برچسب: زنان و دختران

3 هفته قبل - 166 بازدید

خبرگزاری رویترز درتازه‌ترین مورد گزارشی از تیم فوتبال دختران مهاجر افغانستان در برتون آپون ترنت، انگلستان منتشر کرده و گفته است این دختران در زمین فوتبال و به وسیله این ورزش به دنبال آزادی و داشتن صدا هستند. خبرگزاری رویترز با نشر گزارشی گفته است که الهه صفدری تنها ۱۷ سال داشت که نخستین بار به‌عنوان دروازه‌بان به تیم ملی فوتبال زنان افغانستان دعوت شد؛ اما با سقوط کابل در سال ۲۰۲۱ میلادی، مجبور به فرار شد. در گزارش آمده است که به او دستور دادند لباس‌ها و جام‌هایش را نابود کند و همه نشانه‌های حضورش در فوتبال را از شبکه‌های اجتماعی پاک کند. در بخشی از گزارش آمده است که چهار سال بعد، این هفته در سنت جورج پارک انگلستان، دوباره صدای خنده و ضربه به توپ‌ فضا را پر کرد. فیفا اردوی انتخابی بازیکنان زن مهاجر افغانستانی را برگزار کرد تا تیمی تازه شکل گیرد. الهه صفدری این اردو را «پر از عشق و شادی» توصیف کرد؛ فرصتی برای دیدار دوباره با هم‌تیمی‌هایی که نه‌تنها عشق به فوتبال، بلکه تاریخ مشترکی از رنج و مقاومت را با خود دارند. نجمه عارفی، مدافع تیم به خبرگزاری رویترز گفته است: «ما می‌خواهیم فوتبال را به‌عنوان سکویی برای رساندن صدای دختران افغانستان استفاده کنیم. با تأسف امروز یک سگ در خیابان بیشتر از زن در افغانستان حق دارد. ما می‌خواهیم دنیا بداند هنوز اینجاییم، هنوز صدای آن‌ها هستیم و ترسی نداریم.» این اردو بخشی از برنامه فیفا برای ساختن تیم ۲۳ نفره جهت حضور در بازی‌های دوستانه بین‌المللی است. هرچند جانی اینفانتینو، رئیس فیفا، آن را «گامی مهم» خوانده؛ اما صفدری تاکید کرد: «ما می‌خواهیم به‌رسمیت شناخته شویم و در تبعید نماینده افغانستان در سطح جهانی باشیم.» باید گفت، در حالی‌که تیم مردان افغانستان همچنان زیر پرچم کشور بازی می‌کند، حکومت سرپرست ورزش زنان را کاملاً ممنوع کرده است. صفدری و عارفی پس از مهاجرت به انگلستان با دشواری‌های زیادی روبرو شدند: غربت، زبان ناآشنا و احساس تنهایی. الهه صفدری گفت: «پناهنده بودن سخت بود؛ اما فوتبال دوباره به من قدرت داد.» عارفی که می‌خواهد وکیل حقوق بشر شود، افزود: «زمین فوتبال برای ما جای آزادی بود؛ جایی برای رهایی از همه دردها.» صفدری اکنون پیراهن تیم ملی و جام خود را که خانواده‌اش برایش فرستاده‌اند، به‌عنوان گنجینه نگه می‌دارد: «هر بار که این پیراهن را می‌پوشم، حس می‌کنم برای تمام زنانی بازی می‌کنم که مجبور به سکوت شده‌اند. هر بار که بوت‌هایم را می‌بندم، برای زنانی بازی می‌کنم که حتی اجازه یک قدم آزاد راه‌رفتن را ندارند.»

