آمده است که از جمله‌ی ۹۰۹ مورد قتل و معلول‌کردن کودکان، ۶۹۴ مورد به عاملان ناشناس، ۱۱۲ مورد به داعش، ۹۸ مورد به حکومت فعلی و پنج مورد نیز به گلوله‌باری مرزی از پاکستان نسبت داده شده است. دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش تایید کرده است که ۲۶ مورد کشتار کودکان قتل‌های هدفمند بوده است. آقای گوتیرش می‌گوید که در سال ۲۰۲۲ سازمان ملل متحد ۱۳ مورد خشونت جنسی علیه کودکان را در افغانستان ثبت کرده است که قربانیان شامل دو پسر و ۱۱ دختر بودند. در ادامه آمده است که ۹ مورد این خشونت‌ها تجاوز جنسی، سه مورد ازدواج اجباری و یک مورد نیز بچه‌بازی بوده است. بر اساس گزارش، هفت مورد عاملان این خشونت‌های جنسی حکومت فعلی، پنج مورد عاملان ناشناس و یک مورد نیز نظامیان حکومت پیشین شناسایی شده‌اند. جوانب دخیل در قضایای تخلفات شدید علیه کودکان به شمول حکومت فعلی تا اکنون در مورد گزارش سازمان ملل واکنش نشان نداده اند. با این وجود سران حکومت فعلی سال گذشته ادعا کرده بودند که کودکان را از صفوف نیروهای خود بیرون کشیده اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 287 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت‌های حکومت افغانستان علیه زنان، اخیرا وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در نامه‌ای عنوانی شهرداری کابل نوشته است که از سوم ماه سرطان تا یک ماه دیگر باید فعالیت تمام آرایشگاه‌ها متوقف شود و پس از این تاریخ جواز آرایشگران مدار اعتبار نخواهد بود. حکومت سرپرست با این دستور ضربه‌ی دیگری بر تبل حذف زنان کوبید و کتله‌ی عظیمی از زنان را محکوم به ماندن در خانه کرد. وزارت امر به معروف و نهی از منکر تاکنون دلیل و انگیزه‌ی مسدود کردن سالون‌های زیبایی را ذکر نکرده است اما این فرمان واکنش‌های زیادی را درداخل و خارج از کشور در پی داشته است. شمار زیادی از آرایشگران در فضای مجازی اعتراض کرده و گفتند که اکثر زنانی که در آرایشگاه‌ها فعالیت می‌کردند، سرپرست خانواده خود بودند و این حکم نان را از سفره‌ی شمار زیادی از خانواده‌ها خواهد گرفت. همزمان مسوولان اتاق تجارت و صنایع کشور در صحبت با رسانه‌ بی‌بی‌سی گفته اند که با توقف فعالیت آرایشگاه‌های زنانه حدود ۶۰ هزار زن در سراسر کشور بیکار خواهند شد. بر اساس آمار اتاق تجارت و صنایع کشور هم اکنون ۳۱۰۰ سالون زیبایی زنان در کابل و ۱۲ هزار آرایشگاه زنانه در کل کشور فعالیت دارند. این اتاق گفته است که در هر آرایشگاه حدود ۵ زن فعالیت دارند. در همین حال شماری از آرایشگران و زنان در صحبت با رسانه گوهرشاد از فرمان مسدود شدن آرایشگاه‌ها انتقاد کردند و گفتند که حکومت مایل نیست هیچ زنی در اجتماع حضور داشته باشد و آن‌ها چشم دیدن فعالیت زنان را ندارند. صحرا غنی‌زاده، که به تازگی سند فعالیت آرایشگاه را بدست آورده است می‌گوید که دو سال تمام در آرایشگاه‌ها به عنوان کارآموز فعالیت کرده است تا بتواند این هنر را یاد بگیرد و برای خودش شخصا فعالیت کند. او می‌گوید: «باور شما می‌شود تازه بیست روز می‌شود که من از اتحادیه آرایشگران هرات جواز فعالیت‌ام را بدست آورده‌ام. به این بی پولی هفت هزار آماده کردم و این جواز را بدست آوردم.» فرمان جدید برای صحرا تنها زیان مالی در پی نداشته است زیرا او تمام دو سال اخیر را در کار آموزی