نویسنده: گوهرشاد

2 سال قبل - 249 بازدید

در ادامه‌ی محدودیت امدادرسانی و کاهش بودجه‌ی نهادهای بین‌المللی، اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد در افغانستان با نشر گزارشی می‌گوید که شکاف مالی کمک‌های بشردوستانه برای نیازمندان این کشور را تهدید می‌کند. این نهاد امروز (چهارشنبه، ۲۱ سرطان) در گزارشی نوشته است که تا ماه جون سال جاری میلادی تنها ۹ درصد از ۴.۶ میلیار دالر مورد نیاز برای کمک‌رسانی به افغانستان در طول سال ۲۰۲۳ میلادی را دریافت کرده است. در ادامه آمده است که ۹۰ درصد از بودجه‌ در پنج ماه اول سال جاری میلادی که معادل ۸۵۰ میلیون دالر می‌شود، مصرف شده است. در گزارش آمده است که به‌دلیل تغییر در محیط عملیاتی، نهادهای کمک‌رسان طرح تجدیدنظرشده‌ای را ارائه کردند که در آن برای کمک به مردم افغانستان بین ماه‌های جون و دسامبر سال جاری میلادی، ۲.۲۶ میلیارد دالر درخواست شده است. اوچا افزوده است که با آن هم، در حال حاضر تنها ۱۶ درصد بودجه از بودجه‌ی تعیین شده را در اختیار دارد. دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل در افغانستان گفت که تیم‌های هماهنگ‌کننده‌ی نهادهای امدادرسان در حال تجزیه و تحلیل شکاف مالی حیاتی است که در آخر ماه جولای منتشر خواهد شد. همچنین در بخشی از گزارش آمده است که برنامه جهانی غذا به‌دلیل کمبود بودجه، کمک غذایی به هشت میلیون نفر را که از ناامنی غذایی رنج می‌بردند، به‌صورت کامل قطع کرده است. این سازمان تاکید کرد که در کنار این، ۱.۴ میلیون مادر، نوزاد و کودکانی که در آستانه‌ی سن مکتب قرار دارند، دیگر غذاهایی را که برای جلوگیری از سوءتغذیه طراحی شده، دریافت نخواهند کرد. در ادامه آمده است که از ماه جولای به بعد، تنها پنج میلیون نفر در افغانستان کمک‌های غذایی اضطراری دریافت خواهند کرد، در حالی‌که ۱۵ میلیون نفر که با سطوح مختلف ناامنی غذایی مواجه‌اند. در گزارش هشدار داده شده است که اگر برنامه جهانی غذا بودجه‌ی جدید دریافت نکند، کمک‌های غذایی اضطراری تا پایان ماه اکتبر به صفر می‌رسد. همچنین در ادامه آمده است که اگر سطح بودجه به میزانی که در حال حاضر است، ثابت بماند، احتمالا ۷.۶ میلیون نفر دیگر به خدمات صحی حیاتی دسترسی نخواهند داشت. این نهاد افزوده که به‌دلیل کمبود بودجه، ۳۱ هزار و ۵۰۰ خانواده با کودکانی مبتلا به سوءتغذیه حاد، دیگر بسته‌ی کمک‌های نقدی برای مبارزه با سوءتغذیه را دریافت نمی‌کنند. براساس آمار اوچا، در حال حاضر در افغانستان ۲۸.۸ میلیون نفر نیاز به کمک‌های بشردوستانه دارند و در صورت عدم تامین بودجه‌، اکثر آنان به این کمک‌ها دسترسی نخواهند داشت.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 243 بازدید