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 141 بازدید

کارشناسان سازمان ملل درتازه‌ترین مورد نسبت به اخراج قریب‌الوقوع پناه‌جویان افغانستانی از پاکستان هشدار داده و می‌گویند که زنان و دختران در میان آسیب‌پذیرترین گروه‌هایی‌اند که با بازگشت اجباری به افغانستان با خطرهای جدی رو‌برو خواهند شد. این کارشناسان، با نشر اعلامیه‌ای نوشته است که در حالی میلیون‌ها افغانستانی در آستانه‌ی اخراج از پاکستان قرار دارند که افغانستان با بحران‌های شدیدی دست‌وپنجه نرم می‌کند و آماده‌ی پذیرش این موج بازگشت‌کنندگان نیست. در اعلامیه آمده است که میلیون‌ها افغانستانی در پاکستان در معرض بازگردانده شدن به کشوری اند که با بحران انسانی شدید دست‌وپنجه نرم می‌کند و جایی که زنان و دختران از ابتدایی‌ترین حقوق خود، از جمله آزادی رفت‌وآمد، آموزش و اشتغال، محروم هستند. آنان در بخشی از اعلامیه‌اش هشدار داده‌اند که اخراج گسترده از پاکستان، آموزش هزاران کودک و نوجوان افغانستانی را متوقف خواهد کرد؛ به‌ویژه دخترانی که در افغانستان از آموزش بالاتر از صنف ششم محروم ‌اند. کارشناسان ملل متحد در ادامه افزوده‌اند که زنان سرپرست خانوار و آنانی که محرم مرد ندارند، در صورت اخراج در شرایط دشوارتری قرار خواهند گرفت، زیرا نه پناه‌گاه مطمین دارند و نه شبکه‌های حمایتی که بتواند امنیت و معیشت آنان را تضمین کند. کارشناسان سازمان ملل می‌گویند که اصل «عدم بازگردانی» یک تعهد قطعی در حقوق بین‌الملل است و هیچ کشوری حق ندارد فردی را به جایی بازگرداند که جان یا آزادی‌شان در خطر باشد. آنان از دولت پاکستان خواستند که فوراً این برنامه را متوقف کرده و به تعهدات بین‌المللی‌اش پایبند بماند. همچنین در بخشی از اعلامیه تاکید شده است که زنان و دختران افغانستانی به دلیل محدودیت‌های حکومت فعلی با خطر محرومیت مضاعف روبرو هستند و اخراج آنان، زندگی و آینده‌ی‌شان را بیش از پیش در معرض تهدید قرار می‌دهد. کارشناسان ضمن قدردانی از میزبانی طولانی‌مدت پاکستان از میلیون‌ها پناه‌جو، از جامعه‌ی جهانی خواستند تا حمایت خود را از زنان و دختران افغانستانی افزایش داده و در اسکان مجدد آنان سهم بیش‌تری بر عهده بگیرند. باید گفت که دولت پاکستان، در ۳۱ جولای اعلام کرد که بر اساس «طرح بازگرداندن غیرقانونی اتباع خارجی» تمامی افغانستانی‌ها، حتا دارندگان کارت پی‌اوآر، باید تا اول سپتمبر این کشور را ترک کنند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 198 بازدید

مسوولان از ولایت ننگرهار می‌گویند که در پی بارندگی‌های شدید و جاری شدن سیلاب در چهار ولسوالی این ولایت، پنج تن از جمله دو کودک دختر کشته و ۱۵ نفر دیگر زخمی شدند. ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت ننگرهار با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این افراد در نتیجه‌ی بارندگی، جاری شدن سیلاب و فروریختن سقف یک خانه، جمعه‌شب (۷ سنبله) و صبح امروز (شنبه، ۸ سنبله) در ولسوالی‌های سپین‌غر، اچین، رودات و چپرهار قربانی شده‌اند. در اعلامیه آمده است که در نتیجه‌ی بارندگی شدید و فرو ریختن سقف یک خانه‌ی مسکونی در ولسوالی سپین‌غر ننگرهار دو کودک دختر جان باخته و سه عضو دیگر این خانواده‌ زخمی شده‌اند. ریاست اطلاعات و فرهنگ ننگرهار هویت، جنسیت، سن و وضعیت صحی زخمی‌های این رویداد را مشخص نکرده است. قابل ذکر است که شاهراه تورخم-جلال‌آباد نیز در نتیجه‌ی جاری شدن سیل به روی ترافیک بسته شده و هزاران هکتار زمین زراعتی نیز بر اثر سیلاب تخریب و صدها خانه‌ی مسکونی ویران شده است. قابل ذکر است که در هفته‌های اخیر، چندین ولایت افغانستان شاهد طوفان‌های شدید، بارش‌های سنگین و سیلاب بوده‌اند. این رویدادهای طبیعی در ولایت‌های شرقی، از جمله خوست، کنر و میدان وردک، تلفات جانی و خسارات گسترده‌ای برجای گذاشته است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 136 بازدید