سپری کرده تا بتواند از پس آزمونی که از سوی صنف آرایشگران هرات گرفته می‌شود برآید. او بیست روز پیش این آزمون را سپری کرد و اکنون با صدور چنین فرمانی روبرو شده است. برای صحرا که بخاطر دستورهای محدودکننده‌ی حکومت از رفتن به مکتب محروم شد، این دستور جدید بسیار ناراحت کننده بود زیرا این دیگر تصمیمی است که تمام تلاش‌های او را نابود کرده است. او می‌گوید: «صنف دوازدهم بودم که حکومت افغانستان ما را از رفتن به مکتب محروم کرد. بعد از این‌که دیدم دیگر قرار نیست مکتب بروم تلاش کردم که یک هنر را یاد بگیرم تا صبا روز دست من و خانواده‌ام را بگیرد. حالا که این هنر را یاد گرفتم و با شوق می‌خواستم یک آرایشگاه کوچک باز کنم می‌گن حق نداریم و تمام آرایشگاه‌ها بسته می‌شود. این چه روزگاری است که ما داریم.» سختی‌های زندگی یک سرپرست زن آرایشگر زندگی برای لیلمای ۳۸ ساله بسیار دشوارتر از هر فرد دیگری در هرات است. او سه سال است که از همسرش جدا شده و جور زندگی و مصارف سه فرزندش را یک تنه به دوش می‌کشد. لیلما شش سال است که آرایشگری می‌کند و از این طریق مصارف خانه و زندگی‌اش را می‌پردازد. او می‌گوید: «خانه‌ام کرایی است، دو پسر ویک دختر دارم. تنها هستم و باید تمام مصارف را خودم جمع و جور کنم. خیلی سخت است به‌خصوص حالا که دولت هر روز یک دستور می‌دهد و ما مجبور آن را عملی کنیم.» این آرایشگر با تجربه بر این باور است که آراستگی زینت زن است و حتی اسلام با چنین فعالیتی مخالفت ندارد و حتی مومنان را به آراستگی و تمیزی فرا خوانده است. او می‎‌افزاید که چرا اعضای حکومت سرپرست چنین فعالیتی را حرام بداند در حالی که چنین نیست و نیاز است آن‌ها بیشتر در مورد اسلام مطالعه کنند. لیلما یک پسر ۱۹ ساله، یک دختر ۱۵ ساله و یک پسر ۸ ساله دارد. هرچند او می‌گوید پسر بزرگ در یک رستوران کار می‌کند اما گاهی هنوز نمی‌تواند از پس مصارف اولیه زندگی برآید. برای لیلما آرایشگری صرفا یک هنر نبود زیرا او می‌توانست خانواده‌اش را از مسیرتامین کند و اکنون که قرار است آرایشگاه‌ها مسدود شود، این‌که چه بر سر زندگی او خواهد آمد دانستنش دشوار نخواهد بود. او می‌گوید: «شاید در خانه آرایشگری را ادامه بدهم شاید هم نتوانم. ممکن است هیچ مشتری‌ای حاضر نشود به خانه بیاید و یا اگر مشتری‌ هم داشته باشم ممکن است فقط چند همسایه اطرافم باشد نه بیشتر. خیلی نگران زندگی فرزندانم هستم و نمی‌دانم با این وضعیت اقتصادی چه کاری باید انجام بدهم.» وزارت امر به معروف و نهی ازمنکر در حالی دستور مسدود کردن سالون‌های زیبایی را داده است که پیش از آن دستورالعمل ویژه‌ای را برای صنف آرایشگران صادر کرده بود. بر اساس این توصیه‌نامه زنان قبل از آرایش باید وضو می‌گرفتند و نماز را با جماعت ادا می‌کردند ومهم‌تر این‌که آرایشگران حق ندارند تا جهت آرایش نمودن به منزل مشتری بروند. موردی که دست آرایشگران را در انجام آرایش در منزل بند کرده است. واکنش‌ها نسبت به فرمان توقف فعالیت آرایشگاه‌ها دستور مسدود کردن سالون‌های زیبایی در سراسر کشور واکنش‌های زیادی را در پی داشته است. از جمله این‌که یوناما یا هیات معاونت سازمان ملل متحد درافغانستان روز گذشته در توییتی از حکومت افغانستان خواسته که فورا این دستور را لغو کند و تاکید کرده است که این کار بر اقتصاد کشور تاثیر منفی