منابع محلی از ولایت ننگرهار می‌گویند که در اثر انفجار گلوله‌ی به‌جامانده از جنگ در ولسوالی اسپین‌غر این ولایت، دو کودک جان باخته و یک کودک دیگر زخمی شده است. منبع به رسانه گوهرشاد گفت که این انفجار حوالی ساعت ۸:۰۰ صبح امروز (چهارشنبه، ۲۱ سرطان) در منطقه‌ی «شدل‌بازار» از مربوطات ولسوالی اسپین‌غر رخ داده است. منبع تاکید کرد که سه پسر خردسال هنگامی بازی با گلوله‌ی منفجرنشده‌ی به‌جامانده از جنگ برخورد کرده که در نتیجه دو کودک که سن شان کم‌تر از ۱۰ سال بودند، جان باخته‌اند و یک کودک هم زخمی شدند. او افزود که کودک زخمی جهت تداوی به شفاخانه مرکزی این ولسوالی انتقال داده شده است. به گفته‌ی وی، این کودکان اعضای یک خانواده بودند. منبع در مورد جنسیت این کودکان معلومات ارائه نکرد. جنگ و خشونت چند دهه‌ در کشور هزاران تن را به کام مرگ برده و هزاران تن دیگر را معلول ساخته است. افغانستان یکی از آلوده‌ترین کشورها به ماین است که در سراسر کشور پراکنده شده و همه ساله قربانیان زیادی از غیرنظامیان به ویژه کودکان می‌گیرد. براساس آمارهای موجود بیش از ۶۰۰ کیلومتر مربع خاک افغانستان ملوث به ماین و مهمات انفجاری است. با این وجود کمیته صلیب سرخ نیز گفته بود که در جریان سال گذشته‌ی میلادی ۹۹۵ نفر در نتیجه‌ی انفجار ماین و مهمات منفجرناشده در افغانستان کشته یا زخمی شده‌اند. از این میان، ۹۷ درصد غیرنظامیان و ۵۶ درصد از مجموع کل آنان، کودکان هستند که در پی ۴۵۰ انفجار ماین و مهمات منفجرناشده در افغانستان کشته یا زخمی شده‌اند. همچنین گفته شده که ۱۳ درصد از نفوس افغانستان از معلولیت رنج می‌برند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 267 بازدید

با وجود محرومیت زنان و دختران از آموزش و تحصیل، سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت امور داخله‌ی حکومت سرپرست می‌گوید که پس از روی‌کار آمدن حکومت، فاصله میان مکاتب، مدارس جهادی و دانشگاه‌ها از بین رفته است. آقای حقانی این اظهارات را روز گذشته (سه‌شنبه، ۲۰ سرطان) در سمپوزیم ملی علوم طبیعی دانشگاه شیخ زاید در خوست مطرح کرده است. وی تاکید کرده است که اکنون مدرسه جهادی، مکتب و دانشگاه همه در یک مسیر قرار گرفته‌اند و فاصله میان آن‌ها از بین رفته است. او می‌افزاید که از مدتی زیادی در افغانستان تلاش‌ها جریان دارد تا مدارس جهادی و دانشگاه‌ها در مقابل هم قرار داده شوند. در حالی سرپرست وزارت امور داخله‌ی حکومت سرپرست این سخنان را بیان می‌کند که پس‌ از تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، شمار زیادی از استادان دانشگاه‌ و متخصصان کشور را ترک کرده‌ و در حال حاضر دانشگاه‌ها با کمبود استاد مواجه‌اند. همچنین حکومت سرپرست به صورت بی‌سابقه‌ی به ساخت‌وساز مدارس جهادی در ولایات کشور رو‌ آورده است. قابل ذکر است که وزارت معارف حکومت فعلی در ماه ثور سال گذشته‌ی خورشیدی اعلام کرده بود که در مرکز هر ولایت یک مدرسه‌ی بزرگ جهادی با ظرفیت هزار نفر و در هر ولسوالی از سه تا ۱۰ مدرسه‌ی جهادی می‌سازد. با این وجود بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. همچنین در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. گرچند سازمان‌های بین‌المللی بارها خواستار لغو این محدودیت‌ها شده‌اند، اما حکومت فعلی تا اکنون نه تنها از موضع خود عقب‌نشینی نکرده، بلکه ادعا نیز کرده است که حقوق شرعی زنان در افغانستان تامین است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 380 بازدید