کارشناسان سازمان ملل متحد درتازه‌‍ترین مورد از دولت پاکستان خواسته‌اند که اخراج ‏برنامه‌ریزی‌شده‌ی مهاجران افغانستان را متوقف کرده و به تعهدات ‏بین‌المللی خود احترام بگذارد.‏ کارشناسان با نشر یک بیانیه‌ای مشترک تاکید کردند که میلیون‌ها مهاجر در پاکستان در ‏معرض خطر فرستادن به کشوری هستند که قادر به مقابله با بحران ‏بشری موجود نیست. کارشناسان سازمان ملل متحد با اشاره به ‏نگرانی‌های گسترده‌ درباره‌ی نقض حقوق بشر، به‌ویژه محرومیت زنان ‏و دختران از آزادی، کار و آموزش گفته‌اند: «پاکستان براساس قوانین بین‌المللی ‏حقوق بشر و پناهندگان مکلفیت دارد که کسی را به مکانی برنگرداند ‏که با تهدیدات جدی علیه جان یا آزادی‌شان مواجه باشد‎.‌‏»‏ آنان تاکید کرده‌اند که مکلفیت عدم بازگشت اختیاری نیست، این سنگ ‏بنای پیمان و قانون بین‌المللی عرفی است که باید رعایت شود‎.‌‏ در اعلامیه آمده است، بسیاری از مهاجرانی که با اخراج روبرو ‏هستند خانه‌ای برای برگشت در افغانستان ندارند و فاقد شبکه‌های ‏حمایتی خانواده و جامعه‌ اند.‏ کارشناسان می‌گویند: «ما مخصوصا در مورد وضعیت خانواده‌هایی که توسط ‏زنان رهبری می‌شوند و آنانی که محرم (سرپرست مرد) ندارند و در ‏معرض خطر بیشتر قرار دارند، نگران هستیم.» همچنین آنان از کاهش و توقف برنامه‌های دولت‌هایی که به شهروندان ‏افغانستان وعده‌ی اسکان مجدد داده بودند، ابراز تأسف کرده و گفته‌اند که ‏این کشورها از اصول همبستگی بین‌المللی و اشتراک مسئولیت با ‏کشورهای میزبان پناهندگان روی برگردانده‌اند‎.‎ قابل ذکر است که دولت پاکستان اول سپتامبر را آخرین مهلت برای بازگشت تعیین کرده است. در این مرحله دارندگان کارت پی‌او‌آر نیز شامل‌ هستند.‏ مهاجران مقیم پاکستان شامل افرادی هستند که چند دهه قبل مهاجر ‏یا در آن‌جا متولد شده‌اند. بخشی از این مهاجران، نظامیان و کارمندان ‏حکومت پیشین هستند که به پاکستان رفته و در آن‌جا به‌دنبال پناهندگی ‏در دیگر کشورها اند.‏