می‌گذارد. رینا امیری، نماینده‌ی ویژه‌ آمریکا در امور زنان، دختران و حقوق بشر افغانستان نیز در واکنش به منع فعالیت‌ آرایشگاه‌های زنان امروز گفته که با ممنوعیت فعالیت‌ آرایشگاه‌های زنانه از سوی حکومت فعلی، یکی از معدود پناه‌گاه‌های زنان در خارج از خانه از بین می‌رود. خانم امیری در توییتی نوشته است که وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی با بستن آرایشگاه‌های زنانه، افغانستان را بیشتر به یک مکان «بی‌رحم و شدیداً منزوی‌شده» در جهان تبدیل می‌کند. نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور زنان، دختران و حقوق افغانستان گفت که ممنوعیت بر فعالیت آرایشگاه‌ها، حذف مکان مهم دیگری است که در آنجا زنانی برای تامین معیشت خانواده‌های خود تلاش می‌کنند. همزمان در فضای مجازی واکنش‌ها نسبت به این دستور بالا گرفته است و تقریبا اکثر کاربران مخالفت خود را در مورد این دستور نوشته اند. یکی از زنان در واکنش به اقدام مسدود کردن آرایشگاه‌ها درفیس‌بوک خطاب به اعضای حکومت افغانستان نوشته است «این‌ها بی سواد هستند و می‌خواهند با حذف گزینه‌های مدرن، افغانستان را به قرون وسطی ببرند. او تاکید کرده است که هیچ آدم خردمندی چنین دستوری را صادر نمی‌کند که نه اسلام با او مخالف دارد و نه به جامعه آسیب می‌زند.» کاربری دیگری از عملکرد جامعه جهانی و سازمان‌های بین المللی انتقاد کرده و نوشته که جهان زنان افغانستان را فراموش کرده و حکومت فعلی، ما را گروگان گرفته و کسی نیست صدای ما زندانی‌ها را بشنود. علاوه بر این، شماری از زنان و دختران در صحبت با رسانه گوهرشاد بر این باورند که حکومت سرپرست تلاش دارد تا زنان را از تنها دلخوشی‌های شان محروم سازند وگرنه کارهای زیادی وجود دارد که حکومت باید به آن رسیدگی کند و نه اینکه دلخوشی‌های زنان را در محراق فعالیت‌های شان قرار دهند و هر روز آن را محدودتر سازند. سوسن ۲۴ ساله می‌گوید:‌ «اگر ما را از رفتن به آرایشگاه منع کنند من یکی که تسلیم نمی‌شوم باز هم دنبال آرایشگر می‌گردم و تلاش می‌کنم در خانه‌‌ی او بروم. من آراستگی‌ام را نمی‌گذارم قربانی شود. من دختر هستم و آراستگی زینت من است.» المیرا اما می‌گوید که در صورت بسته شدن آرایشگاه‌ها مجبور می‌شود خودش در خانه دست به کار شود. او می‌گوید نمی‌تواند به خانه‌ی آرایشگران برود و مجبور است که از دوستانش در این بخش کمک بگیرد. وزارت امر به معروف و نهی از منکر با صدور مکتوبی گفته است که به دستور شفاهی ملا هبت‌الله آخوندزده، رهبر حکومت فعلی فرمان توقف فعالیت آرایشگاه‌های زنانه را صادر کرده‌اند. پیش روی تا سرحد تجاوز بر حریم خصوصی زنان عالیه یاوری، جامعه شناس بر این باور است که مسدود کردن سالون‌های زیبایی غیر قابل قبول است و نشان می‌دهد که اعضای این حکومت تا سرحدی می‌توانند جلو بروند که به حریم خصوصی زنان هم تجاوز کنند. او می‌گوید این‌که یک زن بخواهد آرایش کند، ابرو بردارد یک فعالیت کاملا شخصی است و هیچ فردی چه دولت و یا حتی اعضای خانواده حق ندارد او را از این کار منع کند. بعد سقوط افغانستان و روی کارآمدن حکومت سرپرست اکثر زنان و دختران افغانستان به دلیل این‌که از رفتن به مکتب، دانشگاه منع شدند و همینطور اجازه‌ی فعالیت در موسسات داخلی و خارجی از آن‌ها گرفته شد ناگزیر شدند به آموختن یک مهارت رو آورند