دادگاه عالی حکومت سرپرست اعلام کرد که یک زن و سه مرد را در «قضیه فسق و فجور» در ولسوالی پغمان ولایت کابل در ملاءعام شلاق زده‌ است. این دادگاه امروز (چهارشنبه، ۲۱ سرطان) با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این افراد از ساحه‌ی بند قرغه بازداشت و در دادگاه ابتدایی حکومت فعلی در ولسوالی پغمان کابل محاکمه شده بودند. در ادامه آمده است که دادگاه ابتدایی هر یک از متهمان را به سه ماه حبس تنفیذی و ۲۰ شلاق محکوم به مجازات کرده است. براساس معلومات دادگاه عالی، این حکم سه روز پیش در محوطه دادگاه ابتدایی ولسوالی پغمان و در حضور داشت برخی از مسوولان محلی، اجرا شده است. دادگاه عالی هدف از تطبیق این حکم را پندی برای آنان و عبرتی برای دیگران عنوان کرد. قابل ذکر است که حکومت فعلی پس از تسلط‌‌اش بر افغانستان، تا اکنون بارها افراد را در ملاءعام شلاق زده‌ است. علاوه بر این، بر اساس گزارش‌های منتشر شده نیروهای حکومت فعلی تا اکنون دست‌کم چهار نفر را به جرم‌های مختلف در ولایت‌های فراه، هرات و لغمان اعدام کرده‌اند. سال گذشته یک مرد به‌نام تاج‌میر، باشنده‌ی ولایت فراه به اتهام قتل در مرکز شهر فراه در ملاءعام اعدام شد. همچنین بار دیگر نیروهای این گروه سه مرد متهم به تجاوز جنسی بر یک زن باردار و قتل دو کودک را در ولسوالی زاول ولایت هرات در ملاءعام تیر باران کردند. در سومین مورد در ولایت لغمان، نیروهای حکومت فعلی یک مرد را به اتهام قتل پنج نفر از باشندگان ولسوالی قرغی این ولایت«قصاص» کرده‌اند. نهادهای بین‌المللی حقوق بشری و سازمان ملل متحد، مجازات علنی افراد را نقض حقوق بشر دانسته‌ و خواستار توقف آن شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 238 بازدید

دفتر کمیساری عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) در پاکستان می‌گوید که برای بیش از یک میلیون پناهنده‌ی ثبت‌شده‌ی افغانستانی در این کشور، کمک‌های نقدی توزیع کرده است. این نهاد امروز (چهارشنبه، ۲۱ سرطان) در اعلامیه‌ای گفته است که این کمک‌ نقدی به خانواده‌‌های توزیع شده است که از بحران‌های اقتصادی‌ که پس از سیلاب سال ۲۰۲۲ میلادی به‌وجود آمد، متاثر شدند. در اعلامیه آمده است که برنامه‌ی توزیع کمک‌های نقدی به پناهندگان افغانستانی به همکاری دولت پاکستان، در ماه جنوری آغاز شده بود و در آخر ماه جون سال جاری میلادی پایان یافته است. دفتر کمیساری عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد در پاکستان گفته است که تاکید کرد که در این برنامه در مجموع به ۲۵۰ هزار خانواده کمک شده و هر خانواده ۲۵ هزار روپیه پاکستانی، معادل ۱۰۰ دالر امریکایی دریافت کرده‌اند. براساس معلومات این نهاد، مجموع کمک‌های نقدی به پناهندگان اهل افغانستان را ۱۷.