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 130 بازدید

در کوچه‌های خاکی شهر، پشت دروازه‌ی زنگ‌زده‌ی یک خانه‌ی کرایی، زنی زند‌گی می‌کند که روزی با هزاران امید و آرزو قدم به دانشگاه طب گذاشته بود. زینب در خانواده‌ای متوسط در کابل به دنیا آمده بود. پدرش کارمند ساده‌ی دولت و مادرش زن خانه‌دار بود. از همان کودکی، زینب با هم‌سن‌وسالانش فرق داشت. وقتی دختران کوچک همسایه سرگرم عروسک‌بازی بودند، او با یک جعبه‌ی کمک‌های اولیه که از یک داکتر همسایه گرفته بود، زانوهای زخمی بچه‌های کوچه را پانسمان می‌کرد. هرگاه کسی در خانه مریض می‌شد، نخستین کسی که دست‌پاچه دماسنج می‌آورد و پتویی نازک روی مریض می‌انداخت، زینب بود. در ذهنش، خود را در روپوش سفید داکتری تجسم می‌کرد که در شفاخانه‌ای بزرگ کار می‌کند؛ همان داکتر مهربانی که همه با امید سراغش می‌آیند. در مکتب، بهترین شاگرد بود. همیشه نمراتش از همه بالاتر بود و در مضامینی چون بیولوژی و کیمیا، ممتازترین. معلم‌هایش می‌گفتند: «این دختر اگر همین‌طور ادامه بدهد، روزی داکتر می‌شود.» همین جمله‌ها، آتشی از انگیزه در درون زینب شعله‌ور می‌کرد. شب‌ها زیر چراغ کم‌نور نفتی می‌نشست و تا نیمه‌شب درس می‌خواند. گاهی مادرش از او می‌خواست که بخوابد، اما او با اصرار جواب می‌داد: «مادر جان، من باید بخوانم. من باید داکتر شوم.» سال‌های دشوار مکتب گذشت و او در کانکور کامیاب شد. وقتی خبر رسید که در رشته‌ی طب دانشگاه قبول شده، چنان خوشحالی فضای خانه‌شان را پر کرد که مادرش از خوشی گریه کرد و پدرش، برای نخستین بار در زندگی، یک دست لباس نو برای دخترش خرید. زینب احساس می‌کرد دیگر فاصله‌ای میان او و رؤیای دیرینه‌اش نمانده است. روزهای دانشگاه برایش پرمشغله، اما شیرین بود. صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌زد، در صنف‌هایی پر از دانشجو می‌نشست و با شوق، سخنان استادان درباره‌ی تشریح و فیزیولوژی را یادداشت می‌کرد. در لابراتوار، وقتی اسکلت مصنوعی را لمس می‌کرد یا قلب پلاستیکی را در دست می‌گرفت، نوری از شوق در دلش می‌درخشید. او حتی در شفاخانه‌ی آموزشی، در کنار داکتران واقعی ایستاده بود، فشار خون مریضان را گرفته، تاریخچه‌ی بیماری نوشته و گوش به توصیه‌های پزشکی سپرده بود. در آن روزها، خودش را به‌روشنی در آینده می‌دید؛ با روپوش سفید، در اتاق معاینه‌ای که بیماران با اعتماد در آن صف کشیده‌اند. اما همان سال چهارم، ورق زندگی‌اش برگشت. پدر و مادرش با صدایی آرام اما قاطع گفتند که وقت ازدواجش رسیده است. زینب مات و مبهوت ماند. گریه کرد، التماس کرد که بگذارند تحصیلش را تمام کند. اما در خانواده‌های سنتی، کمتر صدای دختر شنیده می‌شود. آن‌ها گفتند: «دختر جان، تحصیل همیشه هست، اما نصیب اگر آمد، نباید رد کرد. شوهر خوب پیدا شده، رنگ‌مال است، زحمت‌کش است، با تو خوش خواهد بود.» زینب دل‌شکسته بود. شب‌های زیادی را در سکوت گریه کرد، بی‌آن‌که به هم‌صنفی‌هایش بگوید چه در دل دارد. عاقبت، ازدواج کرد. شوهرش – جاوید – مردی آرام، خاموش و زحمت‌کش بود. در آغاز، جاوید او را تشویق می‌کرد که درسش را ادامه دهد، اما زندگی همیشه آن‌طور که آدم انتظار دارد پیش نمی‌رود. تنها چند ماه بعد، زینب باردار شد. این خبر، همه‌چیز را تغییر داد. روزهای بارداری برایش سخت و طاقت‌فرسا بود. صبح‌ها نمی‌توانست به صنف برود و شب‌ها از تهوع و بی‌خوابی رنج می‌برد. استادان دانشگاه سخت‌گیر بودند و غیبت‌ها را به‌راحتی نمی‌پذیرفتند. هم‌صنفی‌هایش پیش می‌رفتند، اما او جا ماند. هر بار که تصمیم می‌گرفت بازگردد، صدای گریه‌ی طفل کوچکش مانع می‌شد. مادر شدن، او را در مسیری انداخت که بازگشتی از آن ممکن نبود. سال‌های بعد، زینب مادر دو کودک شد: پسری سه‌ساله و دختری هجده‌ماهه. زندگی‌اش پر از گریه‌های نیمه‌شب، بی‌خوابی، و دل‌نگرانی بابت شیر خشک، دوا و کرایه‌ی خانه بود. در خانه‌ی کوچک کرایی‌شان، هر روز می‌نشستند و حساب‌وکتاب می‌کردند که آیا معاش جاوید کفایت می‌کند یا نه. جاوید، صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌رفت، با قلم‌مو و دبه‌های رنگ، تا دیوارها و دروازه‌های خانه‌های مردم را رنگ بزند. عصرها با شانه‌های خمیده و لباس‌هایی چرک‌آلود برمی‌گشت. دست‌هایش همیشه بوی رنگ و تینر می‌داد، پوستش ترک‌خورده و زبر شده بود. زینب بارها دیده بود که شوهرش، خسته از روزگار، سرش را به دیوار تکیه می‌داد و آه می‌کشید. دلش برای جاوید می‌سوخت، اما می‌دانست که رنگ‌مالی، کاری پرزحمت با درآمدی اندک است و نمی‌تواند تمامی هزینه‌های زندگی را تأمین کند. همین شد که زینب به صنایع دستی روی آورد. ابتدا با نخ‌ها و پارچه‌هایی که از جهازش باقی مانده بود، گلدوزی می‌کرد. یک روز، همسایه‌اش کار او را دید و خواست یکی برایش بدوزد. وقتی زینب در ازای آن کار، مبلغ اندکی دریافت کرد، دلش از امید لبریز شد. پس از آن، شروع کرد به ساختن کیف‌های کوچک، دستمال‌های گلدوزی‌شده و زیورآلات دستی. شب‌ها، وقتی کودکانش به خواب می‌رفتند، چراغ کوچک اتاق را روشن می‌کرد و پشت میز کار می‌نشست. گاهی تا نیمه‌شب می‌دوخت؛ چشمانش سرخ می‌شد، اما وقتی صبح حاصل کار شبانه‌اش را می‌دید، خستگی از تنش بیرون می‌رفت. رفته‌رفته، زنان دیگر محله نیز به او پیوستند. کنار هم می‌نشستند، کار می‌کردند و درد دل می‌گفتند. زینب به آن‌ها یاد می‌داد که چگونه با نخ و پارچه چیزی زیبا بیافرینند. می‌گفت: «اگر نمی‌توانیم بیرون از خانه کار کنیم، حداقل می‌توانیم در خانه دست‌ساخته تولید کنیم. نباید دست خالی بمانیم.» صنایع دستی، برای زینب فقط وسیله‌ای برای تأمین نان نبود؛ بلکه مایه‌ی عزت و امید شده بود. او امروز در دو دنیا زندگی می‌کند؛ دنیای حسرت و دنیای امید. حسرتِ آن‌چه از دست داده، و امید به آن‌چه شاید روزی دوباره به دست بیاورد. زینب می‌گوید: «اگر نتوانستم داکتر باشم، دست‌کم داکتر خانواده‌ام هستم. من باید داکتر دردهای کودکانم باشم، داکتر زندگی خودم باشم.» همین اندیشه است که او را سر پا نگه می‌دارد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 156 بازدید