تا از این طریق کسب درآمد کنند. یکی از این مهارت‌ها آرایشگری بود. این جامعه شناس می‌افزاید اکنون که دختران این مهارت را فرا گرفتند و هر کدام در این مهارت حرفه‌ای شده و پس از مصارف بسیار به مرحله‌ی کسب درآمد رسیده‌اند می‌گویند حق ندارند فعالیت داشته باشند. این کار تمام زحمات و مهمتر هزینه‌هایی که زنان و دختران برای آموختن این مهارت کرده را ضرب در صفر می‌کند. خانم یاوری می‌گوید حکومت سرپرست به‌جای حل مسائل بزرگ کشور به روی حذف زنان توجه کرده است و هر روز تلاش دارد محدودیت‌های بیشتری را وضع کند. او بر این باور است که دور از انتظار نخواهد بود که روزی آید که حکومت سرپرست دستور دهد هیچ زنی حق بیرون شدن از خانه را ندارد. چنانچه این کار را در دوره‌ی اول حکومت شان به وضوح نشان دادند. محدودیت‌های روزافزون آن‌ها خبر از ای می‌دهد که آن‌ها هیچ تغییر نکرده اند زیرا پر قوت تر از گذشته محدودیت‌های عمیق‌تری را وضع می‌کنند. وضع محدودیت‌ها یکی پس از دیگری پیامدی جز افزایش مهاجرت‌ها و فرار مغز‌ها و سرمایه از کشور را در پی نخواهد داشت. موردی که اگر به آن دقت نشود با گذشت زمان اندکی از افغانستان جز گورستان تفکر بنیادگرایی به همراه قوانین زن سیزانه چیزی باقی نخواهد ماند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 441 بازدید

یک ساعتی آن‌جا بودیم. پدر را از خانه‌ی دوستش گرفتیم و به خانه‌ی پدر بزرگم برگشتیم. در راه برگشت چنان درکنار پدرم رژه می‌رفتم گویا که زمین اگر یک خوشبخت داشته باشد او قطعا من بودم. دوست داشتم همه مرا کنار پدرم ببینند. همسایه‌ها، دوستانم و تمام آنانی که هر روز از من می‌پرسیدند پدرت کجاست؟ و من جوابی نداشتم. دوست داشتم اکنون جوابم را زنده وحاضر تماشا کنند. چنان با غرور سرم را بالا گرفته بودم که هیچ شاهنشاهی به گرد پای من نمی‌رسید. حس می‌کردم لبخند جزئی از اجزای صورتم شده است. حتی حس می‌کردم آفتاب از زاویه‌ی دیگری طلوع کرده است، بادِ نوازشگری متفاوت از روزهای دیگر پوستم را لمس می‌کرد. از نگاه دوستانم که با دیدن پدرم تعجب کرده بودند، انرژی می‌گرفتم و در دلم می‌گفتم دیدید من هم پدر داشتم. هرگز آن روز و خوشی‌هایی که چون خون زیر پوستم در گردش بود را فراموش نمی‌کنم. زندگی بسیار پیچیده و پیش‌بینی ناپذیر است. گاهی زمانی که امید رسیدن به رویاهای خود را نداریم آن‌ها به طور ناگهانی به حقیقت مبدل می‌شوند. به خانه رسیدیم. با عشق کناری ایستادم تا پدرم اول وارد خانه شود. کنار هم نشسته بودیم و هر لحظه داشتم از بودن بابا لذت می‌بردم. اما او در همان جمع همان لحظات ابتدایی به من اشاره کرد و رو به بقیه گفت: «این دختر من نیست». پدربزرگم رو به پدرم کرد و گفت: «چطور ممکن است دختر تو نباشد؟ به او نگاه کن دقیقا شبیه تو است؛ هیچ کس در خانواده‌ی ما این طور دست و پای بزرگ ندارد او کاملا به خودت رفته است، هیکل‌اش حتی رنگ پوست‌ا‌ش» اما پدرم نمی‌پذیرفت. شاید تنها خدا بتواند حجم دردی را که این جمله در آن لحظه به من داد را بفهمد. تمام خوشی‌هایم به یکباره پر کشیدند. قلبم فروریخت. پدرم مرا نمی‌پذیرفت و فکر می‌کرد دختر فرد دیگری هستم. اشک در چشمانم حلقه زد. به مادرم نگریستم که چقدر امروز خوشحال بود. خنده‌هایش را نمی‌توانستم نادیده بگیرم. هیچ وقت چهره‌ی او را به شادی امروز ندیده بودم. بخاطر