۸ میلیون دالر اعلام کرده است. همچنین نوریکو یوشیدا، نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در پاکستان، گفته است که وضعیت اقتصادی مردم به‌ویژه پناهندگان افغان در پاکستان، پس از سیل ویران‌گر سال گذشته میلادی به‌شدت وخیم بوده است. خانم یوشیدا افزود: «ارائه کمک نقدی به پناهندگان در راستای حمایتی که از سوی دولت به مردم پاکستان ارایه شد، ضروری بود.» این مقام کمیساریای عالی پناهند‌گان سازمان ملل تاکید کرد که این نهاد به حمایت از پناهندگان در پاکستان ادامه خواهد داد. در ادامه آمده است که حدود ۸۰۰ هزار پناهنده افغان در مناطق زندگی می‌کنند که تحت تأثیر سیل‌های ویران‌گر قرار گرفته‌اند. کمیساری عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد می‌گوید که دولت پاکستان میزبان بیشتر از ۱.۳ میلیون پناهنده‌ی ثبت‌شده و ۴۲۷ هزار نفر در وضعیت مشابه به پناهنده از افغانستان است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 242 بازدید

شورای پناهندگان ناروی در افغانستان می‌گوید که در نتیجه‌ی اخراج اجباری آوارگان از کمپ‌های موقت در کابل از سوی حکومت فعلی، دو کودک چهار ساله و ۱۵ ساله جان باخته‌ و ۲۸۰ خانواده‌ی دیگر بی‌سرپناه شده‌اند. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای گفت که گزارش‌ها در مورد تخریب کمپ‌های موقت در کابل را از طریق تیم‌های میدانی خود دریافته است. در اعلامیه آمده است، خانواده‌هایی که از این کمپ اخراج شده‌اند، جان‌باختن دو کودک به این نهاد را گزارش داده‌اند. شماری از خانواده‌های آواره به شورای پناهندگان ناروی گفته‌اند که آنان در شرایط آسیب‌زا، مجبور به تخلیه‌ خانه‌های خود شدند. نیل ترنر، مسوول دفتر این شورا می‌گوید: «حکومت فعلی با اخراج خانواده‌های بسیار آسیب‌پذیر، فصل جدیدی را به کتاب طولانی رنج افراد بی‌جاشده در افغانستان افزوده‌اند.» وی از سران حکومت سرپرست درخواست کرده است که اخراج بیشتر افراد آواره را از کمپ‌های موقت در کابل متوقف کنند و به تعهدات‌شان براساس قوانین بین‌المللی بشردوستانه و حقوق بشر پابند باشند. او افزود، خانواده‌ها زمانی که از کمپ‌ها اخراج‌ شدن در کنار خیابان منتظر بودند اما نمی‌دانستند که به کجا بروند. نیل ترنر با انتقاد شدید از عمل‌کر حکومت فعلی گفت که آنان حضور آژانس‌های بشردوستانه را در محل منع کرده بودند. وی تاکید کرد، آوارگانی که در کمپ‌های موقت در کابل زندگی می‌کردند با مشکلات متعدد، از جمله با بحران اقتصادی مواجه بودند و اخراج آن‌ها نگرانی‌های جدی در مورد افزایش نیازهای بشردوستانه را ایجاد می‌کند. این شورا علاوه کرد که با وجود درخواست مکرر آژانس‌های بشردوستانه از سران حکومت سرپرست برای اتخاذ یک روند کندتر و پایدارتر برای بازگشت آوارگان به محل سکونت اصلی‌شان، تا اکنون چندین هزار آواره‌ی داخلی مجبور به ترک خانه‌های‌شان شدند. براساس آمارهایی که شورای پناهندگان ناروی ارائه کرده است، ۶.۶ میلیون آواره‌ی داخلی در سراسر افغانستان وجود دارند. در اعلامیه آمده است که بسیاری از این افراد به‌دلیل جنگ و رویدادهای طبیعی، خانه و زندگی خود را ترک کرده و مجبور شده‌ به کمپ‌های موقت پناه ببرند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 232 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل متحد برای حقوق بشر و دورتی استرادا تانک، رییس گروه کاری سازمان ملل در مورد تبعیض علیه زنان و دختران افغانستان گفته‌اند که زنان افغان