منابع محلی می‌گویند که حملات هواپیماهای بی‌سرنشین ارتش پاکستان در مناطق ‏اطراف خط دیورند انجام یافته و در این حملات دو کودک کشته و ۱۰ نفر دیگر به شمول سه ‏کودک و یک زن زخمی شده‌اند.‏ دست‌کم سه منبع تایید کرده‌اند که شب گذشته (چهارشنبه، ۵ سنبله)، نخستین حمله در روستای سورکاخ ولسوالی سپیره خوست رخ داد. در این حمله، دو کودک کشته و شش نفر دیگر زخمی شده‌اند. منبع تاکید کرده است که حمله دوم در ولسوالی شینوار این ولایت رخ داده و در آن حمله چهار عضو یک خانواده به‌شمول سه کودک و یک زن زخمی شده‌اند. این دو حمله‌ی هوایی بالای خانه مسکونی یک فرد غیرنظامی به نام شهسوار صورت گرفته که در نتیجه‌ی آن سه کودک و یک زن زخمی شده‌اند. در عین حال، عزیزالله مصطفی، معاون والی در ننگرهار گفته است که در نتیجه‌ی این دو حمله‌ی هوایی، سه اتاق خانه‌ی آنها نیز تخریب شده است. او نام کسی را در ارتباط با این حمله‌های هوایی ذکر نکرد، اما گفت که چنین اقداماتی بر ثبات منطقه تاثیر خواهد گذاشت. منابع محلی همچنان خبر دادند که صدای چندین انفجار در سه ولسوالی کنر شنیده شده است. این انفجارها در ولسوالی‌های مروره، سرکانو و دانگام که هم‌مرز با پاکستان اند، رخ داده است. پاکستان تا اکنون مسوولیت حملات شام چهارشنبه را نپذیرفته، اما قبلا، این کشور چندین بار به افغانستان حمله کرده بود. در یکی از خونین‌ترین حملات، هواپیماهای ارتش پاکستان در جدی ۱۴۰۳ در ولسوالی برمل ولایت پکتیکا در شرق افغانستان حمله کرد که براثر آن، دستکم ۴۶ نفر کشته شدند. براساس معلومات موجود، بیشتر آنها کودک و زن بودند. پاکستان طی چهار سال حاکمیت حکومت سرپرست پیش از این چندین بار حملات هوایی را در ‏مناطق مرزی افغانستان در خط فرضی دیورند برای سرکوب جنگ‌جویان طالبان پاکستانی ‌‏(تی‌تی‌پی) انجام داده است.‏