آرامش قلب او از ریزش اشک‌هایم جلوگیری کردم. سکوت کردم و در درونم به تنها‌یی شکستم. این حرف پدرم همه را ناراحت کرد. تلاش کردند پدرم را راضی کنند. حرف‌ها و شواهدی که اطرافیان برایش می­آوردند نیز کارساز نبود او نمی­پذیرفت که دختری دارد و حتی شباهت‌های ظاهری‌مان را نادیده می‌گرفت. به خودم امید می­دادم که با مرور زمان همه چیز بهتر خواهد شد اما خیالی بیش نبود. با خودم فکر می‌کردم چرا عمر خوشی‌ها اینقدر کوتاه هست در حالی که غم‌ها انگار با ما متولد می‌شوند و رشد می‌کنند، با ما قد می‌کشند و از روح و جسم ما تغذیه می‌کنند. به خودم نهیب می‌زدم که نازنین این پایان کار نیست و نخواهد بود. دقیقا حرف من عملی شد. سه روز از آن دعوایی که پدرم از داشتن من انکار کرده بود، گذشته بود که پدرم دست مرا گرفت و مرا از خانه بیرون انداخت و با فریاد گفت تو دختر من نیستی و برو گُم شو هر جا دلت می‌خواهد برو. آن لحظه حتی نمی‌توانستم باور کنم که چگونه توسط قهرمان تمام زندگی‌ام از خانه بیرون انداخته شده‌ام. حُفره‌ی بزرگی در دلم ایجاد شده بود و جایش چنان قلبم را دردمند ساخته بود که محال بود مرهمی آن را بهبود ببخشد. با این‌که آن زمان پدرم از خود خانه‌ای نداشت و در حویلی پدربزرگم زندگی می‌کردیم ولی من اجازه نداشتم به اتاقی که پدر و مادرم بودند نزدیک شوم. آن‌ها یک طرف حویلی زندگی می‌کردند و پدربزرگ و مادربزرگم سمت دیگر. هر زمانی که پدرم مرا از خانه بیرون می‌کرد مجبور می‌شدم می‌رفتم خانه‌ی پدربزرگم و در گوشه‌ای از اتاق می‌نشستم. با گذشت هر روز خشونت رفتاری پدرم در مقابل من بیشتر شد. تنها لت و کوب و خشونت فیزیکی نبود. حرف‌ها و توهین‌هایی می‌کرد که درشأن یک انسان نبود چه رسد به این‌که به یک دختر ده ساله گفته شود.  مرا "بدکاره" می‌خواند و به عنوان یک دختر" نامشروع " می‌دید. زمان زیادی نگذشت که تصویر پدررویایی‌ام از ذهنم پاک شد و جایش را به پدر واقعی داد. یک مردی که از او به‌جز مهرپدری، همه نوع خشونت و اهانت و تحقیر عایدم شده بود. قلبم کم کم با مغزم همنوا شد. او نیز دیگر چنین پدری را نمی‌خواست. حداقل مرا بابت این‌که او را پدر نخواندمش سرزنشم نمی‌کرد. طرد شدن از پدرو مهم‌تر به هر اسمی که دلش می­خواست مرا می‌خواند یا به پدربزرگم تهمت می‌زد که از ساد­گی دخترش یعنی مادرم استفاده کرده و در نبود او مادرم را به مرد دیگری داده است؛ این جملات حرف‌هایی نبودند که به راحتی بتوانم آن را هضم کنم. بیان این حرف‌ها از سوی مردی که عمری در آرزوی داشتنش در تنهایی‌های خودم گریسته بودم، اصلا قابل باور نبود. پدرم می‌گفت: «مادرت مقصر نیست هرچه آتش است از زیر پای پدربزرگت بلند می‌شود». پدرم به این تصور بود که مادرم با مرد دیگری بوده است و از او حامله شده و این زمینه را هم پدربزرگم برای آن‌ها فراهم کرده‌ است. احساس می‌کردم پدرم با توهین به معصومیت کودکانه‌ام هویت دخترانه‌ام را نقض می‌کند. نمی‌توانستم حرف‌های زننده و القاب معمولا جنسی که به من نسبت می‌داد را تحمل کنم و به شدت مرا آزرده می‌کرد. او مرا گاهی «گاو» خطاب می‌کرد و گاهی «چیزی مردار» و «حرامی» می‌خواند. یک روز وقتی از من خواست با او بیرون بروم ولی من تا چند قدم بیشتر نتوانستم کنارش باشم و ترسیدم گفتم که بازار نمی‌روم و به خانه برمی‌گردم. پدرم گفت که وقتی خوش