در حال حاضر تبعیض شدیدی را تجربه می‌کنند. این گزارش مشترک شب گذشته (سه‌شنبه، ۲۰ سرطان) منتشر شده و یک نسخه‌اش هم به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد پیش‌کش شده است. متخصصان سازمان ملل تاکید کردند: «به نظر می‌رسد که مقام‌های حکومت فعلی با تبعیض سیستماتیک حکومت‌داری می‌کنند و قصد دارند زنان و دختران را تحت سلطه کامل خودشان قرار دهند.» در ادامه آمده است که زنان و دختران در افغانستان تبعیض شدیدی را تجربه می‌کنند که ممکن است به عنوان تبعیض جنسیتی و جنایت علیه بشریت شناخته شود. این گزارش به نقل از دورتی استرادا تانک  نوشته است که در سال‌های اخیر واکنش‌های منفی علیه حقوق زنان و دختران در کشور‌ها و مناطق مختلف آشکار شده، اما در هیچ‌جای جهان به اندازه افغانستان حمله گسترده و سیستماتیک به حقوق زنان و دختران صورت نگرفته است. سران حکومت فعلی تا اکنون در مورد این گزارش واکنش نشان نداده است، اما پیش از این گفته بودند که به حقوق زنان بر اساس آنچه که شریعت اجازه داده، متعهد هستند. قابل ذکر است که کارشناسان سازمان ملل متحد از ۲۷ اپریل تا ۴ ماه می سال جاری به افغانستان سفر کرده و از شهرهای کابل و مزار شریف دیدن کرده‌اند. کارشناسان در این گزارش گفته‌اند: «ما عمیقا نگران هستیم که تبعیض جنسیتی در افغانستان تحت حاکمیت حکومت فعلی در حال حاضر اتفاق می‌افتد و تبعیض جنسیتی براساس اساس‌نامه روم جنایت علیه بشریت است.» در حالی این گزارش وضعیت اسفناک‌ زنان و دختران افغانستانی را آشکار می‌سازد که بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. همچنین در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. گرچند سازمان‌های بین‌المللی بارها خواستار لغو این محدودیت‌ها شده‌اند، اما حکومت فعلی تا اکنون نه تنها از موضع خود عقب‌نشینی نکرده، بلکه ادعا نیز کرده است که حقوق شرعی زنان در افغانستان تامین است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 247 بازدید

شش ماه گذشته بود و مادرم تقریبا یک ونیم ماه بود که حامله شده بود. پدرم تصمیم گرفت که ما را به خانه خودش ببرد و دیگر به خانه‌ی پدربزرگم زندگی نکنیم. این خبر نسبتا خوبی بود و همه تقریبا خوشحال بودند که شاید بتوانند در خانه‌ی جدید یک زندگی شاد و بهتری را تجربه کنیم. پدربزرگم خیلی خوشحال شد و با موافقت خود سعی کرد به پدرم فرصت دیگری بدهد تا شاید سال‌های نبودنش را این بارجبران کرده و به زندگی‌اش سرو سامان بدهد. پدربزرگم از پدرم قول گرفت که از ما محافظت کند. ما را اذیت و آزار نکند و مهمتر به پدرم تاکید کرد که من دختر واقعی او هستم و با من درست رفتار کند. پدربزرگم به پدرم گفت که حتی اگر من دختر او نباشم یک انسان که هستم و سزاوار این هستم که با من برخورد درستی صورت گیرد زیرا من جز او کس دیگری ندارم. پدربزرگم خیلی مهربان بود او در هر حالتی دست از حمایت‌هایش برنمی‌داشت. برای اینکه ما قرار بود به خانه‌ی جدیدی برویم با این تصور که شاید آن خانه وسایل ندارد، برای ما یک سری وسایل خانه خرید تا از آن در خانه‌ی جدید استفاده کنیم. پدرم در نزدیکی خانه‌ی