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 114 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده که چهار سال پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، حقوق و کرامت زنان و دختران به‌گونه‌ای سیستماتیک نقض شده است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که هیچ‌یک از محدودیت‌های وضع‌شده لغو نشده و با صدور هر فرمان تازه، زنان بیشتر از زند‌گی اجتماعی حذف شده و همچنان دختران در افغانستان پس از سن ۱۳سالگی از آموزش محروم شده‌اند. در ادامه آمده است که زنان و دختران از بیشتر مشاغل و فعالیت‌های سیاسی کنار گذاشته شده‌اند و در بسیاری از مناطق، حتی اجازه رفت‌وآمد بدون همراهی مرد را ندارند. بخش زنان سازمان ملل متحد در بخشی از گزارشش هشدار داده است که محرومیت زنان و دختران از آموزش در رشته‌های طبی، محدودیت در درمان توسط پزشکان مرد و کاهش کمک‌های خارجی باعث شده زنان به خدمات صحی ضروری دسترسی نداشته باشند. این سازمان تاکید کرده است که پیامدهای این وضعیت تکان‌دهنده است و به افزایش مرگ‌ومیر مادران، گسترش ازدواج‌های اجباری دختران و افزایش خشونت علیه زنان انجامیده است. بخش زنان سازمان ملل متحد ضمن ستایش از شجاعت و ایستاد‌گی زنان افغانستان، از جامعه‌ی جهانی خواسته است تا در برابر این بحران سکوت نکند. سازمان ملل در بخشی از گزارشش افزوده است که حمایت از زنان و دختران در افغانستان یک ضرورت فوری می‌باشد. این در حالی است که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از آموزش و ‏تحصیل محروم کرده است. حکومت فعلی در آخرین محدودیت خود، ‏دروازه‌های انستیتوت‌های طبی را به‌روی دختران بست، در حالی که ‏بخش صحت افغانستان با کمبود پرسنل مواجه است.‏ این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 103 بازدید

منابع محلی از ولایت نورستان می‌گویند که یک مرد در ولسوالی دوآب این ولایت، پدر و مادر همسر خود را با شلیک گلوله به شکل فجیع به قتل رسانده است. دست‌کم دو منبع گفته‌اند که این رویداد عصر روز (دوشنبه، ۳ سنبله) در روستای «شارودمی» از مربوطات ولسوالی دوآب این ولایت رخ داده است. منبع در ادامه تاکید کرده است که این رویداد به‌دلیل مشکلات خانوادگی رخ داده و این مرد، پدر و مادر همسرش را به قتل رسانده است. به گفته‌ی منبع، همسر مرد متهم، به خانه‌ی والدینش رفته بود و آنان مانع بازگشت دخترشان به خانه‌ی شوهرش می‌شدند و این مرد هم با پدرهمسرش بر سر این موضوع دعوا کرده و سپس هم پدرهمسر و هم مادرهمسر خود را به قتل رسانده است. منبع افزود که این مرد پس از قتل از ساحه فرار کرده است. منابع می‌گویند که قربانیان این رویداد خانوادگی، والدین یک عالم دین به نام مولوی سعد هستند. جزییات بیشتری در مورد انگیزه واقعی قتل این دو تن ارائه نشده است. مسوولان محلی حکومت سرپرست در نورستان تا اکنون در این مورد اظهارنظر نکرده‌اند. در روزهای اخیر چندین مورد از قتل اعضای یک خانواده به‌دست بستگان‌شان در بخش‌های مختلف کشور گزارش شده است. دو روز قبل، گزارش شد که یک مرد در هرات مادر، همسر و فرزندش را به قتل رسانده است. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 167 بازدید