نداری با من بیایی پس برو به همان جایی که بودی و کمی عصبانی شد ولی اجازه داد به خانه برگردم. وقتی از بازار به خانه برگشت مقابل همه گفت که من قبلا هم گفتم که این دختر من نیست. به من اشاره می‌کرد؛ او ادامه داد که اگر نازنین دختر من بود امروز با من به بازار می‌رفت اما در عوض هر چه از دهنش بیرون شد به من گفت و او یک دختر بد اخلاق است. بر سر این موضوع جنجال بزرگی به پا شد و ناراحتی به‌وجود آمد. پدرم باز ادامه داد و این بار رو به پدربزرگم کرد و گفت این دختر را چی قسم تربیت کرده اید که هرچه از دهنش بیرون می‌شود به من می‌گوید و با عصبانیت گفت که شما آن را درست تربیت نکردید. پدربزرگم همیشه مدافع من بود. او مرا می‌شناخت و با کمال اطمینان به من در پاسخ پدرم گفت که من نازنین را می‌شناسم او آنگونه دختری که تو معرفی می‌کنی نیست. او در مقابل بزرگتر خود هیچ حرفی نمی‌زند. کم­کم آن مهر پدری که در دل داشتم محو شد و جایش را ترس و ناامیدی گرفت. به گونه‌ای که وقتی از من می­خواست بیرون برویم می­ترسیدم با او تنها باشم. مرا مجبور می­کرد روی کاغذ چیزهایی بنویسم. محتوای نوشته‌هایش بیشتر از این قرار بود که: «من از پدرم متنفر هستم او پدر من نیست و من دخترش نیستم او یک آدم بد و عصبی است، خدا کند هرچه زودتر بمیرد. من حتی بعد از مرگش سر قبر او نمی‌روم، ای کاش برنمی‌گشت». بعد اصرار داشت که با تمر پایین کاغذ را شصت نمایم تا بتواند از آن علیه من استفاده کند. آن زمان صنف چهار مکتب بودم و خواندن و نوشتن تمام کلمات برایم دشوار بود. به این منظور از دختران همسایه که سواد بهتری نسبت به من داشتند می‌خواست متن نوشته شده‌ی من را اصلاح کنند و سپس مرا مجبور می‌کرد آن را شصت کنم. مرا تهدید می‌کرد که مبادا این مورد را با خانواده شریک کنم. بعد از مدتی که خانواده متوجه شدند مرا از این کار منع کردند. رفتار پدرم و حرف‌هایی که در بسا موارد مرا دختر مرد دیگری می‌خواند و سخت به من اهانت می‌کرد آن چیزی نبود که برایش رویا پردازی کرده بودم. گاهی در میان خشم و لت و کوب‌ها، نفرتی که از من داشت را به وضوح در چشمانش می‌دیدم. جسمم سرد می‌شد و زبانم قفل می‌کرد. چگونه می‌توانستم آن سرمای نگاهش که توام با نفرت بود را تحمل کنم. آتش عشق فرزندی‌ام نتوانست او را مجاب کند و سرانجام این من بودم که تسلیم سرمای او شدم. او قلب کوچک پر از احساسم را از چنان نفرتی نسبت به خود پر ساخته بود که هیچ گرمای دیگری نتوانست آن را تغییر دهد. رفته رفته از او ناامید شدم و گاهی با خود می‌گفتم ای کاش می‌توانستم به چند ماه قبل برگردم. نویسنده: طیبه مهدیار بازنویسنده: علیزاده

ادامه مطلب


2 سال قبل - 281 بازدید

هیدر بار، معاون بخش امور زنان در سازمان دیدبان حقوق بشر از وضع محدودیت حکومت سرپرست بر زنان و دختران انتقاد نموده و گفت که آسیب‌های ناشی از محدودیت آموزش دختران برای آینده افغانستان زیان‌بار خواهد بود. خانم بار در توییتی نوشته است این آسیب برای نسل‌های افغانستان تکرار خواهد شد. وی به بازداشت مطیع‌الله ویسا، رییس انجمن راه قلم و فعال آموزش دختران اشاره نموده و می‌گوید که او بیش از سه ماه است که در زندان حکومت سرپرست به‌سر می‌برد. او تاکید کرد که جرم مطیع‌الله ویسا یک حرفه طولانی در حمایت از دسترسی هر کودک افغان به آموزش است. نیروهای حکومت فعلی آقای ویسا را به تاریخ ۸ حمل سال روان بازداشت کرده‌ بودند. بازداشت وی با واکنش‌های زیادی همراه شده است. در حالی خانم بار از محدودیت حکومت فعلی انتقاد می‌کند که حدود ۲۱ ماه از مسدود شدن مکتب‌های دخترانه بالاتر از صنف ششم در افغانستان می‌گذرد. همچنین وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر را از آموزش باز ماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 307 بازدید