پدربزرگم خانه‌ای گرفته بود و چون بین خانه‌ها فاصله‌ی چندانی وجود نداشت، شماری از وسایل را با دست انتقال می‌دادیم. تقریبا تمام وسایل را جمع کرده بودیم. من به همراه دختر همسایه‌ی مان در حال انتقال شماری از وسایل بودیم که پدرم در مسیر راه ما را دید و با لحن بسیار بدی غُرید که تمام وسایل را به خانه برگردانید. شوکه شدیم و به خانه‌ی پدربزرگم برگشتیم. پدرم نظرش عوض شده بود و گفت که می‌خواهد برای کار کردن دوباره راهی کشور ایران شود. همه شوکه شده بودیم اما او حتی به مادرم و یا پدربزرگم توضیحی نداد. فردای آن روز بدون خداحافظی از ما و البته که انتظار بی­جایی داشتم که بخواهد مرا بغل کند، خانه را ترک کرد. وقتی از خانه بیرون می­شد حتی نپرسید که من هستم یانه؟ یا نگفت ما چطور زندگی خواهیم کرد ما را به حال خودمان گذاشت و رفت. بعد از رفتن پدرم، من و مادرم که حالا حامله هم بود مجددا به خانه‌ی پدربزرگم ماندیم. مدتی بعد خبر شدیم که پدرم ایران نرفته بلکه همین دور و بر در هرات اتاقی برای خود کرایه کرده است. از مکان دقیق او اطلاعی نداشتیم. برای من همیشه کارهای پدرم تعجب برانگیز بود. او چگونه می‌توانست فرزند و زن حامله‌اش را رها کند و به تنهایی در جایی دور از ما زندگی کند. کارش هیچ توجیهی نداشت. اما از اینکه نبود و من راحت می‌توانستم هر شب در خانه باشم و بیرون از خانه نخوابم، خوشحال بودم. چهار ماه بعد هنگامی که اقوام پدری خانه‌ی پدربزرگم آمدند دلیل این دوری کردن‌های پدرم از ما را توضیح دادند. شوکه کننده بود. آن‌ها ما را ملامت می‌کردند. اینکه چگونه می‌توانست پدرم آنقدر بی‌فکرعمل کند جای تعجب داشت. اقوام پدری براساس حرفای پدرم ادعا کردند که پدربزرگم من و مادر حامله‌ام را به زور پیش خود نگه داشته و اجازه نمی‌دهد ما نزد پدرم برویم. شوکه‌کننده بود اما متاسفانه واقعیت داشت و پدرم اقوامش را سراغ پدربزرگم فرستاده بود. پدربزرگم و ما همه بسیار تلاش کردیم که آن‌ها را قناعت دهیم و واقعیت را برای شان آشکار سازیم اما چشم و گوش‌ آن‌ها را پدرم طوری پر کرده بود که گویا هیچ حرفی را نمی‌پذیرفتند. آن‌ها به من می‎‌گفتند که تو چرا به پدرت احترام نمی‌گذاری و او را دوست نداری؟ با حرف‌های‌شان تعجب می‌کردم و زبانم از حجم دروغ‌هایی که نسبت به من شنیده بودند، باز می‌ماند. من کوچک بودم و حق نداشتم زیاد با آن‌ها جر و بحث کنم. در حقیقت اصلا چنین جرأتی به خودم نمی‌دادم تا جواب آن‌ها را بدهم. تمام حرفی که در برابر تهمت‌هایی که به من می‌زدند، می‌گفتم این بود که من چنین حرفی را نزده‌ام و چنین کارهایی را انجام نداده‌ام. اما آن‌ها باور نمی‌کردند. به من می‌گفتند پدرت مرد بزرگی است یعنی چه که هیچ کاری انجام نداده‌ای؟ یعنی او دروغ می‌گوید؟ رفت وآمد‌های اقوام پدری چهار ماه دربرگرفت. یک روز پدرم با اقوامش خانه‌ی پدربزرگم آمد و در آخر فیصله بر این شد که پدرم یکی از خانه‌هایش را به نام مادرم ثبت کند و نفقه و خرج زندگی ما را بپردازد. همه بر این حرف توافق کردند. پدرم اما وقتی بحث پول و نفقه به میان آمد از زیر این توافق شانه خالی کرد و این توافق را نپذیرفت. او به صراحت مقابل همه گفت که من از این زن و بچه می‌گذرم. تمام اقوام پدری‌ام شوکه شده بودند. فقط به پدرم نگاه می‌کردند و باورشان نمی‌شد که او مقابل آن‌ها چنین حرفی زده است. هرچه نباشد آن‌ها چهار ماه تمام برای تک تک حرف‌ها و ادعاهای او با ما دعوا کرده بودند و او را بسیار قبول داشتند. هنگامی که آن‌ها این حرف پدرم را شنیدند، کوتاه آمدند و با شرمندگی بسیار خانه‌ی پدربزرگم را ترک کردند. من خوشحال بودم نه برای اینکه پدرم دست از سر ما برداشته بود بلکه برای اینکه چشم اقوامش بر حقیقت درون پدرم باز شده بود و در نهایت به این درک رسیدند که تمام حرف‌های این مرد دروغی بیش نبوده است. در تابستان سال ۱۳۹۵ ماه اسد مادرم زایمان کرد. خاله‌ام که قابله بود با همکارانش هماهنگ کرده بود تا مادرم را به شفاخانه‌ی نسایی ولادی ببریم. مادرم دوقلو حامله بود. من آن روز ترس و هیجان خاصی داشتم که صاحب خواهر یا برادر می‌شوم. خوشحال بودم که از این پس می‌توانم محبت و زندگی‌ام را با خواهر و برادرم تقسیم کنم. هنگامی که فهمیدم دوقلوها به دنیا آمده وسالم هستند از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختم و خیلی شکرگذار خداوند بزرگ بودم. به این فکر نمی‌کردم که شاید بدبختی، تنهایی و شکنجه‌های زندگی خود را نیز ممکن است باهم قسمت نماییم یا آن‌ها نیز قربانی چنین زندگی پر خشونت‌ی خواهند شد. آن لحظه فقط لبخند می‌زدم و برای اولین بار حس شیرین خواهر شدن را با همه‌ی وجودم حس کردم. دوقلوها آنقدر معصوم و شیرین بودند که وجود شان رنگ و شیرینی دیگری به زندگی ما بخشیده بودند.  با این حال دوست نداشتم تجربه‌ی تلخ نداشتن پدر و شناخت شخصیت واقعی پدر‌شان را بدست آورند. وقتی مادرم به تنهایی آن‌ها را در آغوش می‌گرفت و از آن‌ها مراقبت می‌کرد حسرتی که در نگاهش بود را درک می‌کردم. او نیز مثل من دوست داشت پدری دست نوازشش را بر سر فرزندانش بکشد و آن‌ها را از عشق پدری‌اش لبریز سازد. اما نبود آن مردی که من و خواهر و برادرم پدر صدایش کنیم. او حتی هنگام زایمان مادرم نیامد که ببیند زن و فرزندانش سالم هستند یا خیر. تنها یک روز که بر حسب تصادف با برادرش برای جنجال به خانه‌ی ما آمده بود و دوقلوها در گهواره خواب بودند؛ کاکایم به من اشاره کرد و گفت گفت: «او دختر را میگی از من نیست و سپس به دوقولو‌ها اشاره کرد و ادامه داد اینها که اولادهای خودت است. بغل کن آن‌ها را، چشم روشنی برای‌ شان بده.»  پدرم از هما فاصله مدتی به هردو خیره نگاه کرد و بدون این که آن دو را در آغوش گیرد دستش را در جیبش کرد و ۱۰ افغانی از جیبش بیرون کشید و به روی گهواره گذاشت. آن لحظه را نمی‌توانم هرگز بیان کنم زیرا بغضی که را که تجربه کردم هرگز نمی‌توانم با کلمات توصیف کنم. دلم برای بی‌کسی خود و خواهر و برادرم سوخت. آن ۱۰ افغانی کهنه را از روی گهواره برداشتم و دور انداختم. با خود گفتم چگونه یک پدر می‌تواند اینگونه با فرزندانش رفتار کند. بعد از مدتی برای ما احضاریه‌ی رسمی دادگاه آمد که طرفین دعوا پدربزرگ و پدرم بودند. وقتی برای اولین بار احضاریه دادگاه که به وکیل محل داده بود به ­دست