منابع محلی از ولایت کابل می‌گویند که در یک حادثه‌ی ترافیکی در مسیر شاهراه کابل-قندهار ده‌ها تن در یک موتر نوع ۵۸۰ کشته و زخمی شدند. دست‌کم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که بامداد امروز (چهارشنبه، ۵ سنبله) یک اتوبوس مسافربری در شاهراه ‌‏کابل – قندهار در ساحه چوک ارغندی از مربوطات ولسوالی پغمان کابل واژگون ‌‏شده است. منبع تاکید کرد که در این رویداد ترافیکی بیش از ۲۶ نفر جان و ۱۴ نفر دیگر زخمی شدند. همچنین برخی رسانه‌ها شمار تلفات این حادثه را ۲۶ نفر اعلام کرده‌اند. مقام‌های ‏حکومت سرپرست تا اکنون درباره‌ی این حادثه چیزی نگفته‌اند.‏ قابل ذکر است که این خبر تکمیل می‌شود….‏ این دومین رویداد مرگبار ترافیکی طی دو هفته گذشته در کشور است. چند روز پیش نیز در یک رویداد ترافیکی در سرک حلقوی هرات در مربوطات ولسوالی گذره نزدیک به ۸۰ تن از شهروندان کشور که عمدتا مهاجران اخراج شده افغانستانی از ایران بودند جان باختند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 115 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که دسترسی به بهداشت و آب آشامیدنی در مرز اسلام‌قلعه‌ی هرات برای حفظ کرامت و امنیت زنان و کودکانی که به کشورشان بازمی‌گردند، ضروری است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که زنان و کودکان، با خستگی، گرمازدگی، سردرگمی و مهم‌تر از همه ترس، وارد مرز اسلام‌‌قلعه می‌شوند. در گزارش آمده است: «مهاجران مجبور هستند از ایران به افغانستان بازگردند، کشوری که برای‌شان ناآشناست و نمی‌دانند به کجا بروند و چگونه ادامه‌ی مسیر بدهند. آن‌ها همه دارایی خود را در چرخ‌دستی، چمدان یا بر پشت خود حمل می‌کنند.» صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل تاکید کرده است که همراه با هم‌کارانش در محل حاضر هستند تا هرگونه کمکی که می‌توانند به بازگشت‌کنندگان ارائه کنند. یکی از مهم‌ترین کمک‌ها، دسترسی به آب آشامیدنی سالم و خدمات کامل بهداشتی است. در بخشی از گزارش آمده است که هوا در مرکز پذیرش اسلام‌قلعه گرم و بادخیز است، جایی که بیش از ۱.۲ میلیون نفر که نیمی از آن‌ها کودکان هستند، تنها در همین سال از ایران بازگشته‌اند و میانگین ورود روزانه آن‌ها حدود ۱۱ هزار نفر است. یونیسف افزوده است که در ماه جولای، در یک روز به تنهایی ۲۵ هزار نفر وارد مرکز شدند. برخی به سرعت از مرکز عبور می‌کنند و برخی دیگر گاهی تا چهار روز در آن‌جا می‌مانند. این در حالی است که ایران و پاکستان در سال روان میلادی روند اخراج مهاجران افغانستانی را تشدید کرده است. چندی پیش یوناما یا دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان، نیز گفته بود که زنان و دختران بازگشت‌کننده بیش‌از همه در معرض خطر قرار دارند.

ادامه مطلب