رینا امیری، نماینده‌ی ویژه‌ آمریکا در امور زنان، دختران و حقوق بشر افغانستان به منع فعالیت‌ آرایشگاه‌های زنان واکنش نشان داده و می‌گوید که با ممنوعیت فعالیت‌ آرایشگاه‌های زنانه از سوی حکومت فعلی، یکی از معدود پناهگاه‌های زنان در خارج از خانه از بین می‌رود. خانم امیری در توییتی نوشته است که وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی با بستن آرایشگاه‌های زنانه، افغانستان را بیشتر به یک مکان «بی‌رحم و شدیداً منزوی‌شده» در جهان تبدیل می‌کند. وزارت امر به معروف با صدور مکتوبی گفته است که به دستور شفاهی ملا هبت‌الله آخوندزده، رهبر حکومت فعلی آرایشگاه‌های زنانه در سراسر کشور تا کمتر از یک ماه دیگر تعطیل می‌شود. نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور زنان، دختران و حقوق افغانستان گفت که ممنوعیت بر فعالیت آرایشگاه‌ها، حذف مکان مهم دیگری است که در آنجا زنانی برای تامین معیشت خانواده‌های خود تلاش می‌کنند. حکومت سرپرست پیش از این نیز بر آرایشگاه‌های زنانه محدودیت و مقررات وضع کرده بودند. از جمله گفته بودند که زنان و دختران پیش از آرایش وضو بگیرند و حجاب اسلامی را رعایت کنند. در کنار بستن آرایشگاه‌های زنانه، بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر را از آموزش باز ماند. همچنین در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 268 بازدید

در ادامه‌ی محرومیت زنان و دختران از تحصیل و آموزش، بانک توسعه‌‌ای آسیایی در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرده است که که زنان افغانستان در پایین‌ترین سطح سواد در جهان قرار دارند. بانک آسیا گفت که ۲۹.۸ درصد از زنان افغانستان سواد نوشتن و خواندن دارند، اما اکثریت زنان افغانستان از نعمت سواد محروم بوده و قادر به خواندن و نوشتن نیستند. بانک توسعه‌‌ای آسیایی، علت بی‌سوادی زنان را در رفتارهای تبعیض‌آمیز و جنسیتی دستگاه حاکم دانسته و آن را وحشتناک توصیف کرده است. همچنین این بانک افزوده است که اگر حکومت فعلی دست از برخوردهای جنسیتی و رفتارهای تبعیض‌آمیز نکشد، افغانستان دچار یک فردای بسیار تاریک و غیرقابل تصور خواهد شد. این نهاد اقتصادی از تمام جهان درخواست کرده که به‌صورت یکدست علیه آپارتاید جنسیتی بایستند و اجازه ندهند که زنان افغانستان بیشتر از این هزینه بدهند. همچنین در بخشی این گزارش آمده است که ازبکستان با داشتن ۱۰۰ درصد زنان باسواد در صدر جدول قرار دارد. در حالی این گزارش نشر می‌شود که بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر را از آموزش باز ماند. همچنین در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. محدودیت‌های حکومت فعلی بر زنان همچنان ادامه دارد و در آخرین مورد، وزارت امر به معروف و نهی از منکر فعالیت آرایشگاه‌های زنانه را ممنوع کرده است.

ادامه مطلب