ما رسید از خودم پرسیدم" دادگاه دیگر چیست؟" تا آن زمان چنین اسم و مکانی را ندیده بودم و نمی‌دانستم چه مفهومی دارد. خیلی کنجکاو بودم و درعالم کودکی دوست داشتم زودتر دادگاه را ببینم که چطور جایی است. پدربزرگم برای این­که نگران نشوم هیچ توضیحی نداد که احضاریه‌ی دادگاه برای چیست و چرا آن را به درب منزل ما آورده بودند. محتوای احضایه این را بیان می‌کرد که پدرم از پدربزرگم شکایت کرده مبنی بر اینکه او زن و فرزندانش را دزدیده ونمی‌گذارد به خانه برگردد. هنگامی که پدربزرگم این موضوع را به مادرم توضیح می‌داد شنیدم. ظاهرا پس ازآن که دروغ‌هایش نزد اقوامش رو شده بود دیگر حمایت آ‌ن‌ها را نداشت و حالا دست به دامن دادگاه شده بود. نویسنده: طیبه مهدیار بازنویسنده: علیزاده

ادامه مطلب


2 سال قبل - 287 بازدید

سازمان جهانی غذا  (WFP)، در افغانستان اعلام کرد که از ماه می سال جاری تا اکنون برای ۹۲۵ هزار دانش‌آموز مکاتب ابتدایه‌ی دختران و پسران در سراسر کشور، بیسکویت توزیع کرده است. این سازمان امروز (سه‌شنبه، ۲۰ سرطان) در توییتی نوشته است که این مواد با انرژی بالا، دانش‌آموزان را در زمینه یادگیری کمک می‌کند. در ادامه آمده است که توزیع بیسکویت و مواد مغذی به دانش‌آموزان، بخشی از برنامه‌های سازمان جهانی غذا در افغانستان است. این سازمان می‌گوید که پیش از این نیز در تهیه مواد غذایی به افراد نیازمند و آسیب‌پذیر از حوادث طبیعی در سراسر افغانستان کمک کرده است. در حالی این نهاد از توزیع بیسکویت برای ۹۲۵ هزار دانش‌آموزش خبر می‌دهد که  بیش از ۶۵۰ روز است که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 354 بازدید

مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت دایکندی می‌گویند که در اثر ریزش کوه در ولسوالی شهرستان این ولایت، یک کودک پسر جان باخته است. غلام‌علی جاوید، سخنگوی پولیس دایکندی امروز (سه‌شنبه، ۲۰ سرطان) به رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد در روستای «کاریز کتوت» از مربوطات ولسوالی شهرستان این ولایت رخ داده است. آقای جاوید تاکید کرد که در این رویداد، یک کودک ۱۱ ساله به‌نام «علی فرزند محمد» باشنده‌ی روستای«کاریز کتوت» جان باخته است. وی افزود که این رویداد روز (یک‌شنبه، ۱۸ سرطان) رخ داده است. او می‌گوید که این کودک برای آب‌بازی به دریای «سنگ‌سار» رفته بود و حین برگشت به خانه، در روستای «دره سنگ‌سار» سنگ‌پری از کوه ریزش کرده و به وی اصابت کرده و جان باخته است. سخنگوی پولیس دایکندی تصریح کرد که سنگ در ناحیه‌ی سر علی اصابت کرده است و این کودک ۱۱ ساله درجا جان باخته است. آقای جاوید در ادامه تاکید کرد که جنازه‌ی علی روز گذشته در روستای «کاریز کتوت»، محل سکونت او به خاک سپرده شده است. این در حالی است که به تاریخ (۱۷ ثور) سال جاری یک کودک چوپان در روستای«تهی‌کان برکر» ولسوالی میرامور ولایت دایکندی در اثر سقوط از صخره جان باخته بود. همچنان در یک رویداد دیگر به تاریخ (۲۴ ثور) در ولسوالی سنگ‌تخت و بندر این ولایت نیز یک کودک دختر پس از افتادن در جوی آب، غرق شده و جان باخته بود